منوي اصلي
موضوعات وبلاگ
دانشنامه مهدویت
مهدویت امام زمان (عج)
لينک دوستان
پيوندهاي روزانه
نويسندگان
درباره

اگر از سرهایمان کوه ها بسازند هرگز در کتاب های تاریخ نخواهند خواند "خامنه ای" تنها ماند... ------------------------------------ امام خامنه ای (مدظله العالی) : ای جوانان و ای بسیجیان عزیز ، در هر جای کشور که هستید ، این بصیرت را روز به روز افزایش دهید .
جستجو
مطالب پيشين
آرشيو مطالب
لوگوی دوستان
ابزار و قالب وبلاگ
کاربردی

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 20
بازدید دیروز : 17
بازدید هفته : 37
بازدید ماه : 844
بازدید کل : 65388
تعداد مطالب : 735
تعداد نظرات : 2
تعداد آنلاین : 1

روزشمار محرم عاشورا ساعت فلش مذهبی سوره قرآن مهدویت امام زمان (عج)
روزشمار فاطمیه
دعای فرج اوقات شرعی ذکر روزهای هفته ذکر روزهای هفته آیه قرآن پخش زنده حرم حدیث موضوعی
پیج رنک گوگل
دعای فرج
زیارت عاشورا
ابر برچسب ها


[ مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ ]

[ Designed By Ashoora.ir ]

گستاخی رسانه‌های سعودی علیه ایران و سردار سلیمانی!
 
مرجع : شبکه العالم
موضع گیری توهین آمیز و گستاخانه رسانه‌های سعودی درقبال سخنرانی‌ها و مواضع مسؤولان جمهوری اسلامی ایران و همچنین دبیرکل حزب الله لبنان در خصوص تجاوز ائتلاف عربستان به مردم یمن، از عصبانیت شدید محافل داخلی این کشور حکایت دارد
 
گستاخی رسانه‌های سعودی علیه ایران و سردار سلیمانی!
 
روزنامه سعودی "الجزیره" در مطلبی به قلم "سعد بن عبدالقادر القویعی" مدعی شد که "خطر باندهای مسلح بسیج مردمی (در عراق) در حال افزایش است".

این رسانه سعودی که به شدت از پیروزی‌ها و دستاوردهای نیروهای بسیج مردمی در عراق و اذعان مکرر برخی مسؤولان این کشور به نقش مهم حمایت‌ها و مشاوران نظامی ایران در شکست داعش و تروریسم عصبانی شده است؛ در مواضعی توهین آمیز سردار "قاسم سلیمانی" را یک "جنایتکار جنگی" و "عامل ایجاد تروریسم و متزلزل شدن صلح و امنیت و ثبات منطقه" معرفی می کند!!

روزنامه الجزیره در ادامه ادعاهای خود، سردار "قاسم سلیمانی" را مسؤول مستقیم "نیروهای شیعه" در عراق می‌داند و مدعی می‌شود که "این نیروها در حال پاکسازی مناطق سنی نشین در عراق و سوریه هستند". !!

الجزیره که مانند اغلب رسانه‌های سعودی، کشتار روزانه و مستمر شهروندان بی دفاع و زنان و کودکان یمنی در حملات جنگنده‌های ائتلاف سعودی را جنایت نمی‌داند؛ در پایان درخواست میکند که سردار سلیمانی در دادگاه جنایات بین المللی محاکمه شود!

روزنامه سعودی "الجزیره" همچنین در مطلب دیگری به قلم "عبدالله بن عبدالعزیز الفالح" به اعراب توصیه کرد که به سخنان سید حسن نصرالله و رسانه او گوش نکنند.

این روزنامه به سعودی ها تأکید کرد که نباید به هیچ وجه به خبرها و شایعه هایی که از رسانه‌های "متخاصم" منتشر می شود گوش کنند، و نباید به هیچ وجه این شایعات و اخبار را نیز برای دیگران نقل کنند.
الجزیره ادامه داد: "بیایید گوشهایمان را ببندیم و از شنیدن صدای این رسانه ها خودداری کنیم."

روزنامه سعودی "الشرق الاوسط" چاپ لندن نیز در مطلبی توهین آمیز به قلم "سلمان الدوسری"، دکتر "حسن روحانی" رئیس جمهور کشورمان را "رئیس جمهور متخاصم" معرفی می کند و مدعی می شود، هر اندازه که قدرت سیاسی، نظامی و دیپلماتیک "توفان قاطعیت" (تجاوز به یمن) شدت می گیرد، نظام ایران نیز دشمنی واقعی خود را با عربستان سعودی آشکارتر می‌کند.

الشرق الاوسط خاطرنشان کرد که روحانی پس از متهم کردن عربستان به قتل کودکان و کاشتن بذر نفرت در یمن، همه ارتباطات بین تهران و ریاض را قطع کرد.

این رسانه سعودی همچنین به شدت سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در انتقاد از حمله ائتلاف عربستان به یمن را محکوم کرد.

الشرق الاوسط مدعی شد: "دشمنی ایران با عربستان آشکار، مستقیم و صریح است."

روزنامه سعودی "الشرق" نیز در مطلبی درسایت اینترنتی خود به قلم "احمد دماس مذکور"، به شدت از سخنان اخیر سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان به دلیل انتقاد از کشورهای شرکت کننده در تجاوز به یمن، انتقاد کرد.

الشرق، سخنان سید حسن نصرالله خطاب به ملتهای عربی و به ویژه مردم عربستان و یمن را "واهی" و "نادرست" خواند، و برای توجیه حمله تجاوزکارانه ائتلاف عربستان به یمن، مدعی شد که اگر موضوع یمن یک مسأله داخلی است و باید بدون دخالت بیگانگان حل شود؛ خود سید حسن نصرالله نیز نباید درباره آن اظهار نظر کند. !

الشرق الاوسط همچنین در مطلب توهین آمیز دیگری به قلم "طارق الحمید" در واکنش به سخنرانی‌های اخیر و برای توجیه تجاوز ائتلاف عربستان به یمن، مدعی شد که حزب الله، ایران، القاعده و داعش همگی یکسان هستند، زیرا همه آنها سعی می کنند پایگاهی را برای خود در مرزهای عربستان ایجاد کنند !!
روزنامه سعودی "عکاظ" نیز در مطلبی به قلم "خلف الحربی" مدعی شد که ایران پس از کنترل "الحوثی" بر صنعا شادمانی کرد، ولی با آغاز عملیات "توفان قاطعیت" ناگهان ساکت شد به صورتیکه اینگونه به نظر می آید که ایران اصلا الحوثی را نمی شناسد؛ به همین دلیل همپیمانان ایران باید بدانند که آنان پلی برای اهداف این کشور هستند !!
 



برچسب ها :

تصویر/ نماز با کفش تهدیدکننده حاج قاسم سلیمانی

احمد العسیری سخنگوی ارتش عربستان سعودی در حمله علیه کشور یمن چندی پیش در سخنانی حاج قاسم سلیمانی و جمهوری اسلامی ایران را به نقش داشتن در یمن متهم کرده بود و اعلام کرده بود عربستان آماده قطع کردن دست ایران در منطقه است

پایگاه خبری تحلیلی هدانا (HODANA.IR):

اما عکسی از نمازخواندن آقای سخنگو در اتاق کارش منتشرشده که با کفش به نمازخواندن پرداخته، ما به العسیری پیشنهاد می‌کنیم قبل از هرگونه اقدام برای تجربه تلخ نبرد با ایران کمی مطالعات دینی خویش را افزایش دهد. چون این شخص نمی داند علمای وهابی که نماز با کفش را جایز شمرده اند. منظورشان از نعلین عربی چیزی شبیه دمپایی انگشتی امروزی است که البته نوک آن بازتر بوده و نوک انگشتان در هنگام سجده به زمین برخورد می‌کند بوده نه پوتین نظامی!!

 




برچسب ها :

رونمایی از عکس‌های فیلم "محمد رسول‌الله (ص)"

حافظ احمدی دبیر نخستین دوره برگزاری جشن عکاسان سینمای ایران گفت: در بخش جنبی نمایشگاه نخستین جشن عکاسان سینمای ایران برای نخستین‌بار از عکس‌های فیلم «محمد رسول‌الله (ص)» که کار محمد فوقانی است، رونمایی خواهد شد.


نشست رسانه ای نخستین جشن بزرگ عکاسان سینمای ایران شنبه 29 فروردین در تالار سیف الله داد خانه سینما با حضور، حافظ احمدی دبیر جشن، لی نیک رفتار دبیر بخش عکس (مسابقه و نمایشگاه) ومحمد مهدی دل خواسته به عنوان دبیر اجرایی واصحاب رسانه برگزار شد.

در ابتدای این نشست حافظ احمدی دبیر نخستین دوره برگزاری جشن عکاسان سینمای ایران با اشاره به اینکه امیدوار است با همت عکاسان سینمای ایران نخستین دوره جشن با شکوه برگزار شود،گفت: در فراخوانی که به منظور حضور در نمایشگاه عکس ذکر شده است، دوستان عکاس می توانند از فیلم های تولید و اکران شده سال 93 اثارشان را ارسال کنند و تنها تا پایان فروردین آخرین مهلت ارسال آثارشان است.

او ادامه داد: اعضای شورای سیاستگذاری جشن متشکل از شهاب الدین عادل ،علی نیک رفتار، حافظ احمدی، محمد فوقانی، محمد مهدی دلخواسته و ارش صادقی است که عهده دار انتخاب عکس ها پیش از داوری اثار هستند. پس از بررسی عکس‌های رسیده به جشن و مراحل داوری عکس‌ها، پنج عکاس از پنج فیلم به‌عنوان کاندیداهای نهایی انتخاب می‌شوند و در نهایت، یک فیلم به‌عنوان برگزیده معرفی خواهد شد.

احمدی در بخش دیگری از صحبت هایش به تقدیر از سایر صنوف سینمایی در اختتامیه جشن اشاره کرد و افزود:در روز اختتامیه جشن که اول خرداد ماه برگزار می شود از دو کارگردان،دو تهیه کننده،دو بازیگر،سه پیشکسوت انجمن عکاسان تقدیر خواهد شد علاوه بر اینکه تقدیری نیز از حامی مالی جشن خواهیم داشت.

رییس انجمن عکاسان سینمای ایران افزود: در کنار نمایشگاه، از انجمن‌های دیگر عکاسی از جمله انجمن عکاسان ایران شامل عکاسان تئاتر، میراث فرهنگی، دفاع مقدس، تبلیغات و ... دعوت کردیم تا در کنار ما باشند. به این منظور یک گالری از باغ  موزه قصر را برای نمایش آثار انتخابی عکاسان این انجمن‌ها در نظر گرفته‌ایم.

احمدی ادامه داد: اتفاق خوشایند دیگری که در این جشن رخ خواهد داد،حضور ما در کنار طرح خیریه سین هشتم است.به این صورت که مجموعه داران و یا افرادی که علاقه مند به مجموعه های عکاسی هستند می تواند اثار عکاسان را خریداری کنند تا از این طریق انجمن عکاسان نیز بتواند کمکی به این طرح کند و در این عمل خیر سهیم باشد.

در ادامه نشست علی نیک رفتاردبیر بخش عکس این دوره از جشن نیز افزود: انشاالله ششم اردیبهشت جلسه معارفه هیات داوران نمایشگاه عکس را خواهیم داشت که اسامی انها متعاقبا اعلام خواهد شد و در جلسه اول داوری چگونگی داوری اثار بررسی خواهد شد.در واقع پیشنهاد هیات اجرایی جشن بر این است که می توان داوری را به دو صورت انجام داد.یک روش این است که فایل عکس ها را به داوران تحویل بدهیم و در فرصت سه روزه هر کدام طبق قوانین به اثار امتیاز بدهند و هدف اولیه ما این این است که داوری ها مستقل باشد و در نهایت ارا را جمع بندی کنیم .اما روش دومی نیز وجود دارد که طبق الگوی کلاسیک و معمولی ان داوران در یک روز اثار را ببینند و جمع بندی کنند. پنج عنوان فیلم از پنج عکاس معرفی خواهند شد که برنده نهایی که بالاترین امتیاز را کسب کرده در اختتامیه جشن معرفی می‌شود.

نیک‌رفتارادامه داد: نمایشگاه نخستین جشن عکاسان سینمای ایران شامل یک بخش مسابقه، یک بخش جنبی (ویژه) و بخش انجمن‌های مختلف عکاسی است. در بخش جنبی برای نخستین‌بار از عکس‌های فیلم «محمد رسول‌الله (ص)» که کار آقای محمد فوقانی است رونمایی خواهد شد.

مهدی دلخواسته دبیر اجرایی نخستین جشن عکاسان سینمای ایران  نیز افزود:باغ  موزه قصر به‌عنوان محل برگزاری نمایشگاه و افتتاحیه و اختتامیه در نظر گرفته شده است.

او در پاسخ به این پرسش که دلیل تقدیر از دیگر صنوف سینما چیست؟گفت: بسیاری از کارگردان ها و تهیه کنندگان سینما هستند که در طی این سالها بسیار حرفه ای عمل کرده اند و همیشه در اثارشان از عکاسان حرفه ای سینما استفاده کرده اند و یا بازیگرانی که بعد از ضبط پلان وقت می گذارد و طبق الگویی که عکاس ارائه می دهد رفتار می کند،تصور می کنم تقدیر از چهره هایی که همیشه کنار انجمن بوده اند در این جشن لازم است.

نیک رفتار نیز دربخش پایانی صحبت هایش با اشاره به طرح امنیت شغلی عکاسان سینما افزود:« متأسفانه در سال‌های اخیر مواردی درباره‌ی حضور عکاسان غیرحرفه‌ای در سینما عنوان می‌شود و این‌که برخی عکاسان به واسطه این‌که پدرشان کارگردان یا تهیه‌کننده است به سینما وارد می‌شوند،در صورتی که بسیاری از این عکاسان،بسیار حرفه ای هستند.بنابر این بهتر است این بحث را کنار بگذاریم .هدف ما در کمیته‌ی امنیت شغلی عکاسان سینما، بالا بردن سطح کیفی آثار و حمایت از کسانی است که سال‌ها در زمینه‌ی عکاسی سینما تلاش و تحصیل کرده‌اند و تجربه دارند.و شناسایی عکاسان حرفه ای و عضویت انها در انجمن است که بتوانیم با هم زیر یک سقف فعالیت کنیم و با اینده نگری پیش برویم.

او ادامه داد:تا کنون جلسات مشترکی با کارگردانان و تهیه‌کنندگان داشته‌ایم و تفاهم‌نامه‌ای هم با انجمن دستیاران و برنامه‌ریزان داریم که به زودی امضا خواهد شد و اخبار ان اطلاع رسانی خواهد شد.همچنین سایت انجمن نیز منبعی است که می توانید از اخرین فعالیت های انجمن با خبر شوید.

نخستین جشن عکاسان سینمای ایران 25 اردیبهشت تا اول خردادماه در باغ  موزه قصر برگزار می‌شود.
*تسنیم




برچسب ها :

رهبری به که گفت "تو هم برو روغن سازی کن"

آن‌ چه که رهبر انقلاب در سخنرانی اخیر خود بیان داشتند، حاوی این نکته بود ‌که ایران همان‌گونه که پیش‌تر نیز بارها اعلام کرده، حامی دستیابی کشورهای مختلف عضو آژانس به صنعت هسته‌ای و غنی‌سازی است، مساله‌ای که قدرت‌های بزرگ با آن مخالف هستند.

«حالا فلان کشور عقب‌افتاده، می گوید اگر ایران غنی‌سازی داشته باشد من هم میخواهم غنی‌سازی داشته باشم؛ خیلی خب برو تو هم غنی‌سازی کن؛ بلدی برو بکن. ما که غنی‌سازی را از کسی نگرفتیم، استعداد درونی ما است؛ [اگر] شما هم استعداد درونی در ملّتت داری، برو غنی‌سازی کن؛ [این] بهانه‌گیری‌های بچّه‌گانه که بعضی از کشورها می کنند.»

جملات فوق را رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار روز پنج‌شنبه 20 فروردین با جامعه مداحان اهل‌بیت(ع) مطرح کردند. اما مقصود ایشان از این جملات، کدام کشور یا کشورها بود؟

به نظر می‌رسد اصلی‌ترین مقصود رهبری از این جملات، مقامات کشور عربستان سعودی باشد که در ماه‌های اخیر بارها از ضرورت هسته‌ای شدن خود سخن گفته‌اند. حتی در این میان برخی چهره‌های شاخص سعودی صریحا گفته‌اند که این کشور باید بمب اتم داشته باشد. برخی از گزارش‌های رسانه‌های مختلف و هم‌چنین اظهار نظرات برخی مقامات سعودی در این خصوص به شرح زیر است:

- بی‌بی‌سی در سال 2014 در گزارشی نوشت که عربستان حتی هزینه بمب‌های اتمی که از پاکستان خریده است را هم پرداخته کرده و فقط انتقال آن به خاک خودش باقی مانده است. گاردین نیز در سال 2010 در گزارشی اعلام کرده بود که سازما‌ن‌های اطلاعاتی غربی بر این باورند که پادشاهی سعودی حدود 60 درصد هزینه برنامه اتمی پاکستان را پرداخت کرده است تا بتواند در صورت درخواست به سرعت کلاهک‌های هسته‌ای را از این کشور خریداری کند.

- عبدالرحمن الراشد مدیر سابق شبکه العربیه و سردبیر سابق روزنامه فرامنطقه‌ای الشرق الاوسط در مقاله‌ای با دفاع از ایده اتمی شدن عربستان نوشت: «در صورتی که آمریکا به یک ایران اتمی در منطقه خاورمیانه رضایت دهد، عربستان حق دارد برای تضمین منافع و امنیت خود سلاح هسته‌ای بسازد.»

- ترکی فیصل رئیس سابق سازمان اطلاعات عربستان هم در گفتگویی با اشپیگل آلمان گفت که عربستان و حتی برخی کشورهای عرب دیگر منطقه باید به فکر تهیه سلاح هسته‌ای باشند.

- عادل الجوبیر سفیر عربستان در آمریکا گفته که کشورش احتمال ساخت و یا دستیابی به سلاح‌‌های هسته‌ای را رد نمی‌کند. او در پاسخ به این سوال شبکه CNN که آیا عربستان سعودی ممکن است سلاح‌های هسته‌ای بسازد، گفته: «این موضوع چیزی نیست که ما در مورد آن به صورت علنی صحبت کنیم.»
به نظر می‌رسد اصلی‌ترین مقصود رهبری مقامات کشور عربستان سعودی باشد که در ماه‌های اخیر بارها از ضرورت هسته‌ای شدن خود سخن گفته‌اند. حتی برخی چهره‌های شاخص سعودی صریحا گفته‌اند که این کشور باید بمب اتم داشته باشد

به نظر می‌رسد این مواضع عربستان که به صورت مشخص پس از امضای توافق ژنو میان ایران و 1+5 در نوامبر 2013 افزایش یافته، بیشتر به منظور تحت‌ تاثیر قرار دادن روند مذاکرات هسته‌ای ایران باشد. مقامات سعودی و حتی برخی مقامات عربی دیگر سعی دارند تا با برجسته‌سازی دستیابی خود به بمب اتم و یا حتی غنی‌سازی، موجب واهمه قدرت‌های بزرگ از رقابت تسلیحاتی هسته‌ای در منطقه شوند. این مساله بارها از سوی آنان بیان شده است. تاکید مقامات عرب در گفتگوی تلفنی چندی پیش با اوباما بر مساله ثبات و امنیت در منطقه به این مساله اشاره دارد کما این‌که رئیس جمهور مصر صراحتا از ضرورت اتخاذ تدابیری برای ممانعت از رقابت تسلیحاتی سخن گفت.

اما نکته قابل توجه که رهبر معظم انقلاب هم در سخنان خود به آن اشاره کردند، غیربومی بودن دانش هسته‌ای و غنی‌سازی در این کشورها است؛ نکته‌ای که تمایز آشکار آن‌ها با ایران است.

عربستان در سال 2012 شهرک اتمی و انرژی‌های تجدیدپذیری را تاسیس کرد تا بتواند برای تولید انرژی‌های جایگزین از جمله برق‌ هسته‌ای اقدامات موثری انجام دهد. ترکی الفیصل در نوامبر گذشته گفته بود ما برنامه انرژی اتمی عظیمی داریم و در صورتی که ایران، امتیازی به دست بیاورد گزینه‌هایی که پیش رویمان قرار دارد را بررسی کرده و آنچه برای ما بهترین است را انتخاب می‌کنیم! اما آن‌چه در برنامه هسته‌ای به اصطلاح عظیم عربستان در حال انجام است، عمدتا از سوی دانشمندان کره جنوبی است و به عبارت دیگر عربستان توان اداره این شهرک مبتنی بر علم دانشمندان خود را ندارد. در اواسط اسفند گذشته، رئیس جمهور کره جنوبی به ریاض رفت تا توافقنامه‌ای برای همکاری هسته‌ای با عربستان را امضا کند که شامل همکاری‌های فنی، پژوهش و توسعه و مبادله کارشناس در حوزه هسته‌ای خواهد بود. امارات نیز که در شرایط کنونی احتمالا پیش‌روترین کشور در میان کشورهای شورای همکاری خلیج فارس در حوزه هسته‌ای باشد، اساسا غنی‌سازی نمی‌کند. وزیر امور خارجه این کشور در نوامبر 2014 گفته بود که کشورش برنامه غنی‌سازی اورانیوم و یا بازفرآوری سوخت ندارد و از تمایلش برای اجرای همین محدودیت‌های در ایران سخن گفته بود!

آن‌چه که رهبر انقلاب در سخنرانی اخیر خود بیان داشتند، حاوی دو نکته مهم بود؛ نخست این‌که ایران همان‌گونه که پیش‌تر نیز بارها اعلام کرده، حامی دستیابی کشورهای مختلف عضو آژانس به صنعت هسته‌ای و غنی‌سازی است، مساله‌ای که قدرت‌های بزرگ با آن مخالف هستند. لذا فضا برای هسته‌ای شدن کشورهای مختلف در چارچوب قوانین بین‌المللی باز است و ایران مخالفتی با این مساله ندارد. نکته دوم اما که مزیت نسبی ایران نسبت به کشورهای عرب همسایه محسوب می‌شود، به رخ کشاندن توانایی داخلی ایران در دستیابی به فناوری هسته‌ای است؛ امری که ظاهرا اعراب منطقه فاقد آن بوده و یا این‌که اراده‌ای جز اتکا به دانشمندان خارجی ندارند.




برچسب ها :

رسانه‌های عرب:پدر اوباما شیعه بوده است! +عکس

مفسران رسانه های عرب ادعا کردند رئیس جمهور آمریکا به این دلیل حامی ایران است که پدرش یک شیعه بود.
پایگاه آلگماینر نوشت: محی الدین لازقانی نویسنده سوری در مصاحبه ای با شبکه تلویزیونی حوار که از لندن پخش می شود گفت: «باراک حسین اوباما فرزند یک پدر کنیایی شیعه مذهب است. خاطرات کودکی فردی که کاخ سفید را اداره می کند، خاطرات شیعی هستند که بر موضع وی برای اتخاذ سیاست خارجی به طرفداری از ایران تاثیر گذار است و به این دلیل است که اوباما بسیار اشتیاق دارد، ایران به صورت یک پیروز ظاهر شود و کشورهای سنی، نفوذ خود را در منطقه از دست بدهند.»

لاذقانی سعی کرد تاکید کند در حال مطرح کردن نظریه نیست و نیز فردی نژادپرست نیست. وی ادعا کرد اظهاراتش در خصوص شجره نامه شیعی پرزیدنت اوباما بر اساس واقعیات است.

http://www.akharinnews.com/media/k2/items/cache/609ffa5b7539cf4b5f1a410b697c32a4_L.jpg?t=-62169984000

این نویسنده سوری خاطر نشان کرد: «اوباما بیشتر کودکی خود را در مومباسای کنیا سپری کرد. من از این منطقه بازدید کردم و می توانم به شما بگویم که این منطقه عمدتا شیعه نشین است.»

ابوالمنتصر بلوشی نیز در گفتگو با شبکه تلویزیونی « فور الشباب تی وی » عربستان گفت: « باراک حسین اوباما فرزند یک پدر شیعه است و همین موضوع باعث شده است برخی افراد وی را لابی ایران در آمریکا بخوانند.»

بلوشی اظهار کرد: اوباما جهان را از دریچه مذهبی - سیاسی شیعی می بیند. راه حل وی، توسعه گرایی شیعی است که ادعا می شود وی در حال اجرای آن در مورد عراق ، سوریه ، یمن ، ایران و افغانستان است.

بسیاری از شایعه ها بر اساس نام « حسین » وی، سوابق دینی پدرش و اینکه باراک حسین اوباما بزرگ شده اندونزی با اکثریت جمعیت مسلمان است قرار دارد.




برچسب ها :

سرکرده بارز داعش با لباس زنانه به دام افتاد

نیروهای عراقی یکی از سرکردگان ارشد گروه تروریستی داعش را با لباس زنانه به دام انداختند.
یک منبع امنیتی در استان دیالی اعلام کرد، یک تیم اطلاعاتی این سرکرده بارز داعش را دستگیر کردند.
شبکه سومریه نیوز به نقل از این منبع خاطرنشان کرد که این عضو ارشد داعش قصد داشت با لباس زنانه از یک ایست و بازرسی نزدیک ناحیه "کنعان" (19 کیلومتری شرق بعقوبه) عبور کند.
بر اساس این گزارش، این تروریست به دلیل ارتکاب جنایتهای بسیار تحت تعقیب بود و می خواست خودش را به بغداد برساند.




برچسب ها :

احتمال تهاجم نظامی به ایران!

جوانترین نامزد انتخابات ریاست جمهوری آمریکا سیاست خارجی خود را بر محور مبارزه با ایران هسته ای متمرکز کرده است.

به گزارش شهدای ایران، «مارکو روبیو» یکی از سه سناتور جمهوری خواهی که نامزدی رسمی خود را در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۶ آمریکا اعلام کرده است، بار دیگر از مذاکرات هسته ای ایران به عنوان دستاویزی برای متمایز کردن خود از سایر همقطارانش استفاده کرد.

وی که روز گذشته در ایالت شرقی «نیوهمپشایر» به سر می برد با حضور در جمع طرفداران خود بر احتمال تهاجم نظامی به ایران به خیال ممانعت از دستیابی این کشور به سلاح هسته ای تاکید کرد و گفت: با توجه به قدرت گرفتن ایران و افزایش شمار گروه های تروریستی، اوضاع امروز خاورمیانه پس از ۳۸۰۰ سال کشمکش بیش از پیش بی ثبات است.

وی در ادامه مدعی شد: ما باید تصمیم بگیریم که کدام یک بدتر است؟ خطر ایران هسته ای یا خطر حمله نظامی به این کشور؟

وی افزود: من مشوق جنگ نیستم. اما ایران هسته ای به منزله یک خطر غیر قابل انکار برای منطقه تلقی می شود.

روبیو در نهایت مدعی شد که آمریکا به تنهایی نمی تواند از پس حل معضل بی ثباتی جهان برآید اما این مشکل هم بدون دخالت آمریکا لاینحل باقی می ماند.

علاوه براین، وی خطر نفوذ تروریسم به داخل خاک آمریکا را نیز گوشزد کرده و خواهان اتخاذ اقدامات امنیتی بیشتر در این زمینه شد.

لازم به توضیح است که مارکو روبیو جوانترین نامزد رقابت های ریاست جمهوری آمریکا است و از سوابق اجرایی کمی برخوردار است. کارشناسان بر این عقیده هستند که رویکرد وی در قبال سیاست خارجی آمریکا که مذاکرات هسته ای با ایران را نیز شامل می شود بیشتر بر پایه ایجاد تمایز با دیگر رقبای احتمالی است. روبیو در اندیشه آن است که با تحریک احساسات مردم نسبت به رویداد هایی که در سطح جهان اتفاق می افتد، بی تجربگی خود را در عرصه سوابق اجرایی بپوشاند.
*مهر




برچسب ها :

سردار سلیمانی به روایت روزنامه آلمانی

یک روزنامه آلمانی با اشاره به قدرت، نفوذ و تدبیر بالای سردار قاسم سلیمانی نوشت: غرب به این استراتژِیست تاپ ایرانی در مبارزه با داعش نیاز دارد.


شهدای ایران:یک روزنامه آلمانی با اشاره به قدرت، نفوذ و تدبیر بالای سردار قاسم سلیمانی نوشت: غرب به این استراتژِیست تاپ ایرانی در مبارزه با داعش نیاز دارد.

به گزارش افکارنیوز، روزنامه "هندلز بلات" آلمان در مطلبی نوشت: غرب به استراتژیست تاپ ایرانی قاسم سلیمانی در مبارزه علیه داعش نیاز دارد.نویسنده در ادامه با اشاره به افزایش قدرت این ژنرال ایرانی نوشت: ظهور وی در عموم بسیار نادر است. کلمات وحرکات وی به دقت انتخاب می شود. معمولا زانو زده در مسجد و در ردیف دوم دیده می شود. در مراسم تشییع جنازه یکی از نیروهای خود اشک از چشمانش سرازیر بود. قاسم سلیمانی، ژنرال ایرانی مردی نیست که زیاد حرف بزند. البته همان سخنان کمی هم که می گوید به ندرت تاثیر خود را از دست می دهد.

نویسنده در ادامه به یکی از جملات تاثیر گذار سردار قاسم سلیمانی که در ماه فوریه ایراد شده بود اشاره کرد که اظهار داشته بود: تروریست های داعش به پایان زندگی خود نزدیک می شوند. حدود دو هفته پیش نیروهای عراقی همراه با کردها و نیروهای تحت فرماندهی ژنرال سلیمانی شهر مهم و استراتژِیک تکریت عراق را که به عنوان شهری شکست خورده مطرح بود دوباره از دست تروریست های داعش آزاد کردند. این مرد ( قاسم سلیمانی) چنین امری را ممکن و میسر ساخت.

در ادامه این مطلب آمده است: سلیمانی که در تصاویر بسیار تاثیر گذار تر از خود واقعی به نظر می رسد شاخص و چهره مبارزه علیه این شبه نظامیان تروریست در خاک عراق است. اما این تنها یکی از چهره های بسیار زیادی است که او دارد.

نویسنده در ادامه به زندگینامه کوتاه سردار سلیمانی اشاره کرده و نوشت: از سال ۱۹۸۸ وی فرماندهی نیروی نظامی قدس را بر عهده دارد. این روزنامه آلمانی در ادامه با اشاره به اینکه ژنرال سلیمانی نه تنها در جبهه مبارزه با داعش و در طرف آمریکا مبارزه می کند بلکه همچنین در جبهه اسد و به صورت غیر مستقیم علیه غرب نیز مبارزه می کند نوشت: بنابراین آمریکایی ها تحریم هایی را علیه وی صادر کرده اند.

البته آمریکایی ها با اینکه مدتها در این باره بلند و آشکار سخن نگفته اند، اما کمک های سلیمانی علیه داعش را با کمال میل می پذیرند. البته به صورت رسمی به ندرت کسی سلیمانی را در بین نیروهای عراقی دیده است.

این در حالی است که برخی کشورهای منطقه حمایت های ایران از دولت عراق در مبارزه با داعش را با نگرانی بررسی می کنند. اخیرا وزیر امور خارجه عربستان درباره حمایت های ایران در مبارزه با داعش در شهر تکریت ابراز نگرانی کرده و گفته است که ایران آنجا است تا امور عراق را عهده دار شود.

نویسنده در بخش دیگری از این مطلب نوشت: ژنرال سلیمانی مظهر و اسطوره بزرگترین ترس ها برای قدرتهای بزرگ عرب حاشیه خلیج فارس است.

نویسنده در ادامه به ترس کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس به ویژه عربستان سعودی از نفوذ بالای ایران در سوریه، عراق، لیبی و یمن و افزایش نفوذ منطقه‌ای آن در سایه مذاکرات هسته‌ای و نگرانی آل سعود درباره از دست دادن هژمونی خود در منطقه در چنین شرایطی اشاره کرده و در ادامه نوشت: همچنین مناسبات ایران با قدرت منطقه‌ای دوم غیر عرب یعنی ترکیه نیز متشنج است و آنکارا از تلاش های اخیر تهران برای غلبه بر منطقه انتقاد کرده است. این نگرانی مشترک ترکیه و عربستان و دیگر کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس است.

"هندلز بلات" در بخش دیگری از این مطلب سردار سلیمانی را به عنوان یک متفکر نظامی که از اعتماد رهبری و مقامات ارشد سیاسی در ایران برخوردار است نامیده و نوشت: رهبری ایران بر خلاف بسیاری از مردان با نفوذ در ایران دست سلیمانی را برای انجام عملیات ها باز گذاشته است.

برخی نظامیان عراقی و سیاستمدارانی که وی را دیده اند به نیویورکر توضیح داده اند زمانی که سلیمانی وارد اتاقی می شود همه نگاه ها به سمت او می چرخد و همچنین زمانی که وی به ندرت سخن می گوید. سردار سلیمانی اکثرا در پس زمینه و حاشیه باقی مانده و تنها دقیق نگاه می کند.

یکی از افسران سابق سازمان سیا در بغداد درباره سلیمانی اظهار داشته است که او می تواند بین سیاستمداران حرکت کرده و ترس در دل آن ها ایجاد کند. وی سلیمانی را به عنوان بانفوذترین استراتژیست در خاورمیانه عنوان کرده است.

"مئیر داگان"، رئیس سابق موساد نیز درباره سلیمانی گفته است: او گزینه‌ای است که من وی را هوشمند می نامم.

نویسنده در ادامه از موفقیت های بالای سردار سلیمانی در ارتش ایران و صعود و پیشرفت سریع وی نوشت و تصریح کرد: قدرت وی تنها در میدان نبرد نیست بلکه در تدارکات و شبکه گسترده‌ای از سازمان هایی است که سلیمانی را به ایران وابسته کرده است.



برچسب ها :

زوایای پنهان یک ابزار خطرناک

تلگرام، محصول مشترک سه سازمان مخوف جاسوسی

 
 
جالب آنکه سرور نرم افزار تلگرام در کشور انگلیس و شهر لندن بوده و این سوال بی پاسخ مانده که چطور می شود که شرکتی در برلین آلمان مستقر می باشد چرا باید سرور آن در لندن و آن هم بر یک سرور کاملاً دولتی که سایت های دولتی انگلیس بر آن سوار است باشد؟!...

پایگاه خبری انصارحزب الله: در شرایطی که موج احساس عدم امنیت نسبت به محصولات نرم افزاری صهیونیستی در حوزه فضای مجازی که به صراحت و با وقاحت هرچه تمام تر به تخلیه اطلاعاتی و جاسوسی از دولت ها و ملت ها مشغول می باشند فراگیر شده بود، به ناگاه برنامه پیام رسانی بر بستر تمامی سیستم عامل ها اعلام موجودیت نمود که شعار خود را امنیت قرار داده بود و اینگونه القاء میکردکه گویا بر آن شده که نگرانی‌های کاربران فعال حوزه شبکه های اجتماعی را برطرف نماید.اما تلگرام براستی امن است؟!این سوالی است که قطعاً تا به امروز هیچ‌کس به آن پاسخی نداده و چه خوب گفته اند که امن ترین مکان به نظر ما ناامن ترین مکان برای ماست!!

از آنجا که برخی از اعضای ناتو علی الخصوص کشورهای اروپایی مثل آلمان و انگلیس پدران اصلی ایجاد و تشکیل رژیم نامشروع، نجس و حرام زاده صهیونیستی محسوب می‌گردند و اسناد متقنی نیز دال بر هبه سرزمین فلسطین با همکاری تمسخرآمیز سعودی ها به یهودیان مهاجر توسط انگلیس خبیث وجود دارد و آلمان نیز تا بدین روز کماکان بابت دروغ بزرگ هلوکاست به رژیم اشغالگر فلسطین غرامت می پردازد، اما به نظر می آید توافق جامعی جهت خدمت رسانی حداکثری به منافع صهیونیست ها در پس تعهدات دائمی آنان ایجاد شده که بسیار قابل تامل است.

اما در این مقال قصد آن داریم که پرده از اسرار این محصول مشترک جاسوسی برداشته و زوایای پنهان این ابزار خطرناک را به نمایش عموم گذاشته تا مشخص شود که تلگرام نه نرم افزاری امن برای کاربران بلکه مصحولی در خدمت امنیت دولت های صهیونیستی می باشد.

مدیر سایت تلگرام پاول دروف و برادر وی نیکولای بوده که مدیر سابق شبکه اجتماعی وی‌کی(بزرگترین شبکه اجتماعی دنیا بعد از فیسبوک) می باشد که به زاکربرگ روسی و یا زاکربرگ دوم معروف است، جالب آنکه این شبکه ضد اجتماعی جزء سایت های محبوب در سرزمین‌های اشغالی و در میان صهیونیست هاست.

پاول دروف دارای مدرک دکتری زبان شناسی و از تیزهوش ترین دانشجویان دانشگاه سن‌پترزبورگ بوده و پدر وی نیز از یهودیانی است که استاد فلسفه دانشگاه محسوب می شود و در بدو شروع کلاس های خود قسمت‌هایی از « کتوویم» قسمت سوم « تنخ» را قرائت می‌کند.

پاول در جریان کودتای آمریکایی اوکراین، دستور سرویس امنیتی روسیه «اف‌اس‌بی» را جهت مسدود سازی صفحات رهبران کودتای اوکراین در شبکه اجتماعی وی‌کی و دادن اطلاعات لیدرهای میدانی کودتا را رد کرده و عملاً باعث گردید که دولت روسیه که بر سر باقی ماندن اوکراین در اتحاد با خود یا پیوستن به اتحاد دشمنان خود تحت فشار بود، با وی برخورد کرده و وی نیز همراه با اعلام استعفاء خود سندی را دال بر فشار ولادیمیر پوتین و دستگاه امنیتی روسیه در وی کی انتشار داد و اعلام کرد هرگز به روسیه برنخواهد گشت.پاول قبل از خروج از طریق دوست هم دانشگاهی خود با پدر وی « مایکل میری لاشویلی» آشنا می شود و همراه با سرمایه وی شرکتی به نام « قلعه دیجیتال» را در آلمان ایجاد میکند که مرکز آن در «برلین» قرار دارد.

مایکل میری لاشویلی میلیاردر یهودی – صهیونیست روسی - گرجستانی و صاحب شرکت کسب و کار میری لاشویلی و یکی از بزرگترین تاجران طلا و جواهر دنیا و رهبر کنگره یهودیان روسیه است.

وی تاثیرگذارترین عضو «دبلیو‌جی‌سی» کنگره جهانی یهود بوده و در حال حاضر ساکن تل آویو است.مایکل از حامیان تجهیز ارتش رژیم صهیونیستی به آخرین سلاح های روز دنیا و افزایش بودجه نظامی این رژیم می باشد و بارها در کنگره جهانی یهود این موضوع را مطرح کرده است.

جالب آنکه سرور نرم افزار تلگرام در کشور انگلیس و شهر لندن بوده و این سوال بی پاسخ مانده که چطور می شود که شرکتی در برلین آلمان مستقر می باشد چرا باید سرور آن در لندن و آن هم بر یک سرور کاملاً دولتی که سایت های دولتی انگلیس بر آن سوار است باشد؟!

با توجه به اسناد یاد شده شکی نیست که تلگرام صرفاً به این دلیل ایجاد شده که با شعار تضمین امنیت کاربران خصوصاً کشورهای هدف صهیونیست ها در برهه ای که اسناد متقنی در باب جاسوسی و فروش اطلاعات توسط وایبر، واتس آپ و اینستاگرام و... در فضای مجازی پخش گردید و اذهان عمومی را مشوش ساخت در لوای این ادعای دروغین ماموریت جمع آوری اطلاعات کاربران اینگونه نرم‌افزارها را بدون وقفه ادامه دهد.

در پایان لازم می نماید تمامی دستگاه های مرتبط با امنیت ملی نظام مقدس اسلامی و همچنین قوه محترم قضائیه که طی سه ماه اخیر اراده لازم را جهت برخورد مقتضی با این جاسوسخانه های ایجاد شده و تحت مدیریت و کنترل سرویس های جاسوسی – تروریستی دشمنان اسلام و مسلمین نشان داده است، بدون هیچگونه مماشات، تساهل و تسامح نسبت به محدود سازی این ابرجاسوس در داخل کشور اقدام نمایند.




برچسب ها :

راه‌های رسیدن به باور در نماز
 
 
خداوند انسان را به گونه‌­ای خلق کرده که باورهای مادی به سادگی برای او حاصل می‌‌شود؛ به همین علت، امتحان او در این است که ارزش­‌های متعالی را نیز بفهمد و برای تبدیل آن‌ها به باور تلاش کند.
به گزارش فارس، منظور از نقش ‌اعتقادی نماز، بیان تأثیراتی است که نماز بر باورها و بینش‌های اعتقادی نمازگزار می‌گذارد، ادله نقلی متعددی وجود دارد که نماز بینش و اعتقاد انسان را تصحیح می‌کند، در روایتی از نبی مکرم اسلام(ص) نماز، سرچشمه هدایت و معرفت معرفی شده است،[۱] حجت‌الاسلام ابوالفضل ساجدی از کارشناسان مرکز تخصصی نماز درباره آثار اعتقادی نماز این گونه می‌نویسد:

هدایت هم به‌ معنای راهنمایی به ‌کار می‌رود و هم به ‌معنای راهبری و رساندن به مقصد که نماز هر دو نقش هدایتی را در بر دارد، نماز، راهنما است؛ یعنی می‌تواند هدایتگر انسان و ارائه دهنده راه سعادت به او باشد. اسرار نهفته در این عبادت، در بردارنده منشور هدایت و به ‌منزله قطب‌نمایی است که در طول شبانه­‌روز در اقیانوس طوفانی و پر خطر فرهنگ و تربیت، سمت خدا را به انسان نشان می‌دهد، از سویی نماز راهبری نیز می‌کند، تأثیرات تربیتی نماز در ابعاد و ساحت‌های مختلف انسان که در طی این نوشتار می‌آید، گویای نقش رسانندگی نماز است.

* تصحیح و تقویت اعتقادات

نقش نماز در تربیت اعتقادی، به تصحیح اعتقادات منحصر نمی‌شود؛ بلکه نماز علاوه بر تصحیح، در تثبیت و تقویت اعتقادات و عمق‌افزایی به تصدیق قلبی انسان نیز نقش کلیدی ایفا می‌کند. نماز ایمان را افزایش می‌دهد و هر اندازه نمازگزار در این مسیر پیش رود، انوار معرفت الهی را در قلب خود بیشتر می‌یابد.

عبادات به ­صورت کلی و نماز به ­صورت خاص، فهم یا علم را به باور تبدیل می‌­کند و اگر استمرار یابد انسان را به یقین می‌­رساند؛ آیه ۹۸ و ۹۹ سوره حجر[۲] به همین موضوع اشاره دارد، در آیه تصریح شده است که تسبیح خداوند، سجده و کرنش در مقابل خداوند را موجب می‌شود و عبادت خداوند یقین و باور دینی را به دنبال می‌آورد.

در زیارتنامه­‌های امامان معصوم(ع) می‌­خوانیم که آن‌ها به دلیل عبادت خدا به چنین مقامی نائل شده­‌اند، در زیارت امین الله که زیارتنامه­‌ای معتبر است و می‌­تواند برای هر یک از معصومان(ع) خوانده شود، چنین آمده است: «وَعَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصاً حَتّى اَتیکَ الْیَقینُ»؛ خدا را مخلصانه عبادت کردی تا آنجا که به یقین رسیدی، این فقره در زیارت رسول الله(ص) هم آمده است.

البته یقین درجاتی دارد و تا پایان عمر قابل ارتقا است؛ بنابراین عبادت خداوند نردبان تکامل است و تا انتها ضرورت دارد. البته نفس انسان تا در زندان بدن گرفتار است به دلیل محدودیت­‌های خود نمی‌­تواند به درجات بالای یقین دست یابد.[۳] بنابراین نماز در شکل‌گیری باورهای مذهبی و یقین معرفتی و همچنین در یک نگاه کلی، تحکیم نظام معنایی دینی و توحیدی نقش مهمی دارد.

باور یا عقیده از آگاهی سطحی و اولیه بسیار عمیق‌­تر است و تأثیری جدی در رفتار دارد، انسان­‌ها، غالباً در عمل، تابع باورهای خود هستند، نه تابع دانش یا فهم خود، به همین دلیل بسیاری از آموزه­‌ها و دستورالعمل­‌هایی را که می­‌دانیم و به ارزش آن اعتراف داریم عمل نمی‌­کنیم، این امر اختصاص به امور اخلاقی و معنوی ندارد، در امور جسمی هم همین­ گونه است، مثلا می‌­دانیم که نرمش صبحگاهی در هوای آزاد برای سلامت بدن مفید است؛ اما چه بسا به آن عمل نکنیم.

* راه‌های رسیدن به باور در نماز

راه­‌های متعددی برای تبدیل فهم به باور وجود دارد که به دو راه آن اشاره می‌­کنیم:

۱. مشاهده و لمس آثار مثبت عمل به آنچه می‌­دانیم، برای مثال، به بچه می­‌گوییم که آب جوش خطرناک است و او را می‌­سوزاند، او هم این را می‌فهمد در عین حال باز می‌­خواهد به آن دست بزند، اما اگر یکبار آب جوش به دستش رسید، فهم او به باور تبدیل می‌­شود؛ چون اثر آن را لمس کرده است.

۲. تکرار و تلقین درونی، برای مثال می‌­دانیم که مرده زنده نمی‌­شود؛ اما از مرده می‌ترسیم و حاضر نیستیم شب در کنار او بخوابیم یا بنشینیم؛ اما اگر به خود تلقین کنیم که او مرده است و حتی اگر حیوانات هم به او حمله کنند و او را بدرند، حرکتی نمی‌­کند؛ این تلقین‌‌ها سبب می‌­شود که ترس در انسان زائل شود، بدین ترتیب هر دانشی با مشاهده و لمس آثار آن، یا از راه تلقین و تکرار با توجه، به باور تبدیل می‌­شود.

باورهای دنیوی و مادی ما به هر دو راه در حال تقویت هستند. فهم ما نسبت به اموری همچون ارزش مادی پول، لذت ارتباط با جنس مخالف، لذت شهرت و قدرت، به هر دو راه، به سرعت تبدیل به باور می­‌شود، از یک سو آثار عملی اینها را خود لمس می‌­کنیم یا در دیگران می­‌بینیم، از سوی دیگر اینها را بسیار به خود تلقین می‌­کنیم و اگر هم به اینها نرسیده­‌ایم، تخیلشان می­ کنیم. ‌

زندگی مادی و اتصال مستمر با امور محسوس مادی سبب می‌­شود باورهای مادی در ما تقویت شود؛ بدین روی چشم دل ما یکسره توجه به مادیات داشته و دلبسته به آن می‌شود، می‌­توان گفت خداوند انسان را به گونه‌­ای خلق کرده که باورهای مادی به سادگی برای او حاصل می‌­شود؛ به همین علت، امتحان او در این است که ارزش­‌های متعالی را نیز بفهمد و برای تبدیل آن‌ها به باور تلاش کند.

با توجه به دو روش بیان شده، فهم ما نسبت به وجود خدا و قیامت به یکی از این دو راه می­‌تواند به باور تبدیل شود:

یک: درک لذت ارتباط با خدا؛ یا مشاهده آثار عبادت در زندگی.

دو: تکرار و تلقین واقعیات ناپیدا به نفس از راه توجه به عبارات و اذکار در نماز و مقید بودن به استمرار ادای این فریضه.

راه اول ممکن است به سختی حاصل شود و همه از نماز لذت نبرند؛ اما راه دوم بیشتر قابل وصول، کنترل و برنامه­‌ریزی است. البته اگر راه دوم را هم پیمودیم به تدریج به راه اول نیز نزدیک می‌­شویم، یعنی لذت ارتباط معنوی با خدا هم حاصل می­‌شود، به ­هر حال به دلیل اینکه راه دوم بیشتر مدیریت­‌پذیر است، در این باب توضیحات بیشتری را ضمن مثال عرض می­‌کنم تا نقش تلقینی تقید به نماز در حفظ و تقویت اعتقادات و احساس حضور خدا روشن شود.

فرض کنید شخصیت برجسته‌­ای چند روزی مهمان منزلی است که یک کودک ده ساله نابینا نیز در آنجا زندگی می‌­کند، در ابتدای ورود این مهمان، به کودک گفته می­‌شود که حواست باشد در حضور چنین فردی هستی؛ ادب را رعایت کن! ابتدا او توجه دارد و رعایت می­کند و اما پس از مدتی به دلیل نابینایی و بازیگوشی و در نتیجه حواس پرتی، حرکات نامناسبی انجام می‌­دهد. نماز همان یادآوری گهگاهی به این کودک است که گرچه تو این مرد عظیم را نمی­‌بینی؛ اما مواظب باش حضور او را فراموش نکنی!

از آنجا که خدا امری مادی و قابل مشاهده با چشم تن نیست، نیاز به راهکاری برای عدم غفلت از خدا داریم. کلمات و اذکار نماز تلقین کننده واقعیات برترِ فراموش شده است، انسان همیشه در معرض نسیان و غفلت است و نمازهای پنچگانه زنگی برای بیداری او از این خواب است تا بخواهد خواب او عمیق شود، وقت نماز بعدی فرا می­‌رسد، وجوب نماز در اوقات متعدد و توزیع آن در ساعات مختلف روز به این دلیل است که از غرق شدن انسان در ارزش­‌های حیوانی جلوگیری کند؛ نیز به او یاد دهد که چگونه از همین لذات مادی هم استفاده دو جانبه داشته باشد، از آن لذات بهره­‌مند شود و در عین حال آن‌ها را مقدمه تعالی معنوی خود قرار دهد.

نماز به ما کمک می­‌کند که گرد و غبار مادی‌گرایی و توجه به عالم ناسوت را کنار زنیم، چشم دل را به برترین واقعیت متعالی باز کنیم و دل به خدا سپاریم، اذکار و حرکات نماز به ­گونه­‌ای تنظیم شده که اگر انسان کمی توجه به معانی داشته باشد و متواضعانه آن را انجام دهد، انسان را در برابر تندبادهای غرائز و آمال درونی و محرک­‌های فراوان بیرونی محافظت می­‌کند.

نمازِ هر چند کم توجه، برای انسانی که در چنین شرایطی زندگی می‌کند، اگر به ارتقای اعتقادات هم نیانجامد ‌درجه­ ای از باور به خدا را در او حفظ می‌­کند و از زوال آن باز می‌­دارد، استمرار نماز در اوقات خود و توجه به خدا و جهان غیب، تکرار اذکار و تلقین آن‌ها به نفس به میزانی که با توجه قلبی همراه باشد به تدریج جایگاه خدا در قلب را ارتقا می‌‌بخشد و موجب افزایش ایمان می‌­شود.[۴]

یکی از ثمرات تلقین یاد خدا در نماز، شکوفاسازی توانایی­‌های انسان در پیوند به اقیانوس بیکران الهی است، مناسب است ابتدا به نقش تلقین در شکوفایی توانایی‌­های جسمی یا علمی توجه کنیم تا اثر تلقین در شکوفایی باورهای دینی و معنوی آشکار شود.

جوانی که توانایی‌­های جسمی یا علمی دارد، اما به دلیل برخی شکست­‌ها در ورزش یا روند تحصیلی و کاری، به یاس گراییده و استعدادهای خود را نادیده می­‌گیرد، تلقین به او کمک می‌­کند که واقعیات فراموش شده نفسانی خود را در نظر آورد و بر اساس آن خود را به حرکت درآورد، خود را باور کند، خودباوری شرط لازم فعلیت بخشی به استعدادهای خویش است.

همان گونه که تلقین توانایی‌­ها به خودباوری می‌­انجامد، تلقین وجود خدا در نماز نیز می‌تواند انسان را به خداباوری برساند. اگر نمازگزار بارها و با توجه بگوید «الله اکبر» (خداوند عظیم‌ترین موجود است)، جایگاه خدا در قلب ارتقا می‌­یابد و به تدریج بزرگی او در انسان تثبیت می‌­شود، تکرار «لااله الا الله» و «سبحان الله» نفس را آماده حیات موحدانه می‌کند.

ادای نماز موجب تکرار و تلقینِ وجود و عظمت خدا و جایگاه انسان در هستی و وظایف او می­‌شود؛ می­‌تواند درجه­‌‌ای از باور به خدا و حضور او در همه جا را در انسان ایجاد کند و انسان را از فراموشی کامل خدا باز دارد، اگر نمازگزار به معانیِ اذکار نماز و عظمت محضر خداوند توجه کند، حقیقت توحید و اصول اعتقادی را درک کرده، به هدف خلقت و کمال عبودیت نائل می‌شود. بر اساس آنچه گفته شد، چنانچه ادای نماز به تقویت اعتقادات و ایمان منجر می­شود از طرفی ترک نماز به تضعیف تدریجی ایمان نیز منتهی می­‌شود.

نماز مدرسه خود­شناسی و خداشناسی است. شناخت جایگاه صحیح خدا و انسان در جهان و باور به آنها در این مدرسه حاصل می‌‌شود، نماز اعتقادات انسان شناختی ما را اصلاح می‌­کند و ما را به خود­شناسی می­‌رساند؛ ما را متوجه نعمت­‌های الهی می‌­کند «الحمدلله رب العالمین»، نیاز مطلق ما به عبادت خدا و استعانت و کسب هدایت از او را آشکار می‌­سازد «ایاک نعبد و ایاک نستعین اهدنا الصراط المستقیم» و وابستگی تام ما به خدا را یادآور می‌­شود «بحول الله وقوته اقوم واقعد».

اصلاح باورهای انسان شناختی، ما را به معرفت نفس که برترین نوع دانش است منتهی می­‌سازد. به فرموده مولای مؤمنان علی(ع) «نال الفوز الأکبر مَن ظفر بمعرفته النفس»؛[۵] آنکه خود را شناخت به بزرگ­ترین توفیق دست یافت.

خودشناسی نیز ما را به خداشناسی رهنمون می‌­کند؛ چرا که این دو ملازم یکدیگرند، «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّه‏»[۶]؛ آنکه خود را شناخت خدا را شناخته است! اگر خود را به درستی شناختیم، مخلوق بودن خود را در می‌­یابیم و فهم مخلوق بودن نیز ملازم پذیرش وجود خالق است. اگر قطره بودن خود و دریا بودن خدا را دریابیم نیاز اتصال قطره به دریا را نیز درمی‌­یابیم. اگر جایگاه خدا را خالق هستی و معبود دریابیم، به عبد بودن خود نیز پی­ می­‌بریم و بالاترین کمال را در عبد شایسته بودن می­‌یابیم، چرا که عبودیت، قطره را به اقیانوس بیکران الهی متصل می­‌کند و فرار از عبودیت، فرار قطره از دریاست، قطره به سادگی خشک و نابود و ناپدید می‌­شود؛ اما اگر به دریا ملحق شد جاودانه می‌شود.

نماز و یاد خدا عبادتی است که حداقلی برای آن تعیین شده؛ اما حداکثری معین نشده ندارد؛ زیرا مسیر کمال بی­‌انتهاست. متربی به میزان شوق و استعداد خود می‌تواند از این روش برای تقویت باور و تثبیت ایمان بهره گیرد.[۷]

* تفاوتی معنادار برای تارک نماز

نماز نه تنها در دنیا به تثبیت عقاید کمک می­‌کند، اثر تثبیتی نماز بر عقاید موجب استواری آن‌ها در هنگام شداید و جلوگیری از تزلزل اعتقادی در فشارهای زندگی دنیوی و اخروی نیز می‌شود،[۸] هر مسافرتی توشه‌ای ویژه خود می‌طلبد؛[۹] نماز توشه سیر اخروی، سلوک معنوی و سفر إلی الله است.[۱۰]

همان‌گونه که ادای نماز، تأثیرات مثبت اعتقادی را به همراه دارد، ترک نماز نیز مقدمات دوری از خداوند و اولیای الهی را به دنبال می‌آورد.[۱۱] به‌ جای آوردن نماز، از مهمترین شاخص‌های رفتاری مؤمن به‌ شمار می‌­رود؛[۱۲] بنابراین تارک نماز تفاوت عملی خود با کافر را از میان برداشته است،[۱۳] وجود ریشه‌هایی از کفر نظری، زمینه ارتکاب این گناه بزرگ را فراهم می‌آورد.

این نکته در روایتی از امام صادق(ع) به خوبی بیان شده است، از ایشان سؤال شد که چرا به زناکار، کافر نمی‌­گویند؛ اما تارک نماز را کافر می‌­شمارند، حضرت(ع) در جواب فرمودند: زیرا کسی که مرتکب زنا یا گناه مشابه دیگری می­‌شود، آن گناه را به­­ علت غلبه شهوت انجام می­‌دهد، ولی تارک نماز، نماز را ترک نمی‌­کند مگر به­ علت کوچک شمردن و بی­‌اهمیتی به نماز، زناکار اگر به زنا روی می‌­آورد به علت لذتی است که از او می‌­برد، او قصد لذت بردن را دارد؛ ولی کسی که تارک نماز باشد قصد لذت را ندارد، در نتیجه علت کار آن چیزی جز کوچک شمردن نماز و خدا نیست و کوچک شمردن خدا و نماز موجب کفر انسان است![۱۴]

بدین ترتیب می‌­توان گفت کسی که نماز نمی‌­خواند اعتقاداتش نسبت به خدا از زناکار سست­‌تر است، زناکار ممکن است به خدا اعتقاد داشته باشد؛ اما غلبه شهوت مانع عمل به دستور خدا شود؛ ولی تارک نماز چنان بی‌­ایمان یا مبتلا به ضعف ایمان است که حتی بدون اینکه چنین مانعی در پیش داشته باشد، دستور خدا را زیر پا می‌­نهد، بنابراین، ترک نماز شاخصی برای وجود بیماری‌های اعتقادی و نشان­‌دهنده نیاز تارک نماز به درمان شناختی است؛ زیرا در میان بیماری‌های روحی و امراض نفسانی، کمتر مرضی همچون ترک نماز اثرگذاری منفی در سعادت انسان دارد.[۱۵] توجه به عواقب ترک نماز در دنیا و آخرت و اثرات جبران ‌ناپذیری که بر جسم و روح انسان می‌گذارد،[۱۶] نقش بسزایی در درمان این بیماری مهلک دارد.

تأثیر نماز و مناسک یومیه بر تحکیم باورها در مشاهدات و مطالعات میدانی نیز تأیید شده است، کلیوفرد گیرتز، جامعه­‌شناسی معاصر است که به­ سبب مطالعه فراوان و زمان‌بر درباره اسلام، در میان جامعه‌شناسان به شهرت رسیده است، او بعد از مطالعات و مشاهدات فراوانی که درباره اسلام انجام داد به این نتیجه رسید که مناسک باورها را تقویت می‌کند. گیرتز اسلام را در غربی‌ترین نقطه اروپا یعنی مراکش و نیز در شرقی ترین نقطه آسیا یعنی جزایر مالی و جاوه مالزی مطالعه کرد و مدت‌ها برای مشاهد دقیق در بین مردم زندگی کرد و نهایتاً به این دسته بندی رسید که:

«مکانیسم ایجاد کننده ایمان، مناسک است، باور دینی در جریان مناسک ایجاد می‌شود. ... مناسک هم مفهوم کلی دینی را صورت‌بندی می‌کند و هم تکلیف مرجعیتی را مشخص می‌کند که پذیرش و حتی الزام به پذیرش این مفهوم دینی را توجیه می‌کند»[۱۷]، بدین ترتیب مناسک دینی نقشی بسزا در تقویت ایمان و باور دینی دارد و پشتوانه مناسبی برای پذیرش باورهای دینی است.

* پی‌نوشت‌ها:

[۱]. ازپیغمبر(ص) درباره نماز پرسش شد. ایشان فرمود: «لِلْمُصَلِّی... هُدًی و ایمان و نورالمعرفه»؛ برای نمازگزار است هدایت و ایمان و نور شناخت.(شیخ صدوق، خصال‏، ج ۲، ص ۶۲۲)

[۲]. فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَ کُن مِّنَ السَّاجِدِینَ(۹۸) وَ اعْبُدْ رَبَّکَ حَتىَ‏ یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ(۹۹).

[۳]. احتمالا وجه اینکه در برخی تفاسیر یقین در آیه به­معنی مرگ تلقی شده همین نکته باشد.

[۴]. «أنما المؤمنون الذین إذا ذکر الله وجلت قلوبهم و إذا تلیت علیهم آیاته زادتهم إیمانا»؛ مؤمنان، تنها کسانى هستند که هرگاه نام خدا برده شود، دل­هاشان ترسان می­گردد و هنگامى که آیات او بر آنها خوانده مى‏شود، ایمانشان فزون­تر مى‏گردد و تنها بر پروردگارشان توکل دارند (انفال: ۲).

[۵]. عبدالواحد تمیمى آمدی، ‏تصنیف غرر الحکم و درر الکلم‏، ص۲۳۲.

[۶]. همان، ص۵۸۸.

[۷]. پیامبر(ص): «الصلاه خیر موضوع فمن شاء استقلو من شاءاستکثر»؛ نماز بهترین چیزى است که مقرر شده است. هر که بخواهد اندک به­ جاى آورد و هر که بخواهد افزون نماید. (حجازى‏، سیدمهدى، درر­الأخبار، ص ۵۷۶)، البته جای تذکر دارد که مراد از «فان شاء استقل» حداقل در مستحبات است و گرنه واجبات قابل تقلیل نیست.

[۸]. امام صادق(ع): «ملک الموت یدفع الشیطان عن المحافظ علی الصلاهو یلقّنه شهاده ان الا اله الا الله و ان محمدا رسول الله فی تلک الحاله العظیمه»؛ فرشته مرگ، شیطان را از کسی که بر نماز محافظت داشته، می‌راند و او در آن شرایط سخت و دشوار به نمازگزار شهادت بر توحید و نبوّت را تلقین و تفهیم می‌کند.(شیخ صدوق‏، من لایحضره‌الفقیه‏، ج ۱، ص ۱۷۹)

[۹]. امام باقر(ع) فرمودند: قَامَ أَبُوذَرٍّ عِنْدَ الْکَعْبَةِ فَقَالَ أَنَا جُنْدَبُ بْنُ سَکَنٍ فَاکْتَنَفَهُ النَّاسُ فَقَالَ «"لَوْ أَنَّ أَحَدَکُمْ أَرَادَ سَفَراً لَاتَّخَذَ فِیهِ مِنَ الزَّادِ مَا یُصْلِحُهُ فَسَفَرُ یَوْمِ الْقِیَامَةِ أَمَا تُرِیدُونَ فِیهِ مَا یُصْلِحُکُمْ؟!»، فَقَامَ إِلَیْهِ رَجُلٌ فَقَالَ أَرْشِدْنَا فَقَالَ «صُمْ یَوْماً شَدِیدَ الْحَرِّ لِلنُّشُورِ وَ حُجَّ حَجَّةً لِعَظَائِمِ الْأُمُورِ وَ صَلِّ رَکْعَتَیْنِ فِی سَوَادِ اللَّیْلِ لِوَحْشَةِ الْقُبُور»؛ اباذر در مقابل خانه کعبه به پا ایستاد و گفت: مردم من جندب­‌ بن­ سکن هستم، اطرافش را گرفتند، گفت: اگر شما سفرى در پیش داشته باشید هر چه زاد و توشه لازم باشد تهیه می­‌کنید، براى سفر قیامت نمی­‌خواهید زاد و توشه بردارید، یک نفر از میان جمعیت گفت: ما را راهنمایى کن. گفت: روز گرم روزه بدار براى روز قیامت و حج انجام ده براى کارهاى مهم و دو رکعت نماز در دل شب بخوان براى وحشت قبر.(مجلسى‏، بحارالأنوار، ج ‏۷۵، ص ۴۴۴)

[۱۰]. پیامبر(ص): «الصلاة... زَادُ الْمُؤْمِنِ‏ مِنَ‏ الدُّنْیَا لِلْآخِرَة»؛ هر کس نماز را عمداً ترک کند از ذمّه خدا و رسول و امانشان بیزارى جسته است.(حسین بن محمد تقى‏، نورى، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج‏۳، ص۷۷)

[۱۱]. رسول خدا(ص): «مَنْ تَرَکَ الصَّلَاةَ مُتَعَمِّداً فَقَدْ بَرِئَ مِنْ ذِمَّةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ ذِمَّةِ رَسُولِهِ»؛ هر کس نماز را عمداً ترک کند از پیمان و امان خدا و رسول و بیزارى جسته است.(شیخ صدوق‏، من لایحضره الفقیه، ج ‏۳، ص ۵۶۴)

[۱۲]. رسول خدا(ص): «خَیرُ الدُّنیا وَالآخِرَةِ فِی الصَّلاةِ و بِها یَتَبَیَّنُ الکافِرُ مِنَ المُؤمِنِ وَ المُخلِصُ مِنَ المُنافِقِ»؛ خیر دنیا وآخرت در نماز است. به­سبب این است که مؤمن از کافر و مخلص از منافق شناخته می­‌شود.(تاج الدین، جامع الأخبار، ص ۷۳)

[۱۳]. رسول خدا(ص): «مَا بَیْنَ الْکُفْرِ وَ الْإِیمَانِ إِلَّا تَرْکُ الصَّلَاةِ»؛ فاصله­‌ای بین کفر و بندگى، جز ترک نماز نیست(شیخ صدوق‏، ثواب الأعمال وعقاب الأعمال، ص ۲۳۱).

[۱۴]. عَنِ ابْنِ صَدَقَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَاعَبْدِاللَّهِ وَ سُئِلَ مَا بَالُ الزَّانِی لَا تُسَمِّیهِ کَافِراً وَ تَارِکُ الصَّلَاةِ قَدْ تُسَمِّیهِ کَافِراً وَ مَا الْحُجَّةُ فِی ذَلِکَ قَالَ لِأَنَّ الزَّانِیَ وَ مَا أَشْبَهَهُ إِنَّمَا یَفْعَلُ ذَلِکَ لِمَکَانِ الشَّهْوَةِ وَ إِنَّهَا تَغْلِبُهُ وَ تَارِکُ الصَّلَاةِ لَا یَتْرُکُهَا إِلَّا اسْتِخْفَافاً بِهَا وَ ذَلِکَ أَنَّکَ لَا تَجِدُ الزَّانِیَ یَأْتِی الْمَرْأَةَ إِلَّا وَ هُوَ مُسْتَلِذٌّ لِإِتْیَانِهِ إِیَّاهَا قَاصِداً إِلَیْهَا وَ کُلُّ مَنْ تَرَکَ الصَّلَاةَ قَاصِداً إِلَیْهَا فَلَیْسَ یَکُونُ قَصْدُهُ لِتَرْکِهَا اللَّذَّةَ فَإِذَا انْتَفَتِ اللَّذَّةُ وَقَعَ الِاسْتِخْفَافُ وَ إِذَا وَقَعَ الِاسْتِخْفَافُ وَقَعَ الْکُفْرُ.(شیخ کلینى‏، الکافی‏، ج‏۲، ص ۳۸۶)

[۱۵]. چنانچه در روایت آمده باطل کننده دیگر اعمال انسان است: «عَنْ عُبَیْدِ بْنِ زُرَارَةَ، قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِj عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلّ «وَ مَنْ یَکْفُرْ بِالْإِیمانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ‏»، قَالَ: تَرْکُ الصَّلَاةِ الَّذِی أَقَرَّ بِهِ. قُلْتُ: فَمَا مَوْضِعُ تَرْکِ الْعَمَلِ حِینَ یَدَعُهُ أَجْمَعَ. قَالَ: مِنْهُ الَّذِی یَدَعُ الصَّلَاةَ مُتَعَمِّداً لَا مِنْ سُکْرٍ وَ لَا مِنْ عِلَّةٍ»؛ عبید­ بن­ زراره می­‌گوید: در مورد آیه «کسی که بعد از ایمان کافر شود عملش نابود می‌شود»، از امام صادق(ع) سؤال کردم منظور چیست؟ حضرت(ع) فرمودند: ترک نمازی که با اسلام به وجوب آن اقرار کرده است. گفتم: پس تکلیف کسی که همه واجبات را ترک کند چه می‌­شود؟ حضرت فرمود: کسی هم که بدون علت و بدون اینکه مست باشد، نماز را عمدا ترک می­‌کند، از همین قبیل است (گویا همه اعمال واجب را ترک کرده است). (المحاسن، ج‏۱، ص ۷۹۰)

[۱۶]. حضرت فاطمه(س) از پدر بزرگوارشان پرسیدند: ای پدر جان! سزای مردان و زنانی که نماز را سبک بشمارند، چیست؟ پیامبر(ص) فرمودند: ای فاطمه(س)، هر کس ـ چه مرد و چه زن ـ نمازش را سبک بشمارد، خداوند او را به پانزده مصیبت گرفتار می‌‌کند: شش گرفتاری در سرای دنیا، و سه گرفتاری هنگام مرگ، و سه گرفتاری در قبرش، و سه گرفتاری در قیامت هنگام بیرون آمدن از قبر.

مصیبت‌هایی که در دنیا بدان مبتلا می‌‌شود: ۱. خداوند، خیر و برکت را از عمر او برمی‌دارد؛ ۲. خداوند، خیر و برکت را از روزی‌اش برمی‌دارد؛ ۳. خداوند عزّوجلّ نشانه صالحان را از چهره او محو می‌فرماید؛ ۴. در برابر اعمالی که انجام داده پاداش داده نمی‌شود؛ ۵. دعای او به ­سوی آسمان بالا نمی‌رود و مستجاب نمی‌‌شود؛ ۶. هیچ بهره‌ای در دعای بندگان شایسته خدا نداشته و مشمول دعای آنان نخواهد بود.

و مصائبی که هنگام مرگ به او می‌رسد: ۱. با حالت خواری و زبونی جان می‌دهد؛ ۲. گرسنه می‌میرد؛ ۳. تشنه جان می‌سپارد، به گونه‌ای که اگر آب تمام رودخانه‌های دنیا را به او بدهند، سیراب نگشته و تشنگی‌اش برطرف نخواهد شد.

مصیبت­‌هایی که در قبرش بدان گرفتار می‌شود: ۱. خداوند فرشته‌ای را بر او می‌گمارد تا او را در قبر نگران و پریشان کرده و از جایش برکند؛ ۲. خداوند گور را بر او تنگ می‌گرداند؛ ۳. قبرش تاریک می‌شود.

مصائبی که در روز قیامت، هنگام بیرون آمدن از قبر، بدان مبتلا می‌شود: ۱. خداوند فرشته‌ای را بر او می‌گمارد تا در حالی که مردم به او می‌نگرند، او را به رو بر زمین بکشد؛ ۲. سخت از او حساب می‌کشند؛ ۳. خداوند هرگز نظر رحمت به او نکرده، از بدی­‌ها پاکیزه‌اش نمی‌گرداند، و برای او عذاب دردناکی خواهد بود.(مجلسی، بحارالأنوار، ج۸۰، ص۲۲)

[۱۷]. ملکم همیلتون، جامعه‌شناسی دین، ص۲۷۰.



برچسب ها :

کوتاه ترین مسیر برای سعادت دنیوی و اخروی
 
 
به راستی دوستی با خدا نور را در زندگی ها جاری می سازد، چرا که خدا مثل خیلی ها محدودیت ندارد که به واسطه ی آن محدودیت ها از ما نگذرد.


به گزارش  تبیان، هر کس با اعمال و رفتارش زنده است. موقعیت کنونی ما نتیجه ی کار و کردار خودمان است، بنابراین زندگی درست و سالم فعلی، شادی آینده را در پی دارد.

خوب است برای یادآوری عرض شود که انسان به واسطه اشتباهاتش انسان نام گرفت بدین معنا که هر شخصی کم یا زیاد اشتباهات و خطاهایی در زندگی خویش داشته و این استثناء پذیر نیست.

این اشتباهات ممکن است در هر زمینه ای اتفاق بیافتند؛ مادی یا معنوی، گاهی اوقات در یک دوره ای اشتباهات افزایش پیدا کرده و گاه این اشتباهات بنابر رعایت یک سری نکات، کم شده و به حداقل می رسد.

آدمی باید روی خودش کار کند تا اشتباهاتش را به حداقل برساند و همین تلاش هاست که باعث پیشرفت می شود چرا که ما آمده ایم و بر شتر دنیا محمل انداخته ایم که رشد کنیم و به تعالی برسیم. شاید به تکامل اعلا نرسیم اما به تکامل نسبی خواهیم رسید و این چیزی است که خالق مهربان از ما می خواهد. خدایی که ما را خلق کرده نسبت به ما بالاترین شناخت و آگاهی را دارد و قطعاً باید راهی را بگذارد که در صورت اشتباه و نسیان، توانایی بازگشت وجود داشته باشد؛ این راه همان توبه ی معروف است.

دقت کرده اید توبه چه قدر زیباست؟

شخصی به واسطه انسان بودنش خطایی از او سر می زند، زمانی که به اشتباه خودش پی می برد، نادم و پشیمان به دامن خالق زیبایی ها بر می گردد و از هدیه های الهی بهره مند می شود.


به راستی دوستی با خدا نور را در زندگی ها جاری می سازد، چرا که خدا مثل خیلی ها محدودیت ندارد که به واسطه ی آن محدودیت ها از ما نگذرد.

در اطرافمان خیلی مشاهده می کنیم دو نفر چندین سال به واسطه ی یک مشکل، اشتباه یا اختلاف با هم درگیرند و مشکل دارند و توانایی از هم گذشتن یا بخشیدن همدیگر را ندارند؛ اما یگانه مهربان چگونه است؟ فقط از ما خواسته که به قول هایمان پایبند باشیم آن هم برای چی؟ برای اینکه دوباره زندگی هایمان به آلودگی دچار نشود.

در هیچ کدام از قوانین الهی نفعی برای باری تعالی وجود ندارد و همه و همه برای سعادت دنیوی و اخروی خود ما انسان ها همان موجودات فراموشکار است.

یکی از بزرگترین مشکلات موجود در دنیای امروز این است که افراد، مسائل حاشیه ای را بر اصول مقدم می دارند؛ حتی قدم فراتر می نهند و برای بدست آوردن موارد کم ارزش، کل زندگی و مسائل مهم آن را زیر پا می گذارند، مثلاً برای بدست آوردن مقدار بیشتری پول و ثروت، آرامش خانواده و سلامت آن را در معرض خطر قرار می دهند، به راستی این کارها برای رسیدن به این اهداف ارزش دارد؟

آیا انسان تا آنجا عمر می کند که تمام مسائل را تجربه کرده و به اشتباهات خودش پی ببرد و آن را جبران کند؟ خداوند متعال می فرمایند: «إِلاَّ الَّذِینَ تَابُواْ وَأَصْلَحُواْ وَاعْتَصَمُواْ بِاللّهِ وَأَخْلَصُواْ دِینَهُمْ لِلّهِ فَأُوْلَئِکَ مَعَ الْمُوْمِنِینَ وَسَوْفَ یُوْتِ اللّهُ الْمُوْمِنِینَ أَجْرًا عَظِیمًا» مگر کسانى که توبه کردند و [عمل خود را] اصلاح نمودند و به خدا تمسک جستند و دین خود را براى خدا خالص گردانیدند که [در نتیجه] آنان با مومنان خواهند بود و به زودى خدا مومنان را پاداشى بزرگ خواهد بخشید. (سوره نسا آیه ی ١٤٦)

برای رسیدن به یک نقطه راه های مختلفی وجود دارد؛ یک راه ممکن است کوتاه و یک راه ممکن است بلند باشد؛ یکی پر خطر و یکی سهل و آسان؛ فرد عاقل بهترین راه را برای طی مسیر انتخاب می کند و قدم در آن می گذارد.

کوتاه ترین مسیر برای بدست آوردن سعادت دنیوی و اخروی ترک گناه و اشتباه است اما اگر این اتفاق نیفتد چه؟ باید ناامید باشد و به بازگشت به سمت زیبایی ها فکر نکند؟

خدای مهربان می فرماید زمانی که پشیمانی به سراغتان آمد توبه کنید؛ اصلاً خود ناامیدی از رحمت و مغفرت خدا یک گناه بزرگ است.

اولین شرط یک توبه ی واقعی، پشیمانی و تصمیم قطعی برای ترک گناه و اشتباه است. پس راه برای یک توبه واقعی هیچ وقت بسته نیست.

قدم اول برای این کار جبران حقوقی است که توسط ما به ناحق از دیگران ضایع شده است. این کار نشان دهنده صداقت در عمل، گفتار و رفتار است.

این نشان دهنده ی اصلاح شخصی و اجتماعی است و باعث رفع بسیاری از مشکلات می شود و ثمره ی آن این است که در جامعه ی انسانی به جای ظلم و کینه، صفا و صمیمیت حاکم می گردد. سپس باید خود را برای خدا خالص نمود که پس از تمرین و ممارست به امری عادی در زندگی تبدیل می شود.

هرکاری که انجام می دهیم به نحوی نیتش را برای خدا خالص کنیم و به معامله هایمان رنگ و بوی الهی بدهیم.

برای چه تحصیل می کنیم؟ برای خدمت به خدا، برای چه غذا می خوریم؟ برای کسب انرژی و قدم برداشتن در راه خدا؛ این جهت بخشیدن به رفتار، باعث خدایی شدن زندگی می شود و صد البته که عوائد دنیوی نیز به همراهش وجود دارد و این طور نیست که با نیت الهی بخشیدن به زندگی، از لذات دیگر محروم شویم.

به واقع فقط پرده ای از نور بر شاکله ی زندگی خویش نهادیم و همین باعث می شود که همواره خدا را مد نظر داشته باشیم.

همه ی انسان ها در پیشگاه خداوند متعال یکسان هستند و تنها معیار برتری، تقوا و پاکی است.

هر کس که به درگاه خدا آید چه تازه به این راه قدم نهاده باشد و چه عمری به عبادت مشغول بوده باشد، دارای ارج و قرب است و این بر عهده پروردگار است که میزان خلوص هر کس را مشخص نماید، چه بسیار افرادی که به واسطه ی مغرور شدن به عبادت خویش، در معرکه ی امتحان افتاده و عمری را به باد داده اند و چه بسیار افرادی که به واسطه خضوع و خشوع در درگاه حق و توبه ی خالصانه و عدم بازگشت به دنیای سیاهی و تباهی، ره صد ساله را یک شبه طی کرده اند.

از خداوند مهربان می خواهیم ما را در هیچ صورت به حال خودمان رها نکند.




برچسب ها :

ماهواره و اثرات مخرب آن بر خانواده‌ها
 
 
يک تحقيق علمي جهت بررسي اثر مخرب تلويزيون براي سطح علمي و تحصيلات دانش آموزان، نشان داده است که ۶۴ درصد دانش آموزان به خاطر تماشاي اين فيلم ها از علم و تحصيل عقب افتاده اند!
 
به گزارش دانا، در اين ميان وظيفه رسانه ها به خصوص صدا و سيما و متوليان فرهنگي کشور است که براي تقابل با رسانه هاي دشمن با کاري کارشناسي شده، ميان نسل جوان و فرهنگ اصيل اسلامي و بومي کشورمان پيوند بيشتري ايجاد کنند تا هيچ تهاجمي از سوي بدخواهان اين ملت کار ساز نشود.

جنگ نرم با سلاح ماهواره
برخي از شبکه هاي ماهواره اي با پخش فيلم و سريال هاي شبانه روزي اهدافي را دنبال مي کنند که از جمله آن ها تقليد عادات و اعمال حرامي است که از طريق مشاهده زياد فيلم ها صورت مي پذيرد. اين عادات و رفتار عبارتند از:
۱- خم شدن و رکوع و تعظيم کردن براي انسان؛ در حالي که تعظيم و سجده فقط مخصوص الله عزوجل است. 

۲- استفاده از گردنبندها و زنجيرها و صليب هايي که از طلا و نقره مي باشند. 

۳- برپا کردن هيد ها و مراسمات غير شرعي و غير ديني. 

۴- آراستن مو و پوشيدن لباس مانند آن ها و... 

همچنين مسلمانان را از طريق فيلم هاي ماهواره اي به سوي کفر و بي بند و باري مي خوانند و آن ها را با حرف هاي پوچ و بي ارزش که هيچ گونه دليل و مدرکي ندارند، فريب داده به سوي اعمال کفر آميزي مانند سحر و جادو و طلسم فرا مي خوانند.
ضعيف شدن سطح علمي و آموزشي جوانان و نوجوانان 

يک تحقيق علمي جهت بررسي اثر مخرب تلويزيون براي سطح علمي و تحصيلات دانش آموزان، نشان داده است که ۶۴ درصد دانش آموزان به خاطر تماشاي اين فيلم ها از علم و تحصيل عقب افتاده اند!
ببينيد وقتي که تلويزيون به تنهايي دانش آموزان را اينگونه از علم جدا مي کند، پس کانال هاي مبتذل و فاسد ماهواره چه تاثيري بر روند علم و تحصيل خواهد داشت؟ 

ترويج بدحجابي در جامعه دستاورد استفاده از ماهواره 

برنامه ريزي جهان غرب در جهت هويت زدايي، دين زدايي، خانواده ستيزي و خانواده گريزي است.
فيلم هايي که توسط رسانه هاي غربي توليد و از طريق ماهواره به طور رايگان در اختيار خانواده ها قرار مي گيرد با هدف از بين بردن نگاه عفيفانه مرد و زن در خانواده است.
آن ها تلاش مي کنند تا زيور عفاف را به عنوان يک عامل مخرب جلوه دهند و تعهد و پايداري افراد خانواده را نسبت به هم از مين ببرند.
ماهواره موجب از بين رفتن حجاب هاي اخلاقي و ديني از بسياري مسائل و در نتيجه بلوغ زودرس مي شود.
ترويج بدحجابي و کمرنگ شدن عفاف در جوامع اسلامي بدترين پيامد و تاثير استفاده از ماهواره است. 

برخي از شبکه هاي ماهواره اي با پخش فيلم و سريال ها اهداف زير را دنبال مي کنند: 

- ترويج خانواده هاي بي سامان و لجام گسيخته در مقابل ساختار سنتي خانواده 

- ترويج و عادي جلوه دادن خيانت زن به همسر و البته شوهر به زن 

- بي اهميت جلوه دادن احترام به خانواده 

- عادي جلوه دادن رابطه جنسي دختر و پسر قبل از ازدواج



برچسب ها :

انتقاد حاج منصور به ورود زنان به ورزشگاه‌ها
 
 
حاج منصور ارضی مداح اهل‌بیت(ع) گفت: مردم و دانشجویان مقابل سفارتخانه عربستان سعودی تجمع می‌کنند و فریاد می‌زنند اما از آن طرف می‌بینی بعضی‌ها درون کشور برنامه‌ریزی دیگری دارند، یعنی ما هم از درون و هم از بیرون ضربه بخوریم!


به گزارش پایگاه خبری انصارحزب الله به نقل از عقیق، مراسم سخنرانی و قرائت زیارت عاشورا سه شنبه گذشته در حسینیه لباس‌فروش‌ها با حضور حاج منصور ارضی برگزار شد. حاج منصور ارضی مداح اهل‌بیت(ع) در بخشی از سخنانش در این مراسم گفت:

از جملات زیارت عاشورا معلوم می‌شود برائت دائمی است همانند مودت و اگر کسی این برائت را قطع کند زندگیش شکل دیگری پیدا می‌کند, در زیارت عاشورا و بعضی از دعاها و زیارات فرازهایی از این برائت را مشخص می‌کند که راه کامل و راه حقیقی زندگی است. " وَبِالْبَرائَةِ مِنْ اَعْدائِکُمْ وَ النّاصِبینَ لَکُمُ الْحَرْبَ وَبِالْبَر ائَةِ مِنْ اَشْیاعِهِمْ وَاَتْباعِهِمْ" و به بیزارى از دشمنانتان و برپاکنندگان جنگ با شما و به بیزاری از شیعیان و پیروان آنها (زیارت عاشورا).

ما الان برائت می‌جوییم از تکفیری‌ها که رژیم سعودی اصل آن و داعش فرع آن است و کاملا هم معلوم است و شاید تمام این‌ها اثرات ظهور حضرت صاحب الزمان علیه السلام باشد البته ما وقتی تعیین نمی‌کنیم ولی علاماتی که در روایات آمده با شرایط فعلی تشابه دارد، امام رضا علیه السلام فرمود: پیش از ظهور امام زمان علیه السلام کشتارهای پیایی و بی وقفه رخ خواهد داد(الغیبه نعمانی) . خائنین به حرم خدا و حرم اهل بیت علیهم السلام به جایی می‌رسند که این همه جنایات را انجام می‌دهند.

در کنار این همه ناراحتی هایی که شیعیان دارند می‌بینید در داخل هم عده ای در حال شلوغ کردن هستند و به گونه ای طرح ریزی می‌کنند که بتوانند جامعه‌ی اسلامی را با فساد از بین ببرند. ما نمی‌دانیم وزیر، وکیل، معاون و یا هرکسی که هست، همه‌ی کارها رها شده و فقط برنامه ریزی می‌کنند که چگونه زن‌ها را به ورزشگاه‌ها بیاورند، آن هم ورزشگاه هایی که این همه حرف‌های زشت و ناپسند در آن زده می‌شود، با آن برخوردهایی که شما همه خبر دارید.در زمان فتنه‌ی ۸۸ هم چند بار این اتفاقات افتاد و همه دیدند که چه شد و چه فسادی ایجاد شد.

ما نگران این هستیم که دین جوانانمان ضربه بخورد

توجه کنید در زیارت عاشورا می‌خوانیم" فَلَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً أَسَّسَتْ أَسَاسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِ" خدا لعنت کند امّتى را که بناى ستم و بیداد را بنیان‏ نهادند. هرکس اساس فساد را بگذارد به نامش تا قیامت نوشته می‌شود. از این طرف مردم و دانشجویان ما برای اعتراض به جنایت هایی که این صهیونسیت‌های سعودی‌ چه در یمن و چه نسبت به زائرین مقدس بیت الله الحرام انجام دادند مقابل سفارتخانه اش تجمع می‌کنند و فریاد می‌زنند اما از آن طرف می‌بینی بعضی‌ها درون کشور برنامه‌ریزی دیگری دارند یعنی ما هم از درون و هم از بیرون ضربه بخوریم! این خیلی خطرناک است دقت کنید. در نیمه شب که دعا به استجابت نزدیک‌تر است دعا کنید. کسانی که در این ماه رجب برای استحباب روزه می‌گیرند به نیت نابودی دشمنان شیعه در هرکجا روزه بگیرند. وگرنه گرانی که برای ما مهم نیست ما نگران این هستیم که دین جوانانمان ضربه بخورد, واقعا پناه می‌بریم به خدا, جزء هشتم قرآن یادتان نرود, خدا به شما خیر کثیر عطا کند.




برچسب ها :

فقط مانده ورود زنان به استادیومها!

شهین خانم و مطالبات زنان

 
 
زن یا دختری که اصلاً نمی داند ورزشگاه مردانه کجاست تا مطالبه اولش ورود به آنجا باشد، بدون تردید از دلواپسان است و بی سواد و جهنمی است و حتماً از کاسبان تحریم هاست و افراطی و تندرو است و به قول آیت الله هاشمی از زمره کسانی است که امام را هم اذیت کرده است و...

به گزارش پایگاه خبری انصارحزب‌الله،هفته‌نامه یالثارات‌الحسین(ع) در ستون سیاست به روایت همولایتی نوشت:

*شهیندخت مولاوردی (معاون رئیس جمهور): بیشترین مطالبات زنان برای ورود به استادیوم هاست.(مطبوعات هفته جاری)

۱- این خانم شهین خانم غیر از این که معاون رئیس جمهور است و از فعالان مقولات فمینیستی هم هست ، خیلی هم خانم است و صبح تا شب و شب تا صبح یکسره به‌دنبال احقاق حقوق زنان و پی‌گیری مطالبات آنان است و به عنوان نمونه همین چند وقت پیش وقتی تعدادی از فعالان فمینیست، سفر به آمریکا با هزینه های چند ده میلیونی را مطالبه کردند، ایشان بلافاصله لبیک گفت و از جان مایه گذاشت تا آن عزیزان به مراد دلشان برسند و به زیارت آمریکا نایل بشوند و ناکام از دنیا نروند!

۲- وقتی ایشان با آن همه کمالات می گوید بیشترین مطالبه زنان ورود به ورزشگاههاست یعنی زنان و دختران مشکل ازدواج و جهیزیه و اشتغال و امنیت اجتماعی و... ندارند و همه این مشکلات توسط کلید روحانی باز شده و رفته پی کارش و فقط مانده ورود به استادیومها که آن هم در حال حلّ و فصل است!

۳- اگر هم زن یا دختری باشد که سرپرست خانوار است و شوهر معتاد دارد و بد سرپرست است و آواره خیابانها شده و نمی تواند نان بچه هایش را بدهد و یا سرپرست و شوهرش را از دست داده و باید با دست خالی چند یتیم را بزرگ کند و با دستفروشی و کلفتی نان در می آورد و اصلاً نمی داند ورزشگاه مردانه کجاست تا مطالبه اولش ورود به آنجا باشد، بدون تردید از دلواپسان است و بی سواد و جهنمی است و حتماً از کاسبان تحریم هاست و افراطی و تندرو است و به قول آیت الله هاشمی از زمره کسانی است که امام را هم اذیت کرده است و...

۴- بدنیست شهین خانم قبل از ورود زنان به استادیوم ها در خصوص موارد ذیل توضیحاتی به زنان و دختران عاشق ورود به ورزشگاههای مردانه بدهد:

الف) مسئله شیر سماور و اگزوز خاور و نسبت آن با داور

ب) ارتباط خواهر و مادر و همسر برخی مربیان با برد و یا باخت در مسابقه و شعار های تماشاچیان در این رابطه

ج) کتک کاریها ، سنگ پرانیها ، فحاشی ها ، بی ناموسی ها و کندن صندلی و پرتاب آنها در استادیومها و نقش زنان در این موارد.




برچسب ها :

بررسي عوامل رواني و فرهنگي بي‌حجابي:

اگر زن مرض نداشته باشد...

 
 
پوشيدن يك لباس ساده كه تمام بدن و سر جز چهره و دو دست تا مچ را بپوشاند، مانع هيچ فعاليت بيروني نخواهد بود، بلكه بر عكس، تبرّج و خودنمايي و پوشيدن لباس هاي تنگ و مدهاي رنگارنگ است كه زن را به صورت موجودي مهمل و غير فعال درمي آورد كه بايد تمام وقتش را مصروف حفظ پوزيسيون خود كند...
پایگاه خبری انصارحزب الله:براي بي حجابي، دلايل بسياري را مي توان برشمرد. اين عوامل را در يك تقسيم بندي كلي مي توان به عوامل رواني، فرهنگي، اجتماعي و سياسي تقسيم كرد كه ما در ادامه به برخي عوامل رواني و فرهنگي بروز اين معضل خواهيم پرداخت:

عوامل رواني، به زمينه هاي زيستي و خواسته هاي طبيعي فرد گفته مي شود كه معمولاً ميان افراد مشترك است. از جمله زمينه هاي بيولوژيكي مرتبط با مقوله پوشش مي توان از ميل به خودنمايي، تبرّج، تزيين، تجمل، خودآرايي، تمايل شديد به جلب توجه ديگران به ويژه در دوره جواني، به رخ كشيدن زيبايي ها، ميل به برانگيختن احساسات مثبت ديگران، كسب آرامش و امنيت در پرتو تحسين و تمجيد ديگران، لذت جويي، ميل به تظاهرات جنسي و جلب جنس مخالف، نياز به ابراز وجود و متمايز نشان دادن خود و اميال مشابه نام برد. براين اساس عوامل رواني موثر در پدیده بي حجابي را مي توان چنين برشمرد:

احساسگرايي خام

برخي نظريه هاي روان شناختي انحراف، انحراف ها و كج روي هاي افراد به ويژه جوانان را ناشي از اراده و تصميم آگاهانه به هنجارشكني، ميل به برانگيختن واكنش هاي جمعي، پشت پا زدن به سنت هاي اجتماعي يا تلاش براي جاي گزيني ارزش هاي فرهنگي نمي دانند، بلكه بيشتر نشانه احساس گرايي خام، هواخواهي، خودنمايي، لذت جويي و امثال آن مي دانند.

انسان موقعیت طلب است و همواره می خواهد در میان مردم از جایگاهی خاص و در خور توجه برخوردار باشد. بعضی از افراد با تحصیل علم و دانش و کسب فصائل اخلاقی و معنوی و یا اجتماعی، جایگاهی بدست می آورند و برخی از افراد که فاقد این ارزش ها هستند با نمایش زیبایی ها و جاذبه های طبیعی و ساختگی زنانه خود و بی حجابی سعی در جلب توجه دیگران می کنند تا به کمبودهای عاطفی و یا اجتماعی خود پاسخ دهند که این روش پیامدهای ناگواری برای هم خود فرد و هم جامعه به دنبال خواهد داشت؛ لذا اگر انسانها، این امیال نفسانی را با تعقل مدیریت و کنترل نکنند و صرفا از روی احساس به آنها پاسخ دهند، نتیجه این احساسگرایی خام چیزی جز تزریق اضطراب و نگرانی و پریشانی روح و روان به جامعه نخواهد بود و قطعا این روش منجر به رشد مفاسد و انحرافات اجتماعی خواهد شد.

واقعیت این است که بدحجابی قبل از ایجاد آسیب های اجتماعی، آسیب دینی و اعتقادی در پی دارد، اما بزرگترین آسیب اجتماعی آن، سلب آزادی روانی عموم زنان و مردان جامعه می باشد.

اختلال شخصيت نمايشي

يكي از نظريه هاي روان شناختي انحراف، نظريه موسوم به «اختلال شخصيت نمايشي» است. افراد مبتلا به اين بيماري خواهان جلب توجه ديگران نسبت به خود هستند. آنان معمولاً مبتكر، نمايش گر، سرزنده و اغواگرند. مهم ترين ويژگي مبتلايان به اين اختلال، تمايل شديد به خودنمايي و جلب توجه است و براي تأمين اين هدف، به كارهاي غير عادي از جمله پوشيدن لباس هاي عجيب و جذاب، آرايش هاي تند و نامتعارف و ژست هاي نمايشي خاص دست مي زنند.

عواطف اين افراد به شدت نمايشي و اغراق آميز است. آنها شيفته مدهاي جديد بوده و علاقه مندند تغييرهاي جديد را تجربه كنند، بي آن كه واقعاً به اين تغييرها نيازي داشته باشند. بر اساس اين نظريه، دوشيزگان و بانوان جواني كه پياپي و در راستاي ارضاي تمايل سيري‌ناپذير خود به نوگرايي و تنوع خواهي، به استقبال الگوهاي نورس مي روند و مايلند همواره خود را در قالب فرم ها و نقاب هاي جديد عرضه كنند، دچار اختلال شخصيتي هستند.

عوامل فرهنگي

عوامل فرهنگی یکی از مهم ترین و موثرترین راههای رشد و گسترش بدحجابي در كشور ايران بوده است. در تمام جوامع، وقتي كه بخواهند يك ناهنجاري بوجود بياورند، اول قدمي كه برداشته مي شود با رویکرد فرهنگي است؛ چرا که از طریق جنگ نظامی و سخت نمي توان فرهنگي را بر مردم يك كشور غالب كرد مگر اينكه واقعاً‌ در جنگ پيروز و ساكن آن منطقه يا كشور شوند و بعد با رويكرد فرهنگي و عوامل ديگر فرهنگ آن كشور را عوض كنند. حال مسأله بدحجابي هم از جمله چيزهايي است كه با جنگ سخت نمي شود آن را بوجود آورد،‌پس به ناچار بايد با همان عامل فرهنگي وارد عمل شوند و بي حجابي يا بدحجابي را به مردم كشور تحميل كنند.

بی حجابی نتیجه فقر فرهنگ دینی است؛ کسی که از این فرهنگ غنی دور است و نسبت به آن دانسته و ندانسته جهل می ورزد یا التزام عملی به باید های دینی از جمله حجاب ندارد، نمی تواند به راحتی تن به پذیرش آن دهد. شواهد موجود نشان مي دهد که بيشتر افراد بدحجاب و بي حجاب، خواسته يا ناخواسته، به فرهنگ ها، نظام هاي بينشي و گرايشي و الگوهايي دل بسته اند که با فرهنگ و ارزش ها و قواعد مسلط و جامعه اسلامي تعارض دارند.

بحران هاي هويتي

برخي تحليل گران فرهنگي بر اين باورند كه جامعه ما مسخر سه جريان مختلط فرهنگ ايراني، اسلامي و غربي است كه در عرصه هاي مختلف با نسبت هاي تركيبي متفاوت حضور دارند و خودنمايي مي كنند. در سال هاي اوليه پس از پيروزي انقلاب، هر چند بعد اسلامي فرهنگ، گسترش و چيرگي در خور توجهي يافت، به مرور زمان و تحت تأثير برخي رخ دادها، دو لايه به حاشيه رانده شده دوباره به صحنه آمدند و در قالب هاي ديگري بازتوليد شدند.

دوران حاکمیت جریان تکنوکررات (دوران موسوم به سازندگی) یکی از مهم ترین دوران هایی بوده است که منجر به تغییرات فرهنگی عمیق در کشور شد. با نگاهی به مجموعه سیاست های تکنوکرات دولت سازندگی از یک سو و از سویی دیگر نگاه جامعه شناسانه به حجاب پی خواهیم برد که حجاب یک نمونه از قربانیان سیاست های تکنوکراتی در کشور است.

کنت پولاک در کتاب پازل فارسی اینگونه سیاست های سازندگی را شرح می دهد که: «عمل گرایان بنا به فطرت خود چندان روی مسائل اسلام و انقلاب متمرکز نیستند. جهت اصلی آنان ادامه سیاستی بود که تصور می کردند اجرای آن برای ایران نتایج خوب تکنولوژیک و فن سالارانه به بار می آورد و در این مسیر، توجهی به مذهب یا خلوص مذهبی سیاست هایشان نداشتند.»

برای اثبات این ادعا خوب است به مجموعه آمارهایی که دکتر فرامرز رفیع پور در کتاب «توسعه و تضاد» بخش تغییرات در نظام اجتماعی ایران بعد از جنگ آورده است توجه کنیم. ایشان نتیجه تحقیقات خود را که محصول یک نظرسنجی کاملا تخصصی جامعه شناسی بوده است که در آن حتی مصاحبه کنندگان نیز افراد متخصصی بودند چنین ذکر می کنند: ۸۶.۲ درصد از پاسخگویان معتقد بودند که در سال ۶۵ عدم رعایت حجاب از نظر مردم عیب بوده است و این بدان معناست که در آن زمان یک کنترل درونی در مورد ارزش های انقلابی- مذهبی وجود داشت و قبح آن نریخته بود و مسئولین مجبور نبودند با فشار، اجبار و توبیخ اکثریت خانم ها را به رعایت حجاب وادارند و جالب آنکه این آمار برای سال ۷۱ به ۴۱.۵ درصد می رسد. همچنین ۸۱.۸ درصد از پاسخگویان معتقد بودند که مردم در سال ۱۳۶۵ به خانم های چادری احترام می گذاشتند در حالی که این رقم برای سال ۱۳۷۱ به ۳۶.۸ درصد می رسد.

برداشت محدوديت‌آفرين از حجاب

يكي از برداشت هايي كه شايد بيش از ديگر تلقي هاي ياد شده، مورد استناد منتقدان قرار گرفته، جنبه محدودسازي و مانع تراشي حجاب در فرآيند فعاليت هاي اجتماعي است. ترديدي نيست كه حجاب به ويژه شكل كامل آن؛ يعني چادر، محدوديت هايي را براي انجام برخي فعاليت ها بر زن تحميل مي كند، ولي اين محدوديت چندان بازدارنده نيست و با توجه به آثار مهم مترتب بر حجاب، پذيرش اين نوع محدوديت ها، توجيه پذير خواهد بود.

يوني ويكن در بيان ديدگاه برخي از انديشمندان غرب نسبت به حجاب مي نويسد:
حجاب به خاطر محدوديت هايي كه بر سر راه فعاليت ها و استقلال زنان ايجاد مي كند، ذاتاً سركوب گر و در نتيجه، ظالمانه است.استاد مطهري در پاسخ به اين گونه شبهه ها مي نويسد:

اگر زن مرض نداشته باشد و نخواهد لخت بيرون بيايد، پوشيدن يك لباس ساده كه تمام بدن و سر جز چهره و دو دست تا مچ را بپوشاند، مانع هيچ فعاليت بيروني نخواهد بود، بلكه بر عكس، تبرّج و خودنمايي و پوشيدن لباس هاي تنگ و مدهاي رنگارنگ است كه زن را به صورت موجودي مهمل و غير فعال درمي آورد كه بايد تمام وقتش را مصروف حفظ پوزيسيون خود كند.

چرخش‌هاي هنجاري جامعه

برخي جامعه شناسان، كاهش انگيزه التزام عملي به رعايت حجاب شرعي و افزايش آمار بدحجابان و بي حجابان را ناشي از روي دادن برخي تحولات اساسي در نظام هنجاري جامعه مي دانند، چرا که در اثر چرخش های هنجاری جامعه که منجر به بي مهري، سركوب اجتماعي و عكس العمل هاي پرخاش گرانه به دارندگان نمادهاي مذهبي می شود، در واقع نياز به احترام و عزت نفس افراد خدشه دار مي شود و آنها در پي كسب احترام، خود را با فشار هنجاري تطبيق داده، حجاب و ديگر سمبل هاي مذهبي را كنار مي گذارند.

بي‌توجهي به پيآمدهاي منفي بي‌حجابي

توجه نكردن به آثار و كاركردهاي فردي و اجتماعي حجاب و كاركردهاي منفي رعايت نكردن آن، نقش بسيار مهمي در سرپيچي از آن دارد. منتسكيو در تحليلي كاركردگرايانه مي نويسد: از دست رفتن عفت زنان به قدري تأثيرات بد دارد و به اندازه اي نواقص و معايب توليد مي كند و طوري روح مردم را فاسد مي نمايد كه اگر كشوري دچار آن گردد و اين اصل مهم از بين برود، بدبختي هاي زيادي از آن ناشي مي گردد، به خصوص در حكومت دموكراسي، از دست رفتن عفت، بزرگ ترين بدبختي ها و مفاسد را باعث مي شود تا جايي كه اساس حكومت را از بين خواهد برد. به اين جهت، قانون گذاران خوب، عفت را توصيه و از زنان توقع وقار در اخلاق را دارند.

همچنین دکتر« نوال سعداوی»، فمنيست مصري معتقد است؛«آرایش» یکی از بزرگ‏ترین سندهای برد‌‌‏گی زنان امروز است.او مي گويد؛ «من حجاب زن را با حجاب ذهن، حجاب جهانی و حجاب سیاسی مرتبط می‏دانم و معتقد است‌که ما در دنیا همچنان در یک نظام برده‏داری پسامدرن زندگی می‏کنیم «زنان در نظام سرمايه داري به دام افتاده‏اند. از زنان به منزله‏ تن و کالا استفاده می‏شود. در نظام سرمایه‏داری در بازار آزاد، زنان به کالای جنسی و «تن‏های بدون سر» تبدیل می‏شوند.»



برچسب ها :

وقتی رعایت حجاب در دانشگاهها سخت‌تر از زیر پا گذاشتن آن است!

دانشگاه یا پلاژ

 
اگر توقع دارید که جوانان عاقبت به خیر شوند و بروند سرخانه و زندگی شان و حلال و حرام سرشان شود و از خدا بترسند و طلاق زیاد نشود و فحشا از سر و کله مملکت بالا نرود و خیانت به همسر مثل نقل و نبات فراوان نشود ، خدا شفایتان بدهد!...

به گزارش پایگاه خبری انصارحزب‌الله،هفته‌نامه یالثارات‌الحسین(ع) در ستون سیاست به روایت همولایتی نوشت:

دانشگاه یا پلاژ


این روزها فضای دانشگاه تهران و بسیاری دیگر از دانشگاههای دولتی و آزاد کشور آدم را یاد پلاژهای زمان آن گور به گور شده پهلوی می اندازد! عده‌ای از دختران دانشجو هرجور که راحت اند لباس می پوشند و هرجور که راحت اند معاشقه می کنند و هرجور که راحت اند با دوست پسرهایشان در فضای باز نهار می خورند و می گویند و می خندند و هر روز یک مدل آرایش می کنند یک روز بلوز و شلوار می پوشند و روزی دیگر با دامن کوتاه و جوراب شلواری به دانشگاه می آیند و روز دیگر جور دیگر ! این همه راحتی را فقط می شد در پلاژهای کنار دریا آن هم در دوران شاه گور به گوری تجربه کرد!

۱- حمایت جدی دانشگاه و حراست دانشگاه و حراست وزارت علوم و خود وزارت علوم از این دختران چنان دل و جرأتی به آنها داده که هزار تا گشت ارشاد هم از پسشان بر نمی آید!

۲- جالب این جاست که رعایت حجاب در دانشگاههای مملکت اعم از دولتی تا آزاد بسیار سخت تر از زیر پا گذاشتن آن است! و همه ی این اتفاقات در تنها نظام و حکومت اسلامی جهان رخ می دهد.

۳- در این شرایط (اگر کسی باور نمی کند یک سری به دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بزند تا ببیند که تازه ما نصف واقعیت را هم نگفته ایم!) اگر توقع دارید که جوانان عاقبت به خیر شوند و بروند سرخانه و زندگی شان و حلال و حرام سرشان شود و از خدا بترسند و طلاق زیاد نشود و فحشا از سر و کله مملکت بالا نرود و خیانت به همسر مثل نقل و نبات فراوان نشود ، خدا شفایتان بدهد!

آدم خوب ، کار خیر

بنده خدایی در مسافرت ایام نوروز کارت سوختش را در پمپ بنزین فاطمی در نزدیکی مشهد مقدس جا می گذارد و بعد از تماس با مسئول پمپ بنزین فوق کارت سوختش را یک روز بعد با پست سفارشی دریافت می کند و مسئول درستکار پمپ بنزین حتی حاضر به دریافت هزینه پست نمی شود!

۱- حتی در این روزگار هم آدم درست و حلال خور و خیّر و با وجدان پیدا می شود!
۲- و اتفاقاً در این روزگار، سالم و باوجدان بودن هنر است!

۳- و هنر این است که در اموری که ظاهراً به ما مربوط نیست و مجبور به آن نیستیم اما خدا و پیغمبر ما را به انجام آن امر کرده اند جدی باشیم ! مثل پست کردن کارت بنزین جامانده به آدرس صاحبش آن هم با هزینه خودمان!
۴- خداوند امثال این آدم با وجدان و خدا ترس را زیاد بفرماید!




برچسب ها :

بررسي عوامل رواني و فرهنگي بي‌حجابي:
اگر زن مرض نداشته باشد...
يکشنبه ۲۳ فروردين ۱۳۹۴
 
پوشيدن يك لباس ساده كه تمام بدن و سر جز چهره و دو دست تا مچ را بپوشاند، مانع هيچ فعاليت بيروني نخواهد بود، بلكه بر عكس، تبرّج و خودنمايي و پوشيدن لباس هاي تنگ و مدهاي رنگارنگ است كه زن را به صورت موجودي مهمل و غير فعال درمي آورد كه بايد تمام وقتش را مصروف حفظ پوزيسيون خود كند...

براي بي حجابي، دلايل بسياري را مي توان برشمرد. اين عوامل را در يك تقسيم بندي كلي مي توان به عوامل رواني، فرهنگي، اجتماعي و سياسي تقسيم كرد كه ما در ادامه به برخي عوامل رواني و فرهنگي بروز اين معضل خواهيم پرداخت:

عوامل رواني، به زمينه هاي زيستي و خواسته هاي طبيعي فرد گفته مي شود كه معمولاً ميان افراد مشترك است. از جمله زمينه هاي بيولوژيكي مرتبط با مقوله پوشش مي توان از ميل به خودنمايي، تبرّج، تزيين، تجمل، خودآرايي، تمايل شديد به جلب توجه ديگران به ويژه در دوره جواني، به رخ كشيدن زيبايي ها، ميل به برانگيختن احساسات مثبت ديگران، كسب آرامش و امنيت در پرتو تحسين و تمجيد ديگران، لذت جويي، ميل به تظاهرات جنسي و جلب جنس مخالف، نياز به ابراز وجود و متمايز نشان دادن خود و اميال مشابه نام برد. براين اساس عوامل رواني موثر در پدیده بي حجابي را مي توان چنين برشمرد:

احساسگرايي خام

برخي نظريه هاي روان شناختي انحراف، انحراف ها و كج روي هاي افراد به ويژه جوانان را ناشي از اراده و تصميم آگاهانه به هنجارشكني، ميل به برانگيختن واكنش هاي جمعي، پشت پا زدن به سنت هاي اجتماعي يا تلاش براي جاي گزيني ارزش هاي فرهنگي نمي دانند، بلكه بيشتر نشانه احساس گرايي خام، هواخواهي، خودنمايي، لذت جويي و امثال آن مي دانند.

انسان موقعیت طلب است و همواره می خواهد در میان مردم از جایگاهی خاص و در خور توجه برخوردار باشد. بعضی از افراد با تحصیل علم و دانش و کسب فصائل اخلاقی و معنوی و یا اجتماعی، جایگاهی بدست می آورند و برخی از افراد که فاقد این ارزش ها هستند با نمایش زیبایی ها و جاذبه های طبیعی و ساختگی زنانه خود و بی حجابی سعی در جلب توجه دیگران می کنند تا به کمبودهای عاطفی و یا اجتماعی خود پاسخ دهند که این روش پیامدهای ناگواری برای هم خود فرد و هم جامعه به دنبال خواهد داشت؛ لذا اگر انسانها، این امیال نفسانی را با تعقل مدیریت و کنترل نکنند و صرفا از روی احساس به آنها پاسخ دهند، نتیجه این احساسگرایی خام چیزی جز تزریق اضطراب و نگرانی و پریشانی روح و روان به جامعه نخواهد بود و قطعا این روش منجر به رشد مفاسد و انحرافات اجتماعی خواهد شد.

واقعیت این است که بدحجابی قبل از ایجاد آسیب های اجتماعی، آسیب دینی و اعتقادی در پی دارد، اما بزرگترین آسیب اجتماعی آن، سلب آزادی روانی عموم زنان و مردان جامعه می باشد.

اختلال شخصيت نمايشي

يكي از نظريه هاي روان شناختي انحراف، نظريه موسوم به «اختلال شخصيت نمايشي» است. افراد مبتلا به اين بيماري خواهان جلب توجه ديگران نسبت به خود هستند. آنان معمولاً مبتكر، نمايش گر، سرزنده و اغواگرند. مهم ترين ويژگي مبتلايان به اين اختلال، تمايل شديد به خودنمايي و جلب توجه است و براي تأمين اين هدف، به كارهاي غير عادي از جمله پوشيدن لباس هاي عجيب و جذاب، آرايش هاي تند و نامتعارف و ژست هاي نمايشي خاص دست مي زنند.

عواطف اين افراد به شدت نمايشي و اغراق آميز است. آنها شيفته مدهاي جديد بوده و علاقه مندند تغييرهاي جديد را تجربه كنند، بي آن كه واقعاً به اين تغييرها نيازي داشته باشند. بر اساس اين نظريه، دوشيزگان و بانوان جواني كه پياپي و در راستاي ارضاي تمايل سيري‌ناپذير خود به نوگرايي و تنوع خواهي، به استقبال الگوهاي نورس مي روند و مايلند همواره خود را در قالب فرم ها و نقاب هاي جديد عرضه كنند، دچار اختلال شخصيتي هستند.

عوامل فرهنگي

عوامل فرهنگی یکی از مهم ترین و موثرترین راههای رشد و گسترش بدحجابي در كشور ايران بوده است. در تمام جوامع، وقتي كه بخواهند يك ناهنجاري بوجود بياورند، اول قدمي كه برداشته مي شود با رویکرد فرهنگي است؛ چرا که از طریق جنگ نظامی و سخت نمي توان فرهنگي را بر مردم يك كشور غالب كرد مگر اينكه واقعاً‌ در جنگ پيروز و ساكن آن منطقه يا كشور شوند و بعد با رويكرد فرهنگي و عوامل ديگر فرهنگ آن كشور را عوض كنند. حال مسأله بدحجابي هم از جمله چيزهايي است كه با جنگ سخت نمي شود آن را بوجود آورد،‌پس به ناچار بايد با همان عامل فرهنگي وارد عمل شوند و بي حجابي يا بدحجابي را به مردم كشور تحميل كنند.

بی حجابی نتیجه فقر فرهنگ دینی است؛ کسی که از این فرهنگ غنی دور است و نسبت به آن دانسته و ندانسته جهل می ورزد یا التزام عملی به باید های دینی از جمله حجاب ندارد، نمی تواند به راحتی تن به پذیرش آن دهد. شواهد موجود نشان مي دهد که بيشتر افراد بدحجاب و بي حجاب، خواسته يا ناخواسته، به فرهنگ ها، نظام هاي بينشي و گرايشي و الگوهايي دل بسته اند که با فرهنگ و ارزش ها و قواعد مسلط و جامعه اسلامي تعارض دارند.

بحران هاي هويتي

برخي تحليل گران فرهنگي بر اين باورند كه جامعه ما مسخر سه جريان مختلط فرهنگ ايراني، اسلامي و غربي است كه در عرصه هاي مختلف با نسبت هاي تركيبي متفاوت حضور دارند و خودنمايي مي كنند. در سال هاي اوليه پس از پيروزي انقلاب، هر چند بعد اسلامي فرهنگ، گسترش و چيرگي در خور توجهي يافت، به مرور زمان و تحت تأثير برخي رخ دادها، دو لايه به حاشيه رانده شده دوباره به صحنه آمدند و در قالب هاي ديگري بازتوليد شدند.

دوران حاکمیت جریان تکنوکررات (دوران موسوم به سازندگی) یکی از مهم ترین دوران هایی بوده است که منجر به تغییرات فرهنگی عمیق در کشور شد. با نگاهی به مجموعه سیاست های تکنوکرات دولت سازندگی از یک سو و از سویی دیگر نگاه جامعه شناسانه به حجاب پی خواهیم برد که حجاب یک نمونه از قربانیان سیاست های تکنوکراتی در کشور است.

کنت پولاک در کتاب پازل فارسی اینگونه سیاست های سازندگی را شرح می دهد که: «عمل گرایان بنا به فطرت خود چندان روی مسائل اسلام و انقلاب متمرکز نیستند. جهت اصلی آنان ادامه سیاستی بود که تصور می کردند اجرای آن برای ایران نتایج خوب تکنولوژیک و فن سالارانه به بار می آورد و در این مسیر، توجهی به مذهب یا خلوص مذهبی سیاست هایشان نداشتند.»

برای اثبات این ادعا خوب است به مجموعه آمارهایی که دکتر فرامرز رفیع پور در کتاب «توسعه و تضاد» بخش تغییرات در نظام اجتماعی ایران بعد از جنگ آورده است توجه کنیم. ایشان نتیجه تحقیقات خود را که محصول یک نظرسنجی کاملا تخصصی جامعه شناسی بوده است که در آن حتی مصاحبه کنندگان نیز افراد متخصصی بودند چنین ذکر می کنند: ۸۶.۲ درصد از پاسخگویان معتقد بودند که در سال ۶۵ عدم رعایت حجاب از نظر مردم عیب بوده است و این بدان معناست که در آن زمان یک کنترل درونی در مورد ارزش های انقلابی- مذهبی وجود داشت و قبح آن نریخته بود و مسئولین مجبور نبودند با فشار، اجبار و توبیخ اکثریت خانم ها را به رعایت حجاب وادارند و جالب آنکه این آمار برای سال ۷۱ به ۴۱.۵ درصد می رسد. همچنین ۸۱.۸ درصد از پاسخگویان معتقد بودند که مردم در سال ۱۳۶۵ به خانم های چادری احترام می گذاشتند در حالی که این رقم برای سال ۱۳۷۱ به ۳۶.۸ درصد می رسد.

برداشت محدوديت‌آفرين از حجاب

يكي از برداشت هايي كه شايد بيش از ديگر تلقي هاي ياد شده، مورد استناد منتقدان قرار گرفته، جنبه محدودسازي و مانع تراشي حجاب در فرآيند فعاليت هاي اجتماعي است. ترديدي نيست كه حجاب به ويژه شكل كامل آن؛ يعني چادر، محدوديت هايي را براي انجام برخي فعاليت ها بر زن تحميل مي كند، ولي اين محدوديت چندان بازدارنده نيست و با توجه به آثار مهم مترتب بر حجاب، پذيرش اين نوع محدوديت ها، توجيه پذير خواهد بود.

يوني ويكن در بيان ديدگاه برخي از انديشمندان غرب نسبت به حجاب مي نويسد:
حجاب به خاطر محدوديت هايي كه بر سر راه فعاليت ها و استقلال زنان ايجاد مي كند، ذاتاً سركوب گر و در نتيجه، ظالمانه است.استاد مطهري در پاسخ به اين گونه شبهه ها مي نويسد:

اگر زن مرض نداشته باشد و نخواهد لخت بيرون بيايد، پوشيدن يك لباس ساده كه تمام بدن و سر جز چهره و دو دست تا مچ را بپوشاند، مانع هيچ فعاليت بيروني نخواهد بود، بلكه بر عكس، تبرّج و خودنمايي و پوشيدن لباس هاي تنگ و مدهاي رنگارنگ است كه زن را به صورت موجودي مهمل و غير فعال درمي آورد كه بايد تمام وقتش را مصروف حفظ پوزيسيون خود كند.

چرخش‌هاي هنجاري جامعه

برخي جامعه شناسان، كاهش انگيزه التزام عملي به رعايت حجاب شرعي و افزايش آمار بدحجابان و بي حجابان را ناشي از روي دادن برخي تحولات اساسي در نظام هنجاري جامعه مي دانند، چرا که در اثر چرخش های هنجاری جامعه که منجر به بي مهري، سركوب اجتماعي و عكس العمل هاي پرخاش گرانه به دارندگان نمادهاي مذهبي می شود، در واقع نياز به احترام و عزت نفس افراد خدشه دار مي شود و آنها در پي كسب احترام، خود را با فشار هنجاري تطبيق داده، حجاب و ديگر سمبل هاي مذهبي را كنار مي گذارند.

بي‌توجهي به پيآمدهاي منفي بي‌حجابي

توجه نكردن به آثار و كاركردهاي فردي و اجتماعي حجاب و كاركردهاي منفي رعايت نكردن آن، نقش بسيار مهمي در سرپيچي از آن دارد. منتسكيو در تحليلي كاركردگرايانه مي نويسد: از دست رفتن عفت زنان به قدري تأثيرات بد دارد و به اندازه اي نواقص و معايب توليد مي كند و طوري روح مردم را فاسد مي نمايد كه اگر كشوري دچار آن گردد و اين اصل مهم از بين برود، بدبختي هاي زيادي از آن ناشي مي گردد، به خصوص در حكومت دموكراسي، از دست رفتن عفت، بزرگ ترين بدبختي ها و مفاسد را باعث مي شود تا جايي كه اساس حكومت را از بين خواهد برد. به اين جهت، قانون گذاران خوب، عفت را توصيه و از زنان توقع وقار در اخلاق را دارند.

همچنین دکتر« نوال سعداوی»، فمنيست مصري معتقد است؛«آرایش» یکی از بزرگ‏ترین سندهای برد‌‌‏گی زنان امروز است.او مي گويد؛ «من حجاب زن را با حجاب ذهن، حجاب جهانی و حجاب سیاسی مرتبط می‏دانم و معتقد است‌که ما در دنیا همچنان در یک نظام برده‏داری پسامدرن زندگی می‏کنیم «زنان در نظام سرمايه داري به دام افتاده‏اند. از زنان به منزله‏ تن و کالا استفاده می‏شود. در نظام سرمایه‏داری در بازار آزاد، زنان به کالای جنسی و «تن‏های بدون سر» تبدیل می‏شوند.»




برچسب ها :

 آیا پوشش با آرامش روانی در ارتباط است؟

انسان، زیباپسند  است، گرایش به انواع زیبایی ها مانند زیبا پوشیدن، زیبا سخن گفتن و خود را آراستن، از فطرت انسان سرچشمه می گیرد. در این میان، آنچه اهمیت بیشتری دارد، نگه داشتن حریم ها و خارج نشدن از اعتدال …

شاخص

انسان، زیباپسند  است، گرایش به انواع زیبایی ها مانند زیبا پوشیدن، زیبا سخن گفتن و خود را آراستن، از فطرت انسان سرچشمه می گیرد. در این میان، آنچه اهمیت بیشتری دارد، نگه داشتن حریم ها و خارج نشدن از اعتدال در این زیباپسندی است.انسان از طریق حجاب و عفاف و رعایت حریم ها می تواند خود را از خطرات بیمه کند.

 

حجاب و سلامت

فواید حجاب بر امنیت اجتماعی

آثار و فواید حجاب اسلامی بر گسترش امنیّت اجتماعی، بسیار است که برخی از آنها عبارتند از:

  • ایجاد آرامش روانی بین افراد جامعه

  • جلوگیری از تهییج و تحریک جنسی و خنثی نمودن لذایذ نفسانی

  • کاهش چشمگیر مفاسد فردی و اجتماعی در جامعه اسلامی

  • حفظ و استیفای نیروی کار در سطح جامعه اسلامی

  • حضور معنوی گرایانه زنان و مردان در محیط اجتماعی

  • کاهش تقاضای مدپرستی بانوان

  • حفظ ارزش های انسانی، مانند عفت، حیا و متانت در جامعه

  • مصونیّت زنان در همه زمانها و مکانها

  • سلامت و زیبایی موقعیّت اجتماعی و فرهنگی مردان و زنان جامعه اسلامی

  • هدایت، کنترل و بهره مندی صحیح از امیال و غرایز انسانی

  • مبارزه با تهاجم فرهنگی غرب

  • از بین بردن فشارهای اجتماعی نامشروع و نابهنجار

اکنون به توضیح برخی از فواید مذکور می پردازیم تا اثبات گردد حجاب از لوازم جدایی ناپذیر و ابزارهای اولیه و پایه ای جهت برقراری مداوم امنیّت اجتماعی است و آرامش روانی و جسمی فرد را به وجود می آورد. در زیر به چند مورد که عفاف و حجاب بر روی آن ها تاثیر گذاراست، اشاره می کنیم و در مقاله های بعدی ادامه آن را ذکر می کنیم.

  1. آرامش روانی جامعه:

یکی از دلایل وجوب حجاب، ایجاد آرامش روانی و امنیت روحی در جامعه است؛ زیرا امنیت و آرامش در ابعاد مختلف زندگی، از حقوق مسلم همه انسان هاست و فقدان حجاب و آزادی معاشرت های بی بند و بار میان زنان و مردان، هیجان ها و التهاب های جنسی را فزونی بخشیده، حرص و ولع در امور جنسی را در بین افراد، افزایش می دهد.

 

حجاب و سلامت

روان شناسان معتقدند که زنان و مردانی که در تعویض لباس و انتخاب رنگ های متنوع وسواس دارند، جز جبران نقیصه ذاتی، کار دیگری نمی کنند. انتخاب لباس و نحوه پوشش و آرایش چهره، بیان گر بسیاری از مسائل است. با کمی بررسی می توان دریافت که حجاب، نشانه سلامت روحی افراد است.

حجاب و پوشش مناسب زنان، زمینه آسیب پذیری مردان را کم می کند. نگاه به زیبایی های زنان، حتی اگر به حد چشم چرانی که در روانکاوی نوعی ناهنجاری شمرده می شود، نرسد، انحراف از مسیر حق و خروج از دایره کرامت انسانی محسوب می شود و پوشش نامناسب زنان و تحریک جنسی مردان، باعث به وجود آمدن انحراف می شود.

نفس آدمی دریایی از خواستنی ها و تمایلات است. زمانی که به چیزی رغبت پیدا کند همانند دریا، طوفانی می شود و تنها راه آرام شدن جزر و مد این دریا، رسیدن او به خواسته خویش است. لذا برای جلوگیری از چنین موقعیت مهلک و درد طاقت فرسایی، حجاب؛ داروی درمان کننده و ایجاد کننده امنیّت و صفای روحی است. همانطور که یک بانوی تازه مسلمان آمریکایی می گوید: «سلامت روح مرد و جامعه با نوع و کیفیت پوشش زنان، رابطه مستقیم و غیرقابل انکار دارد.»

  1. حجاب و مصونیت؛

جامعه موظف است امنیت را در ابعاد مختلف برای افراد، فراهم کند و بخش عمده ای از این امر، بر عهده زنان می باشد و آنان با حفظ پوشش، به این امر، جامه عمل می پوشانند و اگر این حریم شکسته شود، ضمانتی برای سلامتی افراد وجود ندارد. در سایه رعایت حجاب، زن با شهامت هرچه تمام تر، به وظیفه خود مشغول شده، خطری از ناحیه اجتماع، متوجه وی نمی شود. امنیت زن در جامعه، به وسیله پوشش فراهم می شود و در این صورت، وی می تواند در جامعه به فعالیت پرداخته و حضور عینی خود را در ابعاد مختلف اجتماعی، تحقق بخشد.

  1. حفظ بنیاد خانواده و سلامت نسل آینده؛

رعایت حجاب از دو جهت در سلامت و پاکی اجتماع، مؤثر است؛ یکی از لحاظ تأثیر آن در استحکام خانواده، به عنوان پایه اجتماع و تأثیر در تربیت فرزندانی صالح و دوم به خاطر پاک نگاه داشتن محیط اجتماع از عوامل تحریک آمیز حیوانی. در صورتی که کانون خانواده ها گرم و پر جاذبه باشد، این گرمی و استحکام دربالا بردن روحیه عمومی مردم و جامعه، تأثیر مهمی دارد. وقتی کودکان چنین خانواده ای با تربیت صحیح و تعادل روحیه و افکار، پرورش یابند، ورودشان در جامعه، نه تنها موجب بروز بزهکاری و جرم نمی شود، بلکه منشأ سازندگی و ترقی و تعالی جامعه نیز خواهد شد.

 

حجاب و سلامت

وقتی امکان تمتع و بهره برداری جنسی ناسالم و زمینه های روابط نامشروع از میان برود، به طور طبیعی، روابط مشروع در قالب خانواده، جای آن را خواهد گرفت.

تفاوت جامعه ای که روابط جنسی در آن محدود به محیط خانوادگی و از طریق ازدواج قانونی باشد، با اجتماعی که روابط جنسی در آن آزاد باشد، این است که ازدواج در اجتماع اول، پایان انتظار و محرومیت و در اجتماع دوم، آغاز محرومیت و محدودیت است.

  1. سلامت اجتماع

حضور زنان و مردان در جامعه، چنان که هیچ شائبه ای به همراه نداشته باشد، آن جامعه را استوار و محکم می کند و عفت ورزی آنان در محیط تحصیل، کار، اداره و بازار، زمینه ساز سلامت، پیشرفت و تعالی جامعه خواهد شد.

در این مقاله به چند مورد از تاثیراتی که حجاب بر روی زن و اجتماع می گذارد اشاره کردیم، اما مهم ترین تاثیری که می توان بر روی آن تأکید کرد، آرامش روانی است که آرامش جسمی را هم به دنبال خواهد داشت.




برچسب ها :

تاج بی حجابی تاریخ ایران، بر سر زرین تاج

اولین زنی که کشف حجاب کرد که بود؟

در تاریخ معاصر ایران در میان زنان سرشناس و صاحب نام از زنی نام برده شده که قبل از دوران اجباری کشف حجاب ، پوشش خود را رسماً برداشته است.
زرین تاج ملقب به طاهره و قره العین، زنی است که در دوران ناصرالدین شاه به صورت علنی و رسمی کشف حجاب کرد.

sd

 وی که در خانواده ای مجتهد زاده و روحانی متولد شده بود دختر یکی از روحانیون سرشناس آن زمان بود که در سال ۱۳۲۰ هجری قمری در شهر قزوین متولد شد و سال ها نزد پدر و عمویش کسب تحصیل کرد .

از آنچه که در تاریخ ثبت شده است زرین تاج دختری در غایت زیبایی و کاملا شهرت طلب بود.تا قبل از جهت گیری اش به سمت محمد باب و فرقه بابیت در تاریخ از او به عنوان یک زن فاضله و شاعره و عالمه یاد می شد . وپس جهت گیری به سمت محمد باب از همان زمان وی توسط سران گروه بابیت ملقب به طاهره شد. قرهالعین در ایران نخستین زنی بود که به خلاف رسم و عرف زمانه بی حجاب در برابر مردان ظاهر شد و با علما و رجال به بحث و مجادله پرداخت.

او نزد پدرش ملا صالح و عمویش ملا محمد تقى مجتهد (که بعدها بابیان او را کشتند) مشغول تحصیل گردید، در پایان تحصیل، پیرو مکتب شیخیّه شد و جزء مریدان سید کاظم رشتى به شمار آمد؛ عموى کوچکش ملا على که از این گروه به شمار مى رفت، او را در این راه تحریص و تشویق مى نمود، تا آنجا که ارسال نامه و مراسلات، بین زرّین تاج و سید کاظم رشتى باز شد، و سید کاظم رشتى او را قرّه العین (نور چشمى) خواند؛ از این زمان به بعد، او به لقب قرّه العین شهرت یافت.

این زن با پسر عموى خود ملا محمّد امام جمعه (پسر ملا محمد تقى شهید)ازدواج کرد، و از او داراى ۲ یا ۳ فرزند شد، طولى نکشید که در سال ۱۲۵۹ هجری قمری (در سن حدود ۲۹ سالگى)، شوهر و فرزندان و خانه خود را ترک کرده، و به عنوان این که دستش به استادش، سید کاظم رشتى برسد، به سوى کربلا روانه شد، او نمی توانست به یک شوهر اکتفا کند، از طرف دیگر خاندان وی، مظهر زهد و قناعت و عصمت و عفت بودند و در چنین خاندانی برای او وسایل عیش و عشرت و آزادی وجود نداشت. به همین سبب تصمیم گرفت که یکباره خود را از قید و بند دین و مذهب آزاد سازد و با حزبی که به هیچ نظم و قاعده ای مقید نیست همراه شود. بابیان در آن زمان تنها گروهی بودند که معتقد به مرام اشتراک جنسی بودند. به همین خاطر وی به این گروه پیوست و جزو خاصان این گروه شد، به هر حال پیش از این وقایع و زمانی که وی به بهانه دسترسی به استادش به سمت کربلا حرکت کرد، با خبر فوت سید کاظم روبرو شد؛ او که شیفته مقام طلبى و شهرت بود، پس از چندى به بغداد رفت، و سپس توسط ملا حسین بشرویه اى، به حضور میرزا على محمد باب راه یافت، و کار او به جایى رسید که گاهى به نام خود، مردم را دعوت مى کرد، و گاهى به نام سید على محمد باب. باب هم او را به لقب «طاهره» ملقّب ساخت. قره العین با ارائه رفتاری کاملاً متضاد با دستور دین اسلام و نیز شرایط روحی و اجتماعی آن دوران و با نمایش گذاشتن سیمای برهنه ی خویش، کوشید اولین کسی باشد که رسوم گذشته را از بین می برد و زمینه های اجتماعی گسترش بی دینی و اباحی گری را فراهم می کند. اسناد و مدارک موجود حکایت از آن دارد که مأموران دولت انگلستان مدت‌ها پیش از آنکه سید علی محمد باب ادعای خویش را مطرح سازد، او را زیر نظر داشتند. ملاحسین بشرویه‏ای هم شخصی است که”آرتور کونولی”، افسر اطلاعاتی انگلستان صراحتاً به جاسوس بودن وی اشاره می کند. ازسوی دیگر به استناد  اعتراف “کنیازدالگورکی”، افسر اطلاعاتی روسیه تزاری که بعدها سفیر روسیه در ایران شد، ملاحسین، محمدعلی شیرازی را انتخاب می‏کند و راه و روش بابیت را به وی می آموزد.

پس از آنکه سیدعلی محمد شیرازی با القائات ملاحسین بشرویه ای دعوی بابیت کرد، شماری از شاگردان سید رشتی به وی گرویدند. ملاحسین بشرویه ای همانطور که به قره العین یا همان زرین تاج قول داده بود نامه وی را به سیدعلی محمد شیرازی نشان داد و او نیز قره العین را در شمار حواریون خویش قرار دادکه البته هیچ گاه میان سیدعلی محمد شیرازی و قره العین دیداری حاصل نشد.

با همین شیوه باب توانست ۱۸نفر را به پیروی از موهومات و مدعیات خویش دور خود جمع کند. او ایشان را حروف حی نامید و به آنها مأموریت داد تا به اقصی نقاط ایران سفر کرده و مبشر خرافات و موهوماتش باشند

قره العین با سیمایی آراسته بر منبر می نشست و با صراحت تمام اعلام می کرد آن چه اسلام آورده در هنگام ظهور باب ملغی و منسوخ است و چون باب قائم حق دارد که در مذهب تصرف نماید، پس شریعت اسلام بعد از ظهور قائم، منسوخ است و چون قائم هنوز احکام و تکالیف جدید را مدون و تکمیل نکرده است زمان فترت است و کلیه تکالیف از گردن مردمان ساقط .تا امروز تبعیت از احکام دین اسلام بر شما واجب بود، ولی از هنگام ظهور باب دیگر بر هیچ مسلمانی جایز نیست که از دستورات دین اسلام پیروی نماید.با لذت کامل زندگی کنید و از هر قیدی آزاد باشیدزمان خویش را براى زنان خویش در مزاجعت طریق مشارکت بسپارید و در اموال یکدیگر شریک و سهیم باشید که در این امور شما را عقابى نخواهد بود. هر کسى “بابى” نیست، مالش بر شما حلال است.

هر زن بر نه مرد حلال است؛ اما براى مرد دهم باید مجوز بگیرد.من خودم را براى نه مرد آماده کرده‏ام!هر کس غیر زن خودش را لمس کند، بهشت بر او واجب مى ‏گردد و این من هستم که آماده لمس شما هستم .

تاریخ گواهی می دهد که جذب قره العین به باب نه از جهت فکری، بلکه به علت شهوت پرستی او بود.  و به گفته عباس افندى: او در قریه بَدَشت جمله «من همان خدا هستم» را تا عنان آسمان به اعلى النّدا بلند نمود.

قره العین زنی بود صاحب قلم، شاعر و سخنران که به ادبیات و فقه و اصول کلام و تفسیر آشنایی داشت.
او در خلال تبلیغ مرام باب ، بدون هیچ واهمه ای عقاید سخیف بابیان را درباره ی اشتراک جنسی وصف می کرد و به حضار بشارت می داد که نه تنها از این پس زنان می توانند آزاد و رها در اجتماع حضور یابند، بلکه یک زن می تواند با چندین مرد ارتباط داشته باشد. بعد از حادثه ی تیراندازی به ناصرالدین شاه ، در سال ۱۲۳۱ خورشیدی ( ۱۸۵۲ ) درحالی که فقط ۳۶ سال داشت، به دستور شاه و وزیرش در باغ ایلخانی کشته شد.

قره العین در اول ذیقعده ۱۲۶۸ هجری قمری مطابق با ۲۷ مرداد ۱۲۳۱ هجری شمسی به دست عزیزخان، سردار سپاه ناصر الدین شاه در باغ ایلخانی اعدام شد.

پس از مرگ وی برای مدتی این بحث محدود شد ولی به عنوان یک برنامه راهبردی مد نظر سیستم های استعماری قرار گرفت تا اینکه در زمان رضا شاه پهلوی به صورت یک فرهنگ و سیستم اجرایی توسط استعمارگران اجرایی شد و عوامل اقتصادی و فرهنگی در جامعه که برخی ریشه در جهل وتعصب داشت سبب دامن زدن به این موج شد.

منبع :

- سینا واحد، قره العین درآمدی بر تاریخ

بی حجابی در ایران

-مرکز بررسی اسناد تاریخی، تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد

-طالع الانوار (THE DAWN BREAKERS) تلخیص تاریخ نبیل زرندی، ترجمه و تلخیص عبدالحمید اشراق

-سایت تبیان




برچسب ها :

استخدام فروشنده یا مانکن متحرک + تصاویر

استفاده از جذابیت جنسی جزئی از اصول تبلیغاتی و جذب مشتری در ارزش‌های موجود جهانی است. خریدار، هم می‌تواند زن باشد و هم مرد؛ اما به صورت کلی  زنان در اولویت تبلیغات قرار دارند و سعی می‌شود از جذابیت جنسی زنان فروشنده برای فروش بیشتر استفاده شود.

 

فروشندگی زنان

در اسلام، زنان، رهبران اولیه هدایت فکری، اعتقادی و عاطفی جامعه محسوب می شوند و هیچ محدودیتی برای حضور زنان در عرصه های مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی قائل وجود ندارد. البته حضوری که بر محور اصول و آداب و قوانین و روابط خاصی تنظیم شود. با پیروزی انقلاب اسلامی نیز، تأکید امام خمینی(ره) به عنوان رهبر انقلاب در خصوص حضور زنان در محیط های کاری، حفظ حجاب و شأن زن بود و اینکه این حضور به جایگاه زن به عنوان همسر و مادر در محیط خانواده خدشه ای وارد نکند.

اما امروزه با نگاهی به گوشه و کنار شهرها می توان مصادیق متعدد سوء استفاده های ابزاری از زنانی را دید که در محیط هایی متضاد با شأن و منزلت واقعی شان مشغول به کار هستند. رویکرد حاکم در به کارگیری دختران و زنان در فروشگاها، بوتیک ها، کافی شاپ ها، و کافی نت ها ، رستوران ها، شرکت ها و دفاتر خصوصی به عنوان فروشنده و کارمند، برای فروش و جلب توجه بیشتر، نگاه ویترینی به آنان را بیش از پیش تشدید میکند. رخ دادن چنین اتفاق هایی در فرهنگ ایرانی و اسلامی جامعه ما، که در آن زن را ستون سلامت اخلاقی، روانی و اجتماعی جامعه می دانند و معتقدند که مرد از دامان او به معراج می رود، توجیه ناپذیر و غیر قابل جبران خواهد بود.

 

فروشندگی زنان

 

حربه تبلیغاتی: ظاهر آراسته و روابط عمومی عالی

 

اغلب عباراتی همچون «به چند خانم فروشنده با روابط عمومی بالا نیاز داریم»، «به چند خانم آشنا و مسلط به کار فروشندگی نیار داریم»، «آگهی استخدام فروشنده با اضافه‌ حقوق برای شرایط ویژه فروشگاه» و «به چند خانم فروشنده با ظاهری آراسته برای کار در یک فروشگاه معتبر نیازمندیم»را در آگهی های استخدام روزنامه های کثیرالانتشار و سر در فروشگاه ها و کافی شاپ ها دیده ایم که نشانگر همان نگرش ابزاری نسبت به زنان بوده و سبب شده دختران و زنان جویای کار به اجبار یا به خواست خود ساعتی را صرف آرایش ظاهر خود کرده و هنگام معرفی خود به شخص مسئول، تمام تلاششان را برای نشان دادن روابط عمومی بالا به خرج دهند و در واقع نه به عنوان نیروی کار، بلکه تنها با هدف جلب توجه و جذب مشتری استخدام شوند. استخدامی که گاه با اجبار کارفرما بر تغییر ظاهر و برخورد ملایم با مشتری ها همراه است.

 

فروشندگی زنان

دکترمحمدباقر کجباف (رئیس مرکز تحقیقات دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه اصفهان) در این باره گفت: از یک فروشنده زن می‌خواهند که ارتباط نزدیکی با مشتری برقرار کند، لباس‌هایی به تن کند که شاید علاقه‌ای به پوشیدن آن نداشته باشد و همیشه لبخند بر لب و جسور باشد، در چنین محیطی زن فروشنده دچار آسیب‌های شدید روحی می‌شود اما چون چاره‌ای جز ادامه کار ندارد همچنان به کار در چنان محیطی رضایت می‌دهد.

 

فروشندگی زنان

 

فروشندگی مدرن ؛ مرز میان پول و حیا!!!!!!

 

هنوز برخی از ما به یاد داریم زنانی که در گوشه کنار شهر با انداختن گلیمی بر زمین و پوشیه بر روی چهره برای دور ماندن از نگاه عابران به فروش انواع لیف و جوراب و… روزگار سپری میکردنند. اما امروزه فروشندگی از شکل سنتی و محدود زمان های گذشته خارج شده و شکل متفاوت و ابعاد وسیعی به خود گرفته است. زنان فروشنده امروز از دست فروشان در مترو و خیابان تا فروشندگان در بنگاه های املاک و بازاریابان و… ظاهر و برخورد بسیار متفاوتی با فروشندگان دیروز دارند. ظاهر و برخوردی که باتوجه به ذات فروشندگی _که نیازمند ملاطفت در کلام و سخن و ظاهر آراسته برای جلب نظر و فروش بیشتراست_ خواسته یا ناخواسته از شکل حیا گونه خود خارج شده و اسباب انحرافات بسیاری را برای خود و دیگر افراد جامعه ایجاد میکند.

فروشندگی در شکل مدرن خود شرایطی را فراهم کرده که زنان امروزه در محیطهایی حضور یابند که در گذشته سابقه نداشته و گاه مجبور شوند که برای موفقیت و جلب اعتماد و توجه بیشتر، میان حیا و پول یکی را انتخاب کنند. در اینجا ضمن احترام به تمام زنان فروشنده که گوهر حیای خود را به هیچ چیز دیگر نمی فروشند به ذکر برخی ازاین انواع فروشندگی میپردازیم.

 

بنگاه های معاملاتی و مشاوران بزک کرده

 

اگر گذارتان به بنگاه های معاملات ملکی که در نقاط مرکز به بالای شهر وجود دارند، افتاده باشد حتما با دختران و خانم هایی آرایش کرده و با ظاهر آن چنانی روبرو شده اید که برای نشان دادن منازل فروشی و یا اجاره ای، مشتریان را همراهی می کنند! این در حالی است که پیش از این خانم ها از حضور در مکان هایی چون بنگاه ها که جوی خاص و مردانه دارند خودداری می کردند.

اما طی سال های گذشته، دختران جوان و یا زنان در چنین محل هایی مشغول به کار شده و تمام ساعات روز را در آن به سر می برنند.

 

فروشندگی زنان

 

فروشندگان لباس  ولوازم آرایش، مانکن های متحرک

 

(س.ف)فروشنده روسری است و حقوق ۵۰۰ هزار تومان در ماه را برای خود مناسب میداند و وقتی از او سوال میشود که چرا فکر می‌کند حقوق او بالاترین حد حقوق فروشندگی است، می‌گوید: «خوب فرق دارد. ببینید حقوق برای چه کاری؟ یک کار یا دوتا کار؟ فروشنده‌ای که بالای ۷۰۰ هزار تومان حقوق دارد فقط یک کار را انجام نمی‌دهند. طبقه بالا، دو مغازه بعد از پله‌های برقی فروشگاه “…” هست که لباس های مارک دار اصل می‌فروشند. خانمی‌هایی که آنجا هستند همگی بالای یک میلیون تومان حقوق دارند و یک خانم قد بلند با موهای فر بینشان هست که فکر کنم که در ماه بیشتراز یک میلیون تومان حقوق می گیرد. دلیلش این است که هم فروشنده هستند و هم مانکن. این دخترها را دستچین کرده‌اند و برند “…” به آنها پول می‌دهد تا محصولاتش را تن کنند. چه سر کار و چه خیابان و مهمانی باید این لباس‌ها تن‌شان باشد. تبلیغ این برند است.

همه فروشنده‌ها که زیبایی و استیل این کار را ندارند. آن خانم که گفتم موهایش فر است اصلاً کارش فروشندگی نیست. برند می‌پوشد و در پاساژ راه می‌رود تا بقیه تشویق شوند برای خرید. یکجور تبلیغ مد است. این را هم بگویم که به هرکسی که زیبائی و استیل دارد این پول را نمی‌دهند. مسئول مغازه تعداد مشتری‌هایی که می‌آورند را یادداشت می‌کند و اگر کار خودشان را بلد نباشند و نتوانند مردم را جذب کنند، کسی دیگر را جای‌شان می‌آورند. از این یک میلیون حقوق نصف آن خرج آرایشگاه و باشگاه ورزشی و لوازم آرایش و این چیزها می‌شود که بدن افت نکند و توی چشم باشند.»

 

فروشندگی زنان

 

فروشندگان تلفنی

 

در دنیای امروز بازاریابی به عنوان یک فن و علم تلقی شده و کم نیستند شرکت های خصوصی که برای فروش هرچه بیشتر خود زنانی را استخدام میکنند که از شرایط استخدامشان روابط عمومی بالاست. زنانی که برای فروش هرچه بیشتر و گرفتن پورسانت بالا مجبورند ظرافت بیشتری در کلام خود به خرج دهند و گاه ساعتها با مشتریان خود برای راضی کردن آنها به خرید صحبت کنند. صحبت هایی که در موارد بسیار باب دوستی و آشنایی بیشتر را فراهم کرده و قبح ارتباط صمیمانه با مشتری در آن معنایی ندارد.

 

پاساژهای کامپیوتری و موبایل

 

با مراجعه به پاساژهای فروش کامپیوتر و موبایل در سطح شهر زنان و دختران جوانی را خواهید دید که با آرایش های زننده ودور از شأن یک خانم برای کمک به فروش بیشتر توسط کارفرما جذب و به فروش موبایل، لب تاب، تب لت و قطعات کامپیوتر مشغول هستند. این پاساژها که پیش از این دارای محیطی کاملا مردانه بود با حضور خانم های بدحجاب و دارای آرایش نامناسب این روزها رنگ دیگری به خود گرفته است.

 

فروشندگی زنان

 

مدیران فروش بی حجاب و بهانه تجارت بین المللی

 

مدیرعاملان شرکت های بین المللی، استفاده از زنان بی حجاب را به دلیل ارتباطات تجاری شرکتشان با مشتری های بین المللی می دانند و اینکه مشتریان خارجی با حجاب خانم ها ارتباط چندانی برقرار نمی کنند! به همین دلیل هم هست که زنان در این شرکت ها باید بدون حجاب که ارزش و قانون کشور ما است حضور پیدا کنند و روابطشان با سایر کارمندان مرد و مشتریان بین المللی هم معادل رفتار زنان و مردان در کشورهای غربی باشد.

فروشندگی زنان

 

زوال اخلاقی زنان= زوال جامعه

 

بهانه حضور در عرصه فعالیت های اجتماعی جهت تداوم مسئولیت ها نباید باعث انحطاط شأن و منزلت انسانی زنان گردد و بی بندوباری و فساد اخلاقی را دامن زند وباعث فرو پاشی نظام خانواده ها گردد. ایجاد فضای ناامن اشتغال و زوال اخلاقی برای زنان و دختران در حوزه اشتغال علاوه بر آسیب‌های فردی برای آنها، جامعه را نیز با چالش مواجه می‌سازد. این معضل سبب ارائه الگوهای نامناسب به زنان و دختران جامعه شده و گسترش برهنگی فکری و رفتارهای ضد فرهنگی را به دنبال دارد و در نهایت موجب تسری آسیب‌های اجتماعی و فرهنگ فاسد اشتغال می‌شود .کاش مسئولان امر کمی به فکر فرو روند.

 



برچسب ها :

نظر امام خامنه ای (مدظله)در مورد خوانندگی زنان

جوانان عزیز باید توجه داشته باشند که سیل تهاجم فرهنگى غرب نباید ما را مرعوب سازد و تصور کنیم ما باید خود و احکام دین خود را بر فرهنگ آن‌ها تطبیق دهیم؛ زیرا فرهنگ غرب گام به گام جوانان را به سوى ابتذال کامل پیش مى‌برد و آن‌ها را از درون تهى مى‌سازد و به این ترتیب هر گونه مانع را که بر سر راه مطامع آن‌هاست، بر مى‌دارد

بسیاری‌ از آوازهایی که بانوان در مجلسی می‌خوانند، عده‌ای‌ را در ارتکاب‌ گناه‌ بی‌اختیار می‌کند، این ‌نوع‌ آواز‌خوانی ‌حرام‌ است، پس این خوانندگی‌ که‌‌ اثر تضعیف‌ کننده‌ ایمان‌ و پروای‌ از گناه‌ را داشته‌ باشد، حرام‌ است‌، به همین منظور در ادامه نظر آیت‌الله سید علی خامنه‌ای و آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی در خصوص خوانندگی زنان در ادامه می‌آید:

*امام خامنه‌ای(مدظله)

-اگر صداى زن (چه به صورت تک خوانی و یا همخوانی با زنان و یا با مردان ) به صورت غنا نباشد و گوش دادن به صداى او هم به قصد لذت و ریبه نباشد و مفسده‏اى هم بر آن مترتّب نشود، اشکال ندارد، اگر مفسده داشته باشد و یا تحریک شهوت بکند، جایز نیست.

-س: آیا جایز است مردى غناى زن اجنبیه را به قصد لذت بردن از حلال خود گوش کند؟ آیا غناى زن براى شوهر و بر عکس جایز است؟ و آیا این گفته صحیح است که شارع مقدس غنا را به علت ملازمت آن با مجالس لهو و لعب و عدم انفکاک از آن دو حرام کرده و تحریم غنا ناشى از تحریم آن مجالس است؟

ج: گوش‌ دادن به غنا که عبارت است از ترجیع صدا به نحوى که طرب‏انگیز و مناسب با مجالس لهو و گناه باشد، مطلقاً حرام است، حتّى غناى زن براى شوهرش و بالعکس و قصد لذت بردن از همسر، استماع غنا را مباح نمى‏کند و حرمت غنا و مانند آن، با تعبّد به شرع ثابت شده و از احکام ثابت فقه شیعه محسوب مى‏شود و دائر مدار ملاکات فرضى و آثار روانى و اجتماعى نمى‏باشد، بلکه تا زمانى که این عنوان حرام بر آن صدق کند، حکم آن حرمت و وجوب اجتناب به‌ طور مطلق است.

*آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی

-س: شنیدن صدای آواز زن برای مرد نامحرم چه حکمی دارد؟

ج: حرام است.

-س: آیا گوش دادن به موسیقی‌هایی که زنان می‌خوانند، ولی آرام هستند و مناسب مجالس فساد نیستند، هم اشکال دارد؟

ج: حرام است.

-س: خواندن سرود توسط زنان به صورت دست جمعی همراه با مردان اگر موجب مفسده نباشد، چه حکمى دارد؟

ج: اشکال دارد.

-س:به نام خدا و با عرض سلام آیا گوش کردن به ترانه خوانده شده توسط خواننده زن چنانچه آن خواننده پیر باشد، جایز است و همچنین آیا مصافحه کردن با آنان ایرادی دارد؟

ج: هر دو مورد حرام است.

-س: اجرای سرود توسط بانوان در مراسم اعیاد مذهبی چه حکمی دارد؟

ج: جایز نیست.

-س: آیا گوش دادن به صدای زن خارجی با موسیقی ملایم اشکال دارد؟

ج: گوش دادن به آواز زن جایز نیست و اگر موسیقی مناسب مجالس لهو و فساد نباشد، جایز است.

-س: بسمه تعالی می‌خواستم بپرسم که در گروه‌های کُر که صدای زن و مرد با هم مخلوط است، آیا شنیدن آن حرام است؟

ج:هر گاه صدا مناسب مجالس لهو و فساد نباشد مانعی ندارد.

-س: گوش دادن به آواز زن نامحرم براى مرد در صورتى که اشعار مذهبى بخواند و موجب مفسده هم نباشد چه حکمى دارد؟

ج: اشکال دارد.

-س: آواز خواندن زن براى زنان و براى شوهرش چه به صورت غنا و چه بدون غنا چه حکمى دارد؟

ج: براى شوهرش و براى سایر زنان بدون غنا و بدون آهنگ‌هاى مناسب لهو و فساد اشکال ندارد.

-س: گفته مى‌شود: «گوش دادن به دو نوع از موسیقى شرعاً اشکال دارد: صداى زن و دیگرى آهنگ مطرب، یعنى آهنگى که انسان را از حالت طبیعى خارج مى‌سازد.

الف) در خصوص مورد اول: یعنى گوش دادن مرد به آواز زن مشکلى نیست، ولى آیا گوش دادن آواز زن براى زن هم حرام است؟

ب) در مورد دوم باید بگویم که هیچ گونه آهنگى نمى‌تواند مرا از حالت طبیعى خارج سازد، گوش دادن به نوار موسیقى، چه با کلام و چه بى‌کلام، چه غمگین و چه غیر غمگین، براى من چه حکمى دارد؟

ج: جواب الف: چنانچه آهنگ و صدا مناسب مجالس لهو و فساد باشد، براى زنان هم جایز نیست.

جواب ب: معیار، افراد و اشخاص نیستند، بلکه کلیه آهنگ‌هاى متناسب با مجالس لهو و فساد براى همه حرام است، خواه انسان را از حالت طبیعى بیرون ببرد یا نبرد.

-س: نظر به ابهامات و پرسش‌هایى که در خصوص چگونگى مواجه افکار عمومى با موسیقى و آواز زنان مطرح است، سؤالات ذیل تقدیم حضور مى‌شود:

۱ـ اجراى آواز بانوان به صورت تک‌خوانى و هم‌آوایى چه حکمى دارد؟

۲ـ پرداختن زنان به موسیقى و آواز تا چه حد مجاز است؟

۳ـ آواز بانوان به چه نحوى و در چه مکان‌هایى مجاز است؟

۴ـ آیا پخش و انتشار موسیقى و آواز بانوان مجاز است؟

ج: جواب ۱ تا آخر: کلیه آهنگ‌ها و صداهایى که مناسب مجالس لهو و فساد است، حرام و غیر آن جایز است و فرقى در این قسمت میان مرد و زن نیست، ولى خوانندگى نوع مباح براى زنان در صورتى جایز است که مجلس مخصوص به جنس خودشان باشد، خواه دسته جمعى بخوانند یا به تنهایى.

جوانان عزیز باید توجه داشته باشند که سیل تهاجم فرهنگى غرب نباید ما را مرعوب سازد و تصور کنیم ما باید خود و احکام دین خود را بر فرهنگ آن‌ها تطبیق دهیم؛ زیرا فرهنگ غرب گام به گام جوانان را به سوى ابتذال کامل پیش مى‌برد و آن‌ها را از درون تهى مى‌سازد و به این ترتیب هر گونه مانع را که بر سر راه مطامع آن‌هاست، بر مى‌دارد.




برچسب ها :

دعایی برای دختران بی خواستگار

حتما حتما حتما در هنگام اذان یا اندکی قبل یا پس از آن که درهای استجابت دعا گشوده است جهت عنایت بخت نیکو از جانب خداوند متعال دعا و طلب حاجت کنید. شک نکنید.

 
آیه ۲۹ سوره فاطر را دختر بی خواستگار پیوسته و بطور منظم روزانه تلاوت کند. این عمل مجرب است و بسیار موثر در بخت گشائی. نتایج و عجایب بسیار دارد. انشاء الله تعالی.

آیه ۲۹ سوره فاطر را دختر بی خواستگار پیوسته و بطور منظم روزانه تلاوت کند. این عمل مجرب است و بسیار موثر در بخت گشائی. نتایج و عجایب بسیار دارد. انشاء الله تعالی.

آیه ۲۹ سوره فاطر :
إِنَّ الَّذِینَ یَتْلُونَ کِتَابَ اللَّهِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَنفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِیَةً یَرْجُونَ تِجَارَةً لَّن تَبُورَ.

توجه نمائید:
تلاوت آیه را به مدت چهل روز به طور مرتب انجام داده و در اوقات مختلف ادامه دهید. بهترین زمان پس از انجام فریضه نماز است. روزانه چهل مرتبه خوانده شود مطلوب است.

پس از نماز حتما حتما حتما از خداوند جل جلاله طلب بخت نیکو کنید. توجه کنید که قبل و بعد از طلب حاجت صلوات بفرستید.

اذکار دفع سحر را دائم به کار بندید، چونکه جهت از بین بردن هر گونه بستگی و مانع در کارها بسیار موثر است.

 عمل بدانها در روزهای سعد ( یکشنبه و پنج شنبه و جمعه در ساعات اولیه یعنی زمان طلوع آفتاب است) بسیار نیکوست. البته هر زمان دیگری نیز میتوان انجام داد.

این دستور العمل بخت گشائی لازم است که با انجام اعمال موثر دفع سحر و طلسم زیر همراه باشد:

1- سوره های فلق و ناس را هر روز تلاوت نمایید. (صبح و شب)

2- به وقت خواب معوذتین (همان سوره های فلق و ناس را بخوانید).

3- معوذتین را در کاغذ بدون خط بنویسید و همیشه همراه خود داشته باشید.

4- پایان هر نماز آیه الکرسی را حداقل یکبار تلاوت نمایید. آیه اول آنرا بخوانید تا و هو العلی العظیم.

5- حتما حتما حتما در هنگام اذان یا اندکی قبل یا پس از آن که درهای استجابت دعا  گشوده است جهت عنایت بخت نیکو از جانب خداوند متعال دعا و طلب حاجت کنید. شک نکنید.

بسیار مجرب است. مستجاب است انشاء الله تعالی .




برچسب ها :

هنگام وسوسه شدید شیطان چه کنیم؟

انسان نباید با یکبار ارتکاب به گناه، خودش را شخصی گمراه و غیر قابل بازگشت بشناسد بلکه باید با مصمّم بودن به بازگشت و توبه و امید به غفران الهی، خودش را از منجلاب گناه بیرون بکشد و از گناه پی در پی نجات یابد. و بداند که چه بسا مى‏شود گناه مقدمه سعادت و آمرزش مى‏شود

هرگاه دچار وسوسه ی شیطان و نفس شدیم باید این موضوع را که بسیار مؤثر است در ترک گناه برای خود در نظر بگیریم که لذّت گناه از بین می رود اما نکبت ن در وجود انسان باقی می ماند.از حضرت على علیه السّلام نقل شده است: قطع شدن لذّتها و بر جاى ماندن گناهان را به یاد داشته باشید


ترک گناه
شناخت فضائل و آثار ترک گناه
قبلا خدمتتان عرض کردیم که قرآن موارد متعددی را مؤثر در پیشگیری از گناه بر می شمارد در قسمت قبل اشاره کردیم که قرآن همگان را به عاقبت شوم گناهان توجه می دهد و به چند مورد از آثار سوء گناه که در آیات فرآن کریم آمده بود اشاره کردیم .

یکی دیگر از راههای مؤثر در ترک گناه شناخت آثار و برکات دوری از گناه است طبیعتا وقتی ما آثار سوء ارتکاب گناه و برکات عدم ارتکاب گناهان را با هم مقایسه می کنیم انگیزه پیدا می کنیم که هر چه بیشتر از گناهان دوری کنیم .

شناخت فضائل و آثار ترک گناه می تواند عامل و محرک خوبی برای ترک گناهان باشد.در این قسمت بعضی از فضائل ترک گناه را بررس می کنیم.


هرکس از خدا بپرهیزد و ترک گناه کند خداوند برای او راه نجاتی قرار می دهد و مشکلات او را حل می کند و رزق او را وسعت می بخشد

1. ترک گناه و جهاد اکبر 

معرفت به اینکه برترین عبادت، ترک گناه است که از آن به جهاد اکبر یاد می شود. از حضرت على علیه السّلام نقل شده است: ترک تمایلات، برترین عبادت و زیباترین عادت است. همچنین از امام على بن الحسین علیه السّلام نقل شده که فرمود: هر کس، از آنچه خدا بر او حرام کرده است دورى گزیند، از عابدترین مردم است.در حدیثى از پیامبر صلّی الله علیه و آله وسلّم نقل شده که فرمود: هر کس از نافرمانى خداوند خوددارى کند مانند کسى است که در راه خدا جهاد کرده است.

2. محبوب خدا شدن

انسانی که گناه نمی کند محبوب خداوند می شود و چه چیز بهتر از محبوب خداوند بودن.از على علیه السّلام نقل شده است: اگر از گناهان دورى کنید خدا شما را دوست خواهد داشت« بَلَی مَن أَوفی بِعَدِهِ وَ اتَّقی فَإنَّ اللهَ یحِبُّ المُتِّقِینَ »  آری هر که به پیمان خود وفا کند و پرهیزگاری نماید، بی تردید خداوند پرهیزگاران را دوست دارد. «... إِنَّ اللهَ یحِبُّ التَّوَّابِینَ وَ یحِبُّ المُتَطَّهِّرِینَ خداوند توبه کاران و پاکیزگان را دوست دارد.

 

3. پیدا شدن راه نجات و خروج از مشکلات

هرکس از خدا بپرهیزد و ترک گناه کند خداوند برای او راه نجاتی قرار می دهد و مشکلات او را حل می کند و رزق او را وسعت می بخشد. « ...وَ مَن یتَّقّ اللهَ یجعَل لَه مَخرَجاً وَ یرزُقهُ مِن حَیثُ لا یحتَسِب و هر کس از خدا پروا کند، [خدا] برای او راه بیرون شدنی قرار می دهد. و از جایی که حسابش را نمی کند، به او روزی می رساند... . در حدیثی از حضرت علی علیه السلام آمده که فرمود : « اکثَر الاستغفار تجلب الرّزق »زیاد استغفار کن تا روزی را به سوی خود جلب کنی.


از آنجا که قرآن هیچگاه راه بازگشت را به سوی مجرمان نمی بندد ، بعد از بیان عذاب برای ارتکاب به سه گناه بزرگ در آیات قبل، در این آیه استثنائی را قائل می شود و آن اینکه : «مگر، کسی که توبه کند و ایمان آورد و کار شایسته کند، پس خداوند بدیهاشان را به نیکی ها تبدیل می کند، و خدا همواره آمرزنده ی مهربان است

4. فتح باب نعمت‏ها

اثر استغفار از گناهان در رفع مصائب و بلایا و فتح باب نعمت‏ها.« فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ کانَ غَفَّاراً. یرسِلِ السَّمّاءَ عَلَیکُم مِدراراً. وَ یمْدِدْكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِینَ وَ یجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَ یجْعَلْ لَكُمْ أَنْهاراً »  در این جمله دعوت قوم را به اینکه استغفار کنید تعلیل کرده به اینکه: آخر پروردگارتان غفار است، و« غفار» که صیغه مبالغه است، معناى کثیر المغفرة را مى‏دهد، و مى‏فهماند علاوه بر اینکه کثیر المغفرة است، مغفرت سنّت مستمرى او است.و معناى آیه این است که: اگر از خدا طلب مغفرت کنید، ابر بسیار ریزنده و بارنده را به سویتان مى‏فرستد.اموال و فرزندان نزدیک‏ترین کمک‏هاى ابتدایى براى رسیدن جامعه انسانى به هدفهاى خویش است. « وَ یمْدِدْكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِینَ». « وَ یجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَ یجْعَلْ لَكُمْ أَنْهاراً» ، « جنات» و« انهار» دو تا از اقسام مال است، لیکن از آنجایى که از سایر اقسام مال نسبت به ضروریات زندگى بشر دخالت گسترده‏ترى دارند در آیه اختصاص به ذکر یافتند.

 

 5. تبدیل زشتی ها به نیکی ها

حسنات

بازگشت از گناه اعمال زشت را به نیکی ها تبدیل می کند.از آنجا که قرآن هیچگاه راه بازگشت را به سوی مجرمان نمی بندد ، بعد از بیان عذاب برای ارتکاب به سه گناه بزرگ در آیات قبل، در این آیه استثنائی را قائل می شود و آن اینکه : «مگر، کسی که توبه کند و ایمان آورد و کار شایسته کند، پس خداوند بدیهاشان را به نیکی ها تبدیل می کند، و خدا همواره آمرزنده ی مهربان است اما منوط به ایمان است یعنی توبه و بازگشت واقعی است.

 

یاد خداوند اهرم نیرومند در پرهیز از گناه

هنگام فکر گناه و وسوسه ی شیطان، بلافاصله خدا را یاد کند.

قرآن‏مجید در وصف پارسایان می‏فرماید: « إِنَّ اَلَّذِینَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیطانِ تَذَکَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ‏ » (10) ؛ پرهیزگاران چون گرفتار وسوسه شیطان شوند همان‏دم متذکر (یاد خدا) شده و بصیرت یابند.یکی دیگر از آیات که دلالت بر این راهکار می کند سوره آل‏عمران آیه 135 است : وَ الَّذینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ یغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللَّهُ وَ لَمْ یصِرُّوا عَلى‏ ما فَعَلُوا وَ هُمْ یعْلَمُونَ و آنان که چون کار زشتى (گناه کبیره‏اى) انجام دهند و یا (به گناه صغیره‏اى) بر خود ستم نمایند، خدا را به یاد آرند و براى گناهان خود آمرزش خواهند- و کیست جز خداوند که گناهان را ببخشد؟- و بر آنچه کرده‏اند در حالى که مى‏دانند اصرار نمى‏ورزند. از آیه فوق استظهار می شود که یاد خدا، رمز توبه است. و تا یاد خدا در دل گناهکار زنده است، مى‏تواند در مدار متقین وارد شود .(11) «دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِیفَةً فِی الْأَرْضِ فَاحْكُم بَیْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَى فَیُضِلَّكَ عَن سَبِیلِ اللَّهِ إِنَّ الَّذِینَ یَضِلُّونَ عَن سَبِیلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ بِمَا نَسُوا یَوْمَ الْحِسَابِ» (12) ؛ ای داود ، ما تو را خلیفه روی زمین گردانیدیم در میان مردم به حق داوری کن و از پی هوای نفس مرو که تو را از راه خدا منحرف سازد آنان که از راه خدا منحرف شوند ، بدان سبب که روز حساب را از یاد برده اند ، به عذابی شدید گرفتار می شوند.

 

عادت ندادن خود به گناه

انسان نباید خود را به گناه عادت دهد، به عبارت دیگر اینکه از گناه پی در پی بپرهیزدگناه زیاد و مستمر، سر انجام انسان را به تکذیب روز جزا منتهى مى‏کند: «الَّذِینَ یكَذِّبُونَ بِیوْمِ الدِّینِ وَ ما یكَذِّبُ بِهِ إِلاَّ كُلُّ مُعْتَدٍ أَثِیم»  همانان که روز جزا را دروغ مى‏پندارند و تنها کسانى آن را انکار مى‏کنند که متجاوز و گنهکارند.

 کلمه« اثیم» به معناى کسى است که گناهان بسیار داشته باشد، به طورى که گناهانش روى هم انباشته شده، و به کلى در شهوات غرق شده باشد.

« وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها» ) ؛ سپس پلیدکارى و پرهیزگارى‏اش را به آن الهام کرد.«كَلَّا إِنَّهُمْ عَنْ رَبِّهِمْ یوْمَئِذٍ لَمَحْجُوبُونَ» ؛ در روز محروم بودنشان از کرامت قرب و منزلت پروردگارشان محروم می شوند.

 

در محضر خدا بودن

انسان همیشه خود را در محضر خداوند ببیند و قبل از ارتکاب گناه، این واقعیت را برای خود تداعی کند و همچنین پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و آل البیت علیهم السّلام را شاهد عمل خود بداند چنانچه این روایت مؤید این واقعیت می باشد.از ابو بصیر از امام صادق علیه السّلام نقل شده که فرمود: هر صبحدم اعمال بندگان- بندگان نیکوکار و بدکار- به پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم عرضه مى‏شود، بنا بر این مراقب اعمال خود باشید، (113)و همین است گفتار خداوند: «...اعْمَلُوا فَسَیرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ‏ ...» (17) «...هر کارى مى‏خواهید بکنید، به زودى خدا و رسولش عمل شما را خواهند دید...» آنگاه حضرت ساکت شد. و همچنین محمد بن فضیل مى‏گوید: از امام صادق علیه السّلام در باره گفتار خداوند: «...فَسَیرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ...» (18) «...به زودى خدا و رسول او و مؤمنان عمل شما را خواهند دید...» سؤال کردم، فرمود: هر صبحدم اعمال امّت رسول خدا- امّت نیکوکار و بدکار- به وى عرضه مى‏شود. (19)


بگو: ای بندگان من که بر خویشتن زیاده روی روا داشته اید، از رحمت خدا نومید مشوید. در حقیقت، خدا همه ی گناهان را می آمرزد، که او خود آمرزنده مهربان است.حضرت علی علیه السّلام فرمودند: در شگفتم از کسی که می تواند استغفار کند و نا امید است

از بین رفتن لذت گناه و باقی ماندن نکبت آن

هرگاه دچار وسوسه ی شیطان و نفس شدیم باید این موضوع را که بسیار مؤثر است در ترک گناه برای خود در نظر بگیریم که لذّت گناه از بین می رود اما نکبت آن در وجود انسان باقی می ماند.از حضرت على علیه السّلام نقل شده است: قطع شدن لذّتها و بر جاى ماندن گناهان را به یاد داشته باشید.(20) از حضرت على علیه السّلام نقل شده است: چقدر فاصله است میان دو کار: کارى که لذّتش مى‏گذرد و زیانش باقى مى‏ماند، و کارى که رنجش مى‏گذرد و پاداشش مى‏ماند!

نا امید نشدن از درگاه خداوند، (نا امید شدن از درگاه الهی یکی از گناهان کبیره است.)

انسان نباید با یکبار ارتکاب به گناه، خودش را شخصی گمراه و غیر قابل بازگشت بشناسد بلکه باید با مصمّم بودن به بازگشت و توبه و امید به غفران الهی، خودش را از منجلاب گناه بیرون بکشد و از گناه پی در پی نجات یابد. و بداند که چه بسا مى‏شود گناه مقدمه سعادت و آمرزش مى‏شود، البته نه از آن جهت که گناه است، بلکه از این جهت که نفس آدمى را از ظلمت و شقاوت به جایى مى‏کشاند، که مایه وحشت نفس شده، و در نتیجه نفس سرانجام شوم گناه را لمس نموده، متنبه مى‏شود و به سوى پروردگار خود برمى‏گردد، و با برگشتنش همه گناهان از او دور مى‏شود، و معلوم است که در چنین وقتى خدا هم به سوى او برمى‏گردد، و او را مى‏آمرزد. خداوند در قرآن می فرماید: «قُل یا عِبادِی الَّذِینَ أَسرَفُوا عَلی أَنفُسِهِم لا تَقنُطُوا مِن رَحمَةِ اللهِ إِنَّ اللهَ یغفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً إِنَّهُ هُوَ الغَفُورُ الرَّحِیمُ» (22)؛ بگو: ای بندگان من که بر خویشتن زیاده روی روا داشته اید، از رحمت خدا نومید مشوید. در حقیقت، خدا همه ی گناهان را می آمرزد، که او خود آمرزنده مهربان است.حضرت علی علیه السّلام فرمودند: در شگفتم از کسی که می تواند استغفار کند و نا امید است




برچسب ها :
حکم غیبت

حکم غیبت

كسى كه از شخصى غيبت كرده يا شنيده است، آيا بايد رضايت فرد غيبت شده را به دست آورد؟

كسى كه از شخصى غيبت كرده يا شنيده است، آيا بايد رضايت فرد غيبت شده را به دست آورد؟


همه مراجع (به جز بهجت): خير، كسب رضايت او واجب نيست ؛ ولى بايد از اين گناه توبه كند.

آيه‏اللّه‏ بهجت: آرى بايد رضايت او را جلب كند، مگر اينكه عزت و آبروى او را نزد كسانى كه پيش آنان غيبت كرده، اعاده نمايد و اگر امكان رضايت و يا دسترسى به او نباشد، بايد براى او استغفار كرد.




برچسب ها :

کدام زنان در رکاب امام زمان هستند

در این روایت امام صادق(علیه السلام)، از آن سیزده زن فقط نام نه نفر را یاد می‌کند .در کتاب خصایص فاطمیّه به‌نام نسبیه، دختر «کعبه مازینه» ، و در کتاب منتخب‌البصائر به‌نام «وتیره» و «أحبشیه» اشاره شده است

حضور پنجاه زن در بین یاران امام

 اولین گروه از زنانی که به محضر امام زمان می‌شتابند آنهایند که در آن ایّام می‌زیسته‌اند و همانند دیگر یاران امام(علیه السلام)، به هنگام ظهور در حرم امن الهی به‌خدمت امام(علیه السلام)، می‌رسند. در این‌باره دو روایت وجود دارد:
روایت اول: امّ سلمه ضمن حدیثی درباره علایم ظهور، از پیامبر(صلی الله علیه وآله) روایت کرده است که فرمود:"در آن هنگام پناهنده‌ای به حرم امن الهی پناه می‌آورد و مردم همانند کبوترانی که از چهار سمت به یک سو هجوم می‌برند به‌سوی او جمع می‌شوند تا اینکه در نزد آن حضرت سیصد و چهارده‌نفر گرد می‌آیند که برخی از آنان زن می‌باشند که بر هر جبار و جبار زاده‌ای پیروز می‌شود."
روایت دوم : جابربن یزید جعفی، ضمن حدیث مفصلی از امام باقر(علیه السلام)، در بیان برخی نشانه‌های ظهور نقل کرده که:"به‌خدا سوگند، سیصد و سیزده نفر می‌آیند که پنجاه نفر از این عده زن هستند که بدون هیچ قرار قبلی در مکه کنار یکدیگر جمع خواهند شد. این است معنای آیه شریفه: «هرجا باشید خداوند همه شما را حاضر می‌کند. زیرا او بر هر کاری توانا است».
  در روایتی که نام یاران برشمرده شده است نام هیچ زنی وجود ندارد . در پاسخ این شبهه می‌توان گفت : این چند نفر در زمره همان سیصد و سیزده نفر هستند . زیرا:ئاولاً امام(علیه السلام)، می‌فرماید : "فیهم" یعنی در این عده پنجاه زن می‌باشد.
شاید تعبیر مردان بدین سبب باشد که بیشتر این افراد مرد هستند و این کلمه از باب فزونی عدد مردان ، چنین ذکر شده است.
اگر مقصود همراهی خارج از این عده بود امام می‌فرمود: "معهم" ، نه اینکه بفرماید "فیهم" ، زیرا این سیصد و سیزده نفر مانند عدد اصحاب بدر برشمرده شده‌اند و همه یاران و فرماندهان عالی‌رتبه و ازنظر مقام و قدرت درحد بسیار بالایی هستند که برخی با ابر جابه‌جا می‌شوند و اینها بدون شک با بقیه مردم آن زمان فرق بسیار دارند.بنابراین اگر بگوییم آنها جزو همان سیصد و سیزده نفر هستند برای آنها رتبه و موقعیت ویژه قائل شده‌ایم و اگر بگوییم در زمره یاران دیگر حضرت باشند از امتیاز کمتری برخوردارند.

ب) زنان آسمانی


 دسته دوم چهارصد بانوی برگزیده هستند که خداوند برای حکومت جهانی حضرت ولی‌عصر(عج الله تعالی فرجه)، در آسمان ذخیره کرده است و با ظهور آن حضرت به همراه حضرت عیسی(علیه السلام)، به زمین می‌آیند.
ابوهریره از پیامبر(صلی الله علیه وآله) روایت کرده که: "عیسی‌بن مریم به همراه هشتصد مرد و چهارصد زن از بهترین و شایسته‌ترین افراد روی زمین فرود خواهد آمد."
آیا این زنان از امت‌های پیشین هستند یا امت اسلامی زمان پیامبر(صلی الله علیه وآله)، و معصومین(علیهم السلام)؛ یا از دوران‌های مختلف؟ آنها از چه زمان و به چه علت به آسمان برده شده‌اند و برای عهده‌داری منصبی در حکومت حضرت می‌آیند یا برای مسایل دیگر؟ اینها پرسش‌هایی است که این حدیث از آنها چیزی نمی‌گوید.

ج) رجعت زنان


 سومین گروه از یاوران حضرت بقیه اللَه(علیه السلام)، زنانی هستند که خداوند به برکت ظهور امام زمان آنها را زنده خواهد کرد و بار دیگر به دنیا رجعت خواهند نمود . این گروه دو دسته‌اند : برخی با نام و نشان از زنده شدنشان خبر داده شده و برخی دیگر فقط از آمدنشان سخن به ‌میان آمده است.
در منابع معتبر اسلامی نام سیزده زن یاد می‌شود که به هنگام ظهور قائم آل محمد(صلی الله علیه وآله)، زنده خواهند شد و در لشکر امام زمان به مداوای مجروحان جنگی و سرپرستی بیماران خواهند پرداخت.
طبری در دلائل الامامه، از مفضل‌بن عمر نقل کرده که امام صادق فرمود :همراه قائم آل محمد ، سیزده زن خواهند بود. گفتم آنها را برای چه کاری می‌خواهد؟ فرمود: به مداوای مجروحان پرداخته، سرپرستی بیماران را به‌عهده خواهند گرفت . عرض کردم: نام آنها را بفرمایید . فرمود : قنواء دختر رشید هجری، ام ایمن، حبابه والبیه، سمیه [مادر عمار یاسر]، زبیده ‌ام خالد احمسیّه، ام سعید حنفیه، صیانه ماشطه، ام خالد جهنّیه."صیانه ماشطه" در زمان حضرت موسی می‌زیسته است و مادر عمار یاسر در ابتدای بعثت به شهادت رسید."حبابه" در زمان علی(علیه السلام)، و "قنواء" در زمان امام حسن و امام حسین(علیه السلام)، و بقیه در زمان‌های دیگر زندگی می‌کرده‌اند.
این گروه سیزده نفری رجعت خواهند کرد و خداوند برای قدردانی از آنها ، به برکت امام زمان(عج الله تعالی فرجه) آنها را زنده خواهد کرد.
در این روایت امام صادق(علیه السلام)، از آن سیزده زن فقط نام نه نفر را یاد می‌کند .در کتاب خصایص فاطمیّه به‌نام نسبیه، دختر «کعبه مازینه» ، و در کتاب منتخب‌البصائر به‌نام «وتیره» و «أحبشیه» اشاره شده است .




برچسب ها :

ارتباط پیامکی با جنس مخالف چه حکمی دارد؟

چرا ارتباط دختر و پسر مشكل داره ؟ اگه فقط از طريق پیامک باشه، بدون شهوت و بدون هيچ قصد و نيت بد، اشكال داره يا خير؟ خواهش می کنم منطقی به من بگید چرا

چرا ارتباط دختر و پسر مشكل داره ؟ اگه فقط از طريق پیامک باشه، بدون شهوت و بدون هيچ قصد و نيت بد، اشكال داره يا خير؟ خواهش می کنم منطقی به من بگید چرا؟
  پاسخ برخی شبهات در رابطه با ارتباطات مابین دو جنس مخالف، داده شده است.
چرا ارتباط دختر و پسر مشكل داره ؟ اگه فقط از طريق پیامک باشه، بدون شهوت و بدون هيچ قصد و نيت بد، اشكال داره يا خير؟ خواهش می کنم منطقی به من بگید چرا؟


*** پرسشگر محترم؛ سؤال تان حاکی از این است که فردی مذهبی هستید و مسائل شرعی و دینی در زندگی تان اهمیت دارد، در غیر اینصورت به دنبال پاسخ این سوال نمی آمدید؛ اگر شما این نگاه دینی را همواره و در طول زندگی در خود حفظ کنید و در برخورد با شبهات و دو راهی ها از متخصصین دینی کمک بگیرید، از آسیب ها و وسوسه های شیطان در امان خواهید بود و سعادت دنیوی و اخروی نصیبتان می گردد ان شاء الله.

*** در مورد پرسشی که مطرح کردید باید بگوییم هر گونه ارتباط عاطفی و دوستانه دختر و پسر نامحرم (پیامکی، تلفنی، حضوری، مکاتبه ای، چت و ...) و با هر توجیهی (بدون نیت بد، بدون شهوت، به قصد شناخت بیشتر، به قصد ازدواج و ...) از نظر شرعی اشکال دارد و جایز نیست. گفتنی است رابطه علمی و کاری زن و مرد هنگام ضرورت، با رعایت کامل مسائل شرعی اشکالی ندارد ولی آن جا هم باید بسیار مراقب بود که این رابطه شکل دوستانه و عاطفی به خود نگیرد. پس اینکه شما گفتید «اگر این ارتباط دوستانه از طریق پیامک باشد، بدون قصد و نیت بد و بدون شهوت» نیز ، مصداق اینگونه ارتباط هاست و اشکال دارد. در ضمن ارتباط های پیامکی و تلفنی با توجه به گرایش طبیعی دو جنس مخالف نسبت به هم، به روابط حضوری نیز می کشد (تجربه های فراوان افراد، این را نشان داده) و ابعاد خطرناک تر و گسترده تری می گیرد که ترک آن رفتارها و رهایی از آسیب هایش بسیار مشکل می شود. توضیحاتی که در ادامه می آید این موضوع را بیشتر برایتان روشن می کند :

1. اگر کسی بگوید من می خواهم با جنس مخالف رابطه عاطفی و دوستانه پیامکی و تلفنی داشته باشم بدون شهوت! حرفی متناقض گفته؛ چون اولاً به دلیل وجود غریزه جنسی که خداوند آن را در نهاد هر انسان سالمی قرار داده، دو جنس مخالف به طور طبیعی به هم تمایل دارند، و در رابطه های عاطفی، دوستانه و خارج از چهارچوب به دلیل این ویژگی انسان ها، مسلماً شهوت وجود دارد و کسی که آن را نفی کند تنها خود را فریب داده؛ ثانیاً شهوت در معنای اصلی خود به معنی میل و رغبت به چیزی است، و وقتی شما با اراده و اختیار خود، با جنس مخالفتان رابطه عاطفی و دوستانه برقرار کنید، به معنی این است که میل به این کار دارید و این میل هم به دلیل وجود همان غریزه جنسی است. پس فرض رابطه عاطفی و دوستانه دختر و پسر بدون وجود شهوت، فرض باطلی است. گفتنی است برخی اوقات این شهوت موجب صدور رفتارهای پرخطری چون ارتباط جنسی و ... می شود و گاهی خیر؛ ولی اینها هیچ کدام تغییر در حکم این مسأله ایجاد نمی کند و هر دو گناه است و آسیب زا می باشد. اين نوع رابطه ها، بهترين فضا را براي جولان شيطان و هواي نفس فراهم مي كند و بسيار خطرناك است و فرد مسلمان از این رابطه ها اجتناب می کند تا رضایت خداوند را کسب کند و نه شیطان را.2. برخی می گویند ما می خواهیم با جنس مخالف رابطه داشته باشیم و حرف های معمولی بزنیم و نیت بدی نداریم و شهوتی هم در کار نیست! به این افراد باید گفت : چرا این حرف های معمولی را با دوستان هم جنس خود نمی زنید؟ وقتی به درون خود رجوع کنند می بینند رابطه با جنس مخالف برایشان لذتی دیگر دارد (و این همان شهوتی است که معطوف به نامحرم می باشد و گناه است). هر انسان عاقل و بالغی می داند که حتی فکر رابطه با جنس مخالف و تصور آن در ذهن، تحریک کننده است، حال چه برسد به ارتباط! ؛ توجیهات مختلف نمی تواند واقعیت را تغییر دهد و نباید خود را فریب دهیم. البته گرایش زن و مرد نسبت به هم طبیعی است ولی باید از راه ایمن و شرعی به آن پاسخ داد که آن راه را دین مشخص کرده : ازدواج. برای ازدواج هم باید کمی صبر و تحمل داشت تا شرایطش فراهم گردد.

*** پرسشگر محترم؛ ما در ادامه مطالبی را تقدیم تان خواهیم کرد تا شناختی صحیح نسبت به این گونه روابط و آسیب های آن پیدا کنید و این شناخت باعث جهت دهی صحیح به رفتارهایتان گردد؛ چرا که رفتارهای ما تابع اندیشه های ماست و اگر اندیشه های صحیح در وجود ما شکل بگیرد، رفتارهایمان نیز صحیح خواهد شد. ما تنها می توانیم حکمت تحریم این روابط و آسیب ها و پیامدهای منفی آن را برایتان رونمایی کنیم، بقیه راه با شماست چرا که ما صاحب اراده و اختیار شما نیستیم. اگر فردی اینها را قبول نکند، تنها خود متضرر می گردد. اکنون به توضیحات زیر که حکمت تحریم و پیامدهای منفی روابط دختر و پسر نامحرم پیش از ازدواج را نشان می دهد، توجه کنید :
* در ابتدا دو موقعيت فرضي و احتمالي را مثال مي زنم و واكنش يك انسان سالم، بهنجار و عاقل را در آن موقعيت ها بيان مي كنم :

- فرض كنيد ماده اي بسيار زيبا و خوشرنگ در طبيعت وجود دارد، كه دانشمندان به اين نتيجه رسيدند برخي اوقات و به دليل فعل و انفعالاتي كه در آن صورت مي گيرد نوري را از خود ساطع مي كند كه به محض برخورد به چشم، باعث نابينايي فرد مي گردد و راهي هم براي جلوگيري از آن كشف نشده است. انسان عاقل هيچ گاه به سمت اين ماده نمي رود. چرا؟ چون با امكان نابينا شدن مواجه است و با نرفتن به سمت آن ماده، مي خواهد جلوي كور شدن خود را بگيرد.
- فرض كنيد مي خواهيد به مغازه اي برويد كه دو مسير براي رفتن به آنجا وجود دارد. هنگامي كه مي خواهيد وارد يكي از آن دو مسير شويد، افرادي به شما مي گويند، شيري از باغ وحش فرار كرده و در مسيري كه شما قصد عبور از آن را داريد، آزاد است و هر كسي از آن جا رد شود، امكان دريده شدن و كشته شدنش وجود دارد. عكس العمل انسان عاقل در اينجا چيست؟ حتي اگر احتمال اين را بدهد كه آن افراد يك درصد به او راست گفته باشند، براي حفظ جان، مسير خود را تغيير مي دهد، چون با امكان كشته شدن توسط شير، مواجه است.
* يكي از دلايلي كه دين، انسان را از روابط بي چارچوب و خارج از شرع با جنس مخالف نهي مي كند، امكان آلوده شدن به گناه است. به دليل غريزه جنسي و كشش خدادادي كه بين جنس زن و مرد وجود دارد (كه براي شكل گيري ازدواج هم لازم است)، هيچ انسان سالم و عاقلي نمي تواند بگويد من در رابطه با جنس مخالف (رابطه دوستانه و عاطفي) به گناه آلوده نمي شوم؛ اين امكان گناه، بدون شك وجود دارد. مكاتبات فراواني با ما مي شود كه دختر و پسر (حتي به قصد ازدواج و شناخت بیشتر و آماده شدن شرایط) با هم رابطه پيدا كرده اند و به خود مطمئن بوده اند و مي خواستند كه شرعي هم عمل كنند ولي لغزيده اند و علاوه بر صدمات روحي حاصل از اين رابطه ها، به وادي گناهان بزرگ نيز كشيده شده اند و حالا پشيمانند. آدمي از يك لحظه بعد خود با خبر نيست، آن هم در رابطه با اين موضوع كه به طور طبيعي جاذبه و كشش فراواني دارد و يكي از مهمترين لغزش گاه هاي انسان است. حتماً داستان آن زاهد (مقدس اردبیلی) را شنيده ايد كه به او گفتند اگر با يك دختر تنها باشي چكار مي كني؟ گفت : پناه مي برم به خدا. در ضمن، علاوه بر اينكه احتمال آلوده شدن و لغزش از طرف خود فرد وجود دارد، امكاني ديگر از طرف فرد مقابل هم هست. اگر طرف مقابل اقدام به كاري گناه آلود كند، طرف ديگر نيز درگير خواهد شد. حتي اگر كسي بگويد من مقابله مي كنم و جلوگيري مي كنم!؛ چون به هر حال اتفاق رخ داده و در ذهن فرد هميشه باقي مي ماند و اين اتفاق را هم خود فرد با اقدام به اين نوع رابطه ايجاد كرده است. پس امكان آلوده شدن به گناه در روابط دختر و پسر بسيار بالا و دو طرفه هم هست. گفتنی است در عصر حاضر، بسیاری از این دوستی ها از رابطه های پیامکی و تلفنی یا چت در اینترنت، آغاز می گردد و به روابط حضوری نیز کشیده می شود. فراوانی تجارب تلخ دراین نوع روابط (مورد سوء استفاده واقع شدن، از بین رفتن باکرگی دختر، باردار شدن دختر، درگیر بیماری های آمیزشی شدن، آبرو ریزی، عذاب وجدان شدید، افسردگی، خودکشی و ...) به قدری است که آینده تاریک آن کاملاً واضح و مشخص است.

انسان عاقل و ديندار وقتي این آسیب ها را می بیند و با امکان گناه كه فضاي روح و فطرتش را آلوده مي كند، مواجه مي شود، هيچ گاه به سمت آن نمي رود. در مورد مسائل مادي (كه دو مثال در بالا آورديم) نوع بشر بسيار حساس تر است، و اگر موردي باشد كه به جسم يا مال او آسيب بزند، از آن سریعاً حذر مي كند، چون اگر به آن ها بي توجهي كند، اثرات منفي اش را فوري مي بيند و حس مي كند؛ اما در مورد آسيب هاي معنوي چون مشهود نيست، برخي افراد يا آن ها را قبول نمي كنند و يا مي خواهند با توجيهات مختلف از آن ها عبور كنند. اما اين توجيهات (كه موافق با هواي نفس و در جهت كسب لذت هاي نامشروع است) مانع اثرات مخرب رفتارهاي اشتباه ما نخواهد بود و به تدريج و در طي زمان، نتايج منفي اعمال غير شرعي خود را هم در اين دنيا و هم در دنياي ابدي خواهند دید

*** در اینجا برخي از پيامدهاي منفي روابط عاطفي دختر و پسر، پيش از ازدواج را نیز برايتان رونمايي مي كنم تا با مشكلات و عيوب اين گونه ارتباط هاي غير شرعي بیشتر آشنا شويد و حكمت تحريم اين گونه روابط را نیز بهتر متوجه گردید و هيچ گاه با توجیهات مختلف به سمت اين روابط نرويد، چرا كه تاريخ اين گونه روابط غير شرعي و بي چهارچوب به ما گوشزد مي كند كه انسان خودش را در دامي كه بسياري از خوش باوران ( حتي افراد مذهبي) در آن گرفتار شده اند، نيندازد :

1. فقدان شناخت درست و واقع بينانه : معمولاً ادّعا مي ‏شود اين گونه روابط و دوستي‏ها به انگيزه ازدواج شكل مي‏ گيرد، ولي با كمي دقّت فهميده مي‏ شود، روح حاكم بر اين گونه دوستي‏ها، عشق‏ورزي كور است نه خردورزي. پاي خرد و عقل در ميدان عاشقي لنگ است. امام علي عليه السلام مي‏ فرمايند: «حبّ الشّيء يعمي و يصمّ»، دوست داشتن چيزي انسان را كور و كر مي كند. در حالي كه تصميم‏گيري درست در مورد ازدواج با فرد خاص، تنها با تكيه بر عقلانيّت و خردورزي ممكن است. دوستي‏هاي قبل از گزينش همسر، راه عقل را مسدود و چشم واقع بين انسان را كور مي‏ سازد و اجازه نمي ‏دهد تا يك تصميم صحيح و پيراسته از اشتباه گرفته شود. اين نوع انتخاب‏ها كه در فضايي آكنده از احساسات و عواطف انجام مي‏ گيرد. به دليل نبود شناخت عميق و واقع‏بينانه، زندي مشترك را تلخ و آينده را تيره و تار مي ‏سازد.2. ايجاد جو بدبيني و ازدواج هاي ناموفق : ازدواج‏ هايي كه ثمرة ارتباط قبلي دختر و پسر است، با مشكلات متعددي مواجه است. از طرفي چون عشق و علاقه، قبل از شناخت دقيق يكديگر شكل گرفته است، قدرت انتخاب را از آنان سلب مي‏ كند و موجب مي ‏شود بدون شناسايي دقيقِ طرف مقابل و خانوادة او، اقدام به ازدواج كنند. بر اين اساس، پس از گذشت مدتي از ازدواج و فرونشستن محبّت اوليه، دو طرف متوجه نقايص طرف مقابل و ناهماهنگي‏ ها مي ‏شوند. مشاهدة اين موارد، زمينه گسست و درگيري را بين همسران فراهم مي‏ كند. از سوي ديگر با توجه به ارتباط قبلي هر يك از دختر و پسر، آنها نسبت به همسر خود دچار سوءظن شده، حاكميت فضاي بي‏اعتمادي نيز به شكنندگي روابط آنها منجر خواهد شد. دختر و پسري كه قبل از ازدواج با همديگر ارتباط داشته‏اند، نمي‏ توانند به يكديگر اعتماد كنند و هميشه اين تصور وجود دارد كه نكند همسرش با ديگري ارتباط دارد. پسر به خود مي‏ گويد اين دختر وقتي به راحتي با من پيوند و رابطه نامشروع برقرار نمود، پس از اعتقاد و ايمان قوي برخوردار نيست. بنابر اين از كجا معلوم پيش از ارتباط با من، با فرد ديگري طرح دوستي نريخته است. از كجا معلوم كه در آينده با اين كه همسر من است با ديگري ارتباط برقرار نكند؟دختر نيز همين تصور را نسبت به پسر دارد. بر اين اساس اين گونه ازدواج‏ها داراي پايه واساسي سست و متزلزل است و تجربه نشان داده كه در بيشتر اوقات منجر به طلاق و جدايي مي ‏گردد.
بر اساس يك يافته پژوهشي در آمريكا، زوج‏هايي كه پيش از ازدواج با يكديگر زندگي مي‏ كنند زندگي زناشويي آنها با مشكلات عديده‏اي رو به رو است و منجر به طلاق مي ‏شود. به گزارش ايسنا، دكتر «كاترين كوهان»، استاد دانشگاه ايالت پنسيلوانيا گفت : طبق آخرين تحقيقات، افرادي كه پيش از ازدواج با يكديگر رابطه داشته‏اند بعد از ازدواج در حلّ مشكلات خود عاجزند، چرا كه نسبت به يكديگر بسيار بدبين هستند. كوهان گفت: طبيعت ارتباطات آزاد اين است كه زوجين چندان انگيزه‏اي براي حل درگيري ‏ها و حمايت از مهارت‏هاي خود ندارند. وي افزود: به نظر مي‏ رسد ارتباطات اين افراد زودتر از افرادي كه با يكديگر دوست نبوده‏اند، سرد و منجر به طلاق مي‏ شود. وي در پايان گفت: مي ‏توانم بگويم رابطه قبل از ازدواج به هيچ وجه سبب دوام زندگي زناشويي نمي‏ شود [روزنامه جمهوري اسلامي – ش 6571- 29/11/1380 – ص 5]

3. افت تحصيلي و ركود علمي : اين گونه روابط باعث مي‏ شود كه دو طرف تمام فكر و توجه و تمركز خود را صرف ديدارها و ملاقات ‏هاي حضوري و تلفني خود بكنند و اين بزرگ‏ترين مانع براي رشد و ترقي علمي است؛ زيرا تحصيل دانش نيازمند تمركز نيروهاي فكري وروحي است. دل ‏مشغولي و اضطرابي كه در اثر اين گونه پيوندها پديد مي ‏آيد بزرگ‏ترين سد راه تعالي علمي و تحصيلي است؛ لذا متصديان امور علمي مدارس و دانشگاه‏ ها توصيه مي‏ كنند. حتي ايام عقد و نامزدي جوانان در بحبوحه تحصيلات نباشد تا آنان بتوانند با تمركز بيشتر فكر، در ادامه دروس و امتحانات موفق شوند.4. عدم استقبال از تشكيل خانواده : اين گونه روابط و دوستي‏ها معمولا به انگيزه تفنّن و سرگرمي شكل مي ‏گيرد و در خلال آن از خود باوري و زودباوري دختران سوء استفاده مي شود. متاسفانه در بسياري موارد بين عشق و هوس تمييز داده نمي‏ شود. عشق حقيقي و پاك با هوس ‏هاي آلوده و زودگذر، تفاوت جوهري دارد. برخي از اين روابط كه مبتني بر هوسراني و سرگرمي است، پس از مدتي رو به سردي و افول مي ‏نهد. جاذبه و دل ربايي‏ ها مربوط به روزها و ماه‏ هاي اول دوستي است؛ ولي ديري نمي ‏پايد كه اين روابط عادي شده و به جدايي مي كشد. حس تنوع طلبي انسان از يك طرف و فقدان عامل بازدارنده از طرف ديگر باعث مي ‏شود برخي سراغ ازدواج و تشكيل خانواده نروند. جامعه‏اي كه از تشكيل كانون خانواده استقبال نكند هيچ‏گونه ضمانتي براي رشد و شكوفايي فضايل انساني در آن وجود ندارد. عمده خوبي‏ها و كمالات والاي انساني در پرتو تشكيل خانواده‏اي سالم، به فعليت مي‏ رسد.5. اضطراب، تشويش و احساس نگراني : در دوستي‏هاي موجود بين دختران و پسران، از آنجا كه مقاومتي بسيار قوي از طرف پدر يا مادر يا جامعه براي ممانعت از برقراري اين دوستي‏ها وجود دارد، اين گونه دوستي‏ها با مخاطرات رواني گوناگوني از جمله اضطراب و تشويش همراه است. وجود افكار ديگري چون احساس گناه و نگراني از تهديداتي كه براي فاش كردن روابط صورت مي‏ گيرد، يك تعارض دروني و اضطراب مستمر را به دنبال خود دارد. بنابر اين وجود چنين دلهره ‏ها و اضطراب ‏هايي كه گاهي لطمه‏ هاي جبران ناپذيري بر جسم و روان انسان دارد، از جمله آسيب‏هاي اين گونه روابط است.6. تنزل موقعيت اجتماعي : ارتباط با جنس مخالف و افشا شدن آن، باعث لكه‌دارشدن آبروي دختر و پسر و خانواده آنها (مخصوصاً خانواده دختر) مي‏ شود و به نوعي خانواده‌ها را دچار بحران‌ مي‌كند. چه ‏بسا خانوادة دختر يا خود دختر ديگر نتوانند در آن محل بمانند و مجبور شوند به شهر و ديار غربت مهاجرت كنند. حتي ممكن است خانواده‏اي، دختر خود را به قتل برساند.7. محروميت از ازدواج پاك : هر انساني در سرشت و نهاد خويش به دنبال پاكي‏ها و نجابت است. پسران و دختراني كه در پي اين روابط غير شرعي هستند در حقيقت پشت پا به سرنوشت خود زده‏اند و اين امر باعث مي ‏شود كه آن‏ها به جرم آلودگي به اين روابط شرايط ازدواج پاك را از دست بدهند. اين گونه روابط ناسالم در ازدواج پسران مشکل ايجاد مي كند و در آينده هم باعث عدم رضايت از زندگي مي شود و دختران را نيز در معرض آسيب هاي فراوان و بعضاً جبران ناپذير قرار مي دهد.8. آلوده شدن به گناه : قرآن كريم و روايت معصومان (ع) انسان را از رابطه نامشروع با ديگران و نگاه‏ هاي شهوت‏آميز برحذر داشته، وعدة خسران و عذاب به مرتكبان چنين اعمالي داده است. قرآن كريم مي‏ فرمايد: قُل لِّلْمُؤْمِنينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ و َيَحْفَظُوا فُروجَهُمْ ذَلِكَ أزْكي ... و َقُل لِّلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَيَحْفظْنَ فُرُوجَهُنَّ و َلاَ يُبْدينَ... زينَتَهُنَّ إِلاّ لِبُعُولَتِهِنَّ ... ؛ «به مؤمنان بگو! چشم‏هاي خود را [از نگاه به نامحرمان] فرو گيرند و عفاف خود را حفظ كنند. اين براي آنان پاكيزه‏تر است... و به زنان با ايمان بگو : چشم‏هاي خود را [از نگاه هوس ‏آلود] فرو گيرند و دامان خويش را حفظ كنند و زينت خود را آشكار ننمايند جز بر شوهرانشان ...» (1).
اين آيه، به صراحت دستور داده است زن و مرد نامحرم به يكديگر نگاه شهوت‏ آلود نداشته باشند. به‏راستي اگر به اين آيه مباركه عمل شود و دختر و پسر نامحرم از ابتدا به يكديگر توجه ننمايند و به هم نگاه هوس‏ آلود نكنند، آيا دوستي ‏ها و عشق ‏هاي خياباني به ‏وجود مي ‏آيند؟ اگرچه اين آيه مربوط به مطلق نگاه‏ هاي آلوده به جنس مخالف است و از آن نهي مي‏ كند، ولي مي ‏توان به ‏عنوان دليل قاطعي براي غير مجاز بودن ارتباط دختر و پسر، از آن بهره برد؛ زيرا در ارتباط دختر و پسر هزاران نگاه آلوده رد و بدل مي ‏شود و چه ‏بسا از حد نگاه شهواني بگذرد و به ارتباط جنسي منجر شود.

قرآن كريم در آية 25 سورة نساء نیز به مردان سفارش مي‏ كند با دختراني كه روابط پنهاني و دوستِ پسر دارند، ازدواج نكنند. قرآن كريم اين عمل را زشت و ناپسند دانسته، و آن را در كنار افراد زناكار مطرح كرده است (2)؛ همچنين در آية 5 سورة مائده به مردان توصيه مي‌كند پاك‌دامن باشند و از روابط پنهاني با زنان پرهيز كرده، دوستِ دختر نگيرند (3).

*** پرسشگر گرامي؛ ما مسمانيم و كلام خدا كه در قرآن آمده است، براي ما حجت است و دو آيه بالا به ما مي گويد : هيچ پسری نبايد دوست دختر بگيرد و هيچ دختری هم نبايد دوست پسر بگيرد ؛ آيا اين آيات، دليل محكمي براي نزديك نشدن به اينگونه روابط نيست؟ ***

علامه مجلسي در روايتي از معصومان(ع) نقل مي ‏كند كه فرمودند : «كسي كه به حرام دستش را به دست زني برساند، چون به صحراي محشر درآيد، دستش بسته باشد؛ و كسي كه با زنان نامحرم، خوش‏طبعي، شوخي و مزاح كند، خداوند در عوض هر كلمه، ساليان زيادي او را در محشر حبس مي‏ كند؛ و اگر زني راضي شود كه مردي به حرام او را در آغوش بگيرد، ببوسد يا به حرام با او ملاقات نمايد و يا با او خوش‏طبعي و شوخي كند، بر او نيز گناهي همانند آن مرد است» (4).

*** نكته پاياني :
پرسشگر گرامي؛ ارتباط غير شرعي دختر و پسر، يكي از بهترين فضاها، براي جولان هواي نفس و شيطان است؛ شيطان هنرمند قهاري است و اين رابطه هاي نامشروع را به زيبايي توجيه مي كند : «اين كارها اشكالي ندارد»، «رابطه شما پیامکی است»، «ارتباط شما پاک است»، «شما که کار خلافی انجام نمی دهید»، «شما شهوتتان را کنترل کرده اید و نیت بدی ندارید» ، «شما که قصدتان ازدواج است و به زودی به هم محرم می شوید»، «شما که کار گناهی انجام نمی دهید»، «بگذاريد همديگر را بيشتر بشناسيد»، «افرادي كه مانع تان مي شوند به شما حسودي مي كنند» و هزار توجيه شیطانی ديگر. اين گونه ارتباط، فرصتي طلايي را در اختيار هواي نفس و شيطان قرار مي دهد تا فرد را از مسير بندگي خدا خارج و در باتلاق گناه غرق كند. هيچ فردي نمي تواند بگويد من خودم را كنترل مي كنم، من فلانم، من ... ؛ تاريخ اين روابط چيز ديگري مي گويد. کسي منكر اين نمي شود كه ارتباط با جنس مخالف باعث تحريك غريزه و ايجاد لذت در فرد مي شود. اما آيا بايد هر لذتي را از هر طريقي به دست آورد؟ براي لذت بردن از جنس مخالف دين ما يك راه گذاشته است و آن ازدواج است و اين گونه لذت را بايد از اين طريق به دست آورد. دين آمده است ما را براي درست زندگي كردن راهنمايي كند و به ما مي گويد اينگونه ارتباط با نامحرم ( با هر توجيهي) بسيار آسيب زاست و پيامدهاي منفي فراواني براي زندگي دنيايي و اخروي فرد به ارمغان مي آورد. اگر ما مسلمان هستيم بايد راه دين را انتخاب كنيم و نه راه شيطان را. هواي نفس و وسوسه هاي شيطاني راه درست را مخدوش مي كنند و راه نادرست را زيبا جلوه مي دهند. اين هنر شيطان است. حال ما هستيم و اراده و اختيارمان در يك طرف و راه دين و راه شيطان در طرف ديگر. ميدان امتحان مهياست. مي توانيم راه درست را انتخاب كنيم و سعادتمند شويم و مي توانيم راه اشتباه را انتخاب كنيم و آينده ابديمان را به نابودي بكشانيم.




برچسب ها :

با راهیان نور در بهشت انس شهیدان
اینجا بهشت است!
زائـرانه در قدمـگاه حضرت زهـرا سلام‌الله علیها
 
 
چه بسیارند شهیدانی که لب تشنه جان داده اند و عطش ایشان ، هنوز در این صحرای بی آب و سوزان و تفتیده از نشانگان هدایت است. که اگر آب هم نبود ، آذوقه هم نبود ، هرم آفتاب هم عطش بر عطش می افزود ، محاصره هم سخت تر و سخت تر می‌شد...

کربلا

پایگاه خبری انصارحزب الله:خاک است. خاک! نه حرمی ، نه هر چه مسافران برای دیدنش سفر می‌کنند... خاک است و دیگر هیچ! خاک است اما اتصالی شریف به افلاک دارد. کجا دیده ای خاک را این سان شرافت دهند که راهی به ملکوت اعلی داشته باشد؟ دیده ای! تاریخ دیده است و چشم روزگاران... از ساعت و دقیقه و لحظه ای که خون حواریون حسینی علیه السلام و خون آن حضرت شهید الشهداء علیه السلام خاک های نینوا را گلگون نمود ، خاک را با افلاک قرابت و خویشاوندی پیش آمد!

خاکی شریف. دعوتی شریف. و چشم های تو در آزمون دیدن زیبایی ها. چه آزمون دشواری است جایی که تا چشم کار میکند خاک است و خاک ، دنبال جستن زیبایی ها باشی. زمان ما را به تاخیر افکنده! ما دیر رسیده‌ایم و برادرانمان همه جان خویش را نثار راه خدا کرده‌اند و ما در پی ایشان آمده ایم برای درک ذره ای و لحظه‌ای از آنچه زینب الصبور سلام الله علیها کشید... آمده‌ایم... ما را خوانده اند به خویش شهیدان ، تا مشق عشق ام‌المصائب سلام الله علیها کنیم. زمزمه کن: گلی گم کرده ام می‌جویم او را... حتما جواب خواهی شنید!

بیداری

نه خواب است و نه خیال! تو اینجایی ؛ اینجا! بهشت! خود خود بهشت! به بیداری بگذران. به ذکر. به نیایش. به کنکاش در درون خویش. فارغ از هر قیل و قال. خواب را از چشم و دلت دور کن. چشم باز کن. چشمی بر خویش ببند و چشمی به بهشت بگشا...
مظلومیت فرزندان غریب مادرانی را ببین که هنوز چشم انتظاران بازگشت پسران خویشند. مظلومیت لب تشنه هایی را ببین که ساعتها زیر هرم آفتاب مانده اند و قطره‌های خونشان این خاک های تفتیده را گلگون کرده است. مظلومیت شهیدانی که بی ادعا و بی نشان و مخلص ، عمری بایقین به شهادت زیستند و لاجرم در بهشت را به روی خود گشودند و حیات طیبه را جستند و یافتند...

چه سرّی است نمی‌دانم! که اینجا اگر خواب نمانی مدام زمزمه هایی تو را دنبال می‌کنند: من طلبنی وجدنی و من وجدنی عرفنی و من عرفنی احبّنی و من...

اگر چه این سفر ، سفری زینبی است و چون نام حضرت صبور سلام الله علیها بیاید ، یک رگ هشیار بر جانت نمی ماند ، بس که بی خویش میشوی از شدت حزنی زیبا...
اما؛ بیدار باش! خواب نمان! شهیدان به استقبال می‌آیند؛ با پیکرهای غرق در خون ، با تن های بی سر و با چهره های غبار نوری گرفته.

حلاوت سخن تلخ را ز عاشق پرس / ز ماهیان بطلب طعم آب دریا را / ز جای گرم به تلخی ز خواب می خیزند / مساز گرم درین تیره خاکدان جا را
نه خواب است و نه خیال. تو اینجایی... بهشت ِ انس شهیدان.

ستاره مرده

برخی سر بر زانوی غریبی دارند. حالشان حال دگری است. یادم هست یکیشان از بروز حال خوش هر که حال خوبی داشت دلگیر بود! می گفت: در نزد ستاره مرده راه گم کرده، حرف کهکشان نزن! حرف خورشید نزن! حرف نور نزن!

گفتمش: ستاره مرده هم به کار کهکشان می آید! بیقرار شو ، قرارت می دهند. بیدل شو، قلبی پاکت میدهند. این خاک را ببوس ، نورت میدهند تا درخشنده‌تر از همه ستاره‌های همسان خود بدرخشی. اینجا قدمگاه اولیاء الله است. اینجا کربلاست. غبار شو ؛ غبار شو؛ غبار. غباری از غبارهای پریشان این حوالی. غبارهای اینجا ، هر سحرگاه رو به راه کربلا می‌کنند. غبارهای اینجا...
اگر خدای جهان را سمیع می‌دانی / مکن بلند برای خدا تلاوت را

جای قدوم نور
دلم با ارواح مطهرشان عازم است! سفر به دل باید نه به پا! دلم بیتاب است. از تب و تاب نیفتد خوشتر است. تب و تاب دل ، مرا یاد شمه ای از احوالات لایدرک و لایوصف زینب کبری سلام الله علیها می اندازد وقتی قلبش با رأس بر فراز نیزه ها در تب و تاب بود و آنچه بر قلب مبارکش می گذشت را جز خدایش ، کسی واقف نبود... اصلا مرا باور این است که سفر راهیان نور ، اگر غور در احوالات بزرگ سفیر هدایت ، آن معلم معظم انسان ، نباشد ، سفر در ظواهر است و از باطن و معنا خبری نیست...

و چه زیبا درس داده « انسان » را که ؛ حیات واقعی نیست حیات بی نور ، حیات بی امام، زندگی بی فروغ و روزمره. چه خوب آموخته تاریخ را که اگر به درد امام زمانت نخوری، زیستنی بیهوده داری و مردنی ظلمانی و عبث!

راهیان نور ، گره بزرگی خورده به نام و یاد زینب کبری سلام الله علیها... اصلا هر کجایی که نام و یاد شهدا باشد ، نمیشود بی راهبری او (سلام الله علیها) رسالتی را به سرانجام رساند و پیغام خون را افشا نمود.

انگار پا میگذاری جای قدوم نورانی نور ؛ اینجا. برادران غیور شهیدت اگر اقتدا به حسین علیه السلام و حواریونش کردند ؛ ما چرا راهرو نباشیم راهبری معظم چون زینب سلام الله علیها را ؟ که بی نور هیچ راهی پیموده نمیشود...

حزنهای بسیط گاه و بیگاه خویش را دلتنگ مباش ؛ اینجا... که زینب سلام الله علیها ، طنین هر قلبی است که برای شهیدی بشکند و جوشش هر چشمه اشکی است که برای شهیدی جاری گردد...

زینب سلام الله علیها را مکرر فریاد کن ؛ تنها اوست که سرّ « شهید » را میداند.
چنان به فکر تو در خویشتن فرو رفتیم / که خشک شد چو سبو دست زیر سر ما
شده است سینه ما همچو تیغ جوهردار / ز بس که آه شکسته است در جگر ما
چه شکرهاست که در خارزار امکان نیست / به غیر عشق گرفتاری دگر ما را

دلم کوهی بود...

شبهایی که در هویزه و در جوار شهید علم الهدی و دوستانش ساکنی ، شبهای هم‌نشینی با یادمان شهدای شلمچه ، شبهای اروند که متلاطمت میکند آبهای غریبش، شبهای دهلاویه و چزابه و فکه و... بگذار که حزن و ماتمی عجیب و غریب ، خرابت کند. بگذار هر آنچه سالها ساخته ای ، ویرانه گردد. بگذار بند از بندت بگسلد و هزار پاره گردد قلب پریشانت... تا خراب نشود که درست نمی شود. حالا که در جوار شهیدانی ؛ بگذار خرابه شود آشیانه جانت تا گنجی درخور جای دهند میزبانان کریم در جانت!

تو مست خواب و قدح های فیض در دل شب / تمام چشم که دستی شود بلند آنجا
بگذار خراب شود این بنای مرتفع که در جانت ساخته ای از آمال و خواسته های دور و دراز ؛ تا شهیدان بسازند برایت بیت الاحزانی که هر کجای دنیا رفتی ، جایی را داشته باشی که بدان پناه ببری...

رسیدگی ز مطالب گذشتن است اینجا / به مدعا نرسیدن رسیدن است اینجا
خراب هر که شد ، از سیل می شود ایمن / علاج مرگ ز دست شستن است اینجا
شبی در خونین شهر ، دلم را دیدم که فرو ریخت! دلم کوهی بود ؛ به عنایت شهیدان و یاد ابی عبدالله الحسین علیه السلام ، حادثه ای زیبا رخ داد!

آن کوه ریزش کرد و فرو ریخت سنگ پاره هایش را در خودش! سال روی سال آمد و گذشت و آن سنگ پاره ها کوهی شدند راسخ و سدید. بگذار اگر کوه هم که باشد دلت ؛ اینجا فرو بپاشد و مضمحل گردد! بگذار حادثه ای زیبا رخ دهد و تو را زیبا کند.آن وقت هر جای دنیا که باشی ، قلبی داری که با استماع نام حسین علیه السلام تو را تا حرم امن و حصن حصین «حب الحسین علیه السلام» خواهد برد و خواهی شنید که ؛ ادخلوها بسلام آمنین!

و حالا تو زائر این یوسفستانی. زائر شهیدستانی. از هر قیل و قالی فارغ کن جانت را...
درای کاروان ، یوسف شناسان را به وجد آرد / ز گفتوگوی مردم نیست پروایی خداجو را

کلمات دگرگونه!

هستند آنهایی که بگویندت: اینجا چزابه است ، اینجا فکه است ، اینجا طلائیه است ، اینجا... و بعد شرح ماوقع دهند که چه شد و چه ها شد و چه بر شیران بیشه خمینی رضوان الله علیه گذشت در فکه و شلمچه و هویزه و...

من با تو کلمات دگری را واگویه میکنم. من با تو از غبارها میگویم. من با تو از تشویش ذرات عالم میگویم. من با تو از یوسف کربلا ، با تو از یوسف شهدا ، با تو از دل زینب سلام الله علیها سخن میکنم...

باور کن هیچ کجای دنیا ، اینقدر دلتنگ حسین علیه السلام نخواهی شد. اینجا هزاران شهید با حسین علیه السلام ، عشقبازی ها کرده اند. بخدا سوگند که هیچ صوت و نام و یاد و گفتاری چون نام سیدالشهداء علیه السلام ایشان را راضی و شادمان نمیکند. مگر نمی‌بینی هر چه وصیتنامه ورق بزنیم نوشته‌اند: بر من نگریید ، بر آن کسی بگریید که در کربلا لب تشنه و بی کفن رگهای گردنش را بریدند...

من با تو کلماتی دگرگونه واگویه میکنم. مویه های قلم مرا تو اشک بریز! یاد کن در کربلای ایران مسلم را! آنگاه که شیر به کمین شغالان و روبهان افتاد گریست. شماتتش کردند.گفتند: مثل تو شجاعی که برای چنان امری قیام کرده که نباید بگرید. مسلم علیه السلام بی‌درنگ جواب داد: لا ابکی لنفسی و لکن ابکی لاهلی المقبلین الی. من برای خویش گریه نمیکنم. برای آن خاندانی می‌گریم که دارند به سمت من و به کوفه می‌آیند. ابکی للحسین و آل الحسین. گریه ام برای حسین علیه السلام و آل اوست.

شهیدان نیز چنین بودند. تو گویی درس «حب الحسینی» بودن را از مسلم علیه السلام آموخته بودند که هیچ «من» و «ما» در قلبشان جایی نداشت. هر چه بود عشق حسین علیه السلام بود و بس...

کلمات دگرگونه ام را تو اشک بریز. گریه کن در جوار شهیدان برای یوسف شهیدان. مخلص شو. مسلم شو.غم هایت را به یک غم معامله کن و یکدله باش و چون مسلم علیه السلام و شهیدانی که میهمان ایشانی حزین بسوز که ؛ ابکی للحسین ، ابکی للحسین ، ابکی للحسین علیه السلام... و بعد ببین این نام مقدس محزون با دل و دنیا و آخرتت چه می کند!

به لامکان فتد ای آه گرم اگر راهت / ز ما دعا برسان آن بلندبالا را
ز آتش دل من دست را نگه دارید / که داغ میکند این لاله سنگ خارا را
ز حلقه گرچه سراپای چشم گردیده است / هنوز زلف ندیده است آن سراپا را

بهشت بی‌نشان

شهیدان بی مرقد و بی نشان را یاد کن. یاد چادر خاکی بیفت. بهار ، امسال هم عطر یاس گرفته. یاس کبود را یاد کن و آل یاسین بخوان برای آرام و قرار دل بیتاب خویش.
اروند را نظاره کن و به یاد چهره خاکی درّ یتیم بی‌نشان «آقا مهدی باکری» ، روضه چادر خاکی بخوان آب‌های نا آرام اروند را!

یاد کن شهید میثمی را ، مجتبی علمدار را ، شهید تورجی را ،... یاد کن آنها را که عمری با غمهای فاطمه سلام الله علیها سوختند و تمام شدند...

چه شبها که تا سحر با صدای روضه های جانسوز شهید علمدار سحر نکرده ای... نمیدانم میشود اینجا هم تاب آورد روضه فاطمیه ای شنیدن از شهید علمدار را یا نه؟!
که ؛ این شهیدان به نام حضرت یاس علیهاالسلام حساس بودند ، اینجا باید با احتیاط و حرمت مضاعف نام حضرت کوثر را ببری. اینجا قدمگاه حضرت زهراست...

یاد کن شهید رضا داروئیان را. صدایش تو گویی نغمه داوودی بود ؛ وقتی مناجات میخواند ، وقتی از کربلا می‌گفت و وقتی روضه های حضرت عباس علیه السلام میخواند شبهای عملیات.

یاد کن برونسی را. آن دلداده و پاک باخته ی فاطمی سلام الله علیها را... یاد کن حضور حضرت زهرا سلام الله علیها را در این خاک تفتیده گلگون. یاد کن کربلا را! یاد کن عمامه های پاره پاره و خونین را! یاد کن ناله های یک مادر پهلو شکسته را در قتلگاه ، بالای تنور خولی ، کنار هر شهیدی که به خاک می افتاد و به حسین علیه السلام سلام میداد...
یاد کن یاس کبود را در دقایق تحویل و تحول سال و حال. گریزی نیست از تلاطم و طوفان ، دل را ، این بهارهای فاطمیه ای را...

نمی شود نفس پاک گوهران باطل / بخار می شود ابر بهار دریا را/ گران رکابی کشتی نمی تواند کرد / علاج رعشه بی اختیار دریا را

بندگی باید کرد

ما که گفتیم شرمنده ایم شهدا ! گفتند: تا کی شرمندگی؟ مختصری نیز بندگی !
که؛ ایشان به مدد بندگی و عبودیت رسیدند تا بدان حد از یقین که شهادت را خواستند و گرفتند...

آنقدر خدای خویش را بنده های خوبی بودند که پیر و مرادشان میفرمود ره صد ساله یک شبه طی کردند . می‌فرمود هفتاد سال عبادت کردید خدا قبول کند ، یک بار هم یکی از این وصیت نامه ها را بخوانید...

وصیت نامه‌هایی سراسر عبودیت... بندگی را باید از حمید عارف آموخت ، بندگی را باید از حسینعلی عالی ، از حسین فهمیده ، از مرتضی گرکانی ، از علی تجلایی ، از ... بندگی را باید از قبیله بزرگ شهیدان آموخت.

خشیت و خضوع در بندگی را باید از صیاد شیرازی آموخت ، از طهرانی مقدم ، از شهید گرامی فرد ، از... یادمان شهید چمران را چون هزار باره نظر کنی و تجلی روح شریف و معظم دکتر را دریابی ، تو گویی یادمان با همه سنگینی اش لحظه ای برابر خدا ، خاشع میشود و به یکباره چون ذرات گرد و غبار از هم می پاشد!

که ؛ چمران روح عبادت را ، روح عبودیت را خوب دانسته بود ... عالمی دیگر بباید ساخت ، راه بندگی را باید از سید مرتضی یاد گرفت . و فکه با آن حال و هوای غریبش و با آن قتلگاه به سان کربلایش ، یاد نمازهای در دل شب سید مرتضی آوینی را زنده میکند ، وقتی وضو میگرفت و گاه ، شبها را به مناجات و عبادت میگذراند و گاه به نوشتن از شهدا . و حالا خود شهید است !

بنده های خوب بودند خدایشان را ؛ این شهیدان . قیمت اثبات بندگیشان را با نثار جانشان پرداختند . یاد حاج احمد متوسلیان بخیر که تا آنجا بنده بود رب العالمین را که آرزو میکرد به دست شقی ترین و قسی القلب ترین دشمنان دین خدا کشته شود !

یاد حاج همت بخیر که همتی بلند داشت برای تعبد... یاد سردار مهدی امینی بخیر که می گفت ما اسلام را تعبدی قبول می کنیم و از سنگلاخ ها و راه های سخت و صعب العبوری در مسیر بندگی سخن می گفت که حتی شده لنگ لنگان باید که پیمود ...
یاد بندگان خوب خدا بخیر ... بهترین بندگان خدا که شهیدان بودند .

روزی روزگاری ...

شهیدان امتحان پس دادند و نمره های قبولی گرفتند... روزگاری در این خاک غریب بر زمین و قریب به افلاک، تشنگی بیداد میکرد ، قمقمه‌ها همیشه خالی بود و هرم آفتاب و کام به زبان چسبیده و عطش ، ایمان رزمندگان اسلام را به امتحان می کشید ...

چه بسیارند شهیدانی که لب تشنه جان داده اند و عطش ایشان ، هنوز در این صحرای بی آب و سوزان و تفتیده از نشانگان هدایت است. که اگر آب هم نبود ، آذوقه هم نبود ، هرم آفتاب هم عطش بر عطش می افزود ، محاصره هم سخت تر و سخت تر میشد و حتی خردل ، اکسیژن و هوا را که حق طبیعی هر انسانی در عالم است ، تحریم میکرد ، بسیجی های مخلص عاشق امام روح الله ، در دل خندق‌های آتشین و سوزان جنوب زنده زنده ، ذره ذره جان میدادند اما لحظه ای از آرمان کلان خویش کوتاه نمی آمدند.

در سرمای ارتفاعات غرب و شمالغرب قندیل می بستند و جاودانه می شدند اما وجبی از خاک مقدس خویش را به دشمن وا نمی‌گذاشتند.

سرهایشان در کوهستان های وسیع و خوفناک شمالغرب به جرم حارس‌الخمینی بودن بریده میشد اما اجازه ورود به شهرها را به مزدوران اجیر شده غرب نمی‌دادند...

همان ها که از دنیای ما هیچ نمی خواستند . در اوج مظلومیت میرفتند و تنها سفارش میکردند مبادا امام تنها بماند ، مبادا حجاب را واگذارند خواهرانمان که سرخی خون ایشان ضامن تحفظ خونهای ریخته شده است ...

همان ها که مظلوم بودند . هنوز مظلوم اند . نگاهی که به سراپای شهرهامان بکنی میفهمی مظلومیت ایشان را... هماره به روزی می اندیشم که قبیله بزرگ ایشان (شهدا) به شهرها آمده باشند ؛ با عظمت و هیبت قدسی خویش ، و در و دیوار شهرهامان همه سبب شرمندگی ماست از ایشان ... وقتی بپرسند : بعد از ما چه کردید؟

سوغاتی

سفر که میروند ، سوغاتی می آورند به نشان ، به یادگار ، به رسم ، به سنت... سوغاتی ببر شیدایی را. جنوب را ، یادمان ها را ، حضور را ، انس را ، محبت را ، معرفت را ،... حب الحسین علیه السلام را سوغات ببر با خود از این سفر که چون به پای دل آمده باشی ، یکبارش نیز آخرت تو را و دل تو را کفایت خواهد کرد و در لحظات سخت به امدادت خواهند آمد قبیله ی شهیدان و چون فقط به پای جسم رفته باشی هزار بار باید که بیایی تا لاجرم شیدایی بگیری ، انس بگیری ، محبت بگیری ، معرفت بگیری ، حب الحسین علیه السلام بگیری...

اینجا را باید با خودت به خانه ببری! به شهر ببری! به مدرسه و دانشگاه و محل کارت ببری! این هنر توست وگرنه... اصل انس با شهیدان در شهرها معنا پیدا میکند. رسالتی اگر هست ، در شهرهاست. در کوچه ها و خیابان‌ها. در مدرسه ها و دانشگاه ها و ادارات و نهادها.

هنوز معبر شهادت باز است!

دلم را روانه میکنم زائرانه ؛ به جایی که برادران شهیدمان در خون خویش غلطیده‌اند؛ به عشق حسین علیه السلام از دنیا و ما فیها دل کنده اند و به جایی رسیده اند که خارج از فهم و تصور بشری است...

به آنها می اندیشم که یک سال گذشته را میهمان عنایاتشان بودیم و دریغمان نکردند جرعه ای نور ؛ به سید جمشید صفویان ، به شهید صالحی زاده ، به شهید اخلاقی ، به یونس زنگی آبادی ، به شهید عالی ، به احمدرضا احدی ، به شهید دیالمه، به شهید نصراللهی ، به...

حتی میزبانان کریم سالهای پیشین... صف در صف یوسف است که در نقش ضمیر ما مستتر است یاد و خاطرشان و گاه و بیگاه از نظرمان میگذرند و ما را قطره ای اشک و جرعه ای نور مهمان می کنند.

حتی هنوز چهره نورانی و خندان شهید علی خلیلی را خیلی خوب و زلال به یاد داریم. مثل به یاد داشتن سحرهای زیبای تاسوعای حسینی که از آن قمر بنی هاشم علیه السلام است و خاطره خوش صدای سلیم و نوحه نفس گیرش: ای منی آواره قُیان اباالفضل!

و حتی هنوز هم لبخند زیبای واپسین عکس حیات این جهانی شهید هادی محبی را!
هنوز دلمان از مهر شهیدان مدافع حرم که به درستی نامهایشان را هم نمی‌دانیم و نمی شناسیم ، لبریز است. جوشش محبت دارد دلمان به یادشان...

حتی یادمان است شهیدانی که در غرب و شمالغرب جا مانده اند. شهیدان مظلومی که اقتدای تام به حسین علیه السلام کرده اند و سرهایشان در نهایت قساوت قلب منافقین بریده شده است و خون نای و حنجره شان رو به ره کربلا نموده است...

شمالغرب که میگویم ، یادم می افتد آن معبر شهادت که هنوز باز است آنجاست! که مگر شهید احمد کاظمی و هم سفرانش آنجا آسمانی نشدند؟

شمالغرب که میگویم یاد شهید محمد منتظر قائم می‌افتم. یاد همه آنها که معبر شهادت را خوب یافتند و زیبا پر کشیدند...

دلم را با شهیدانم روانه میکنم زائرانه... بگذار غبارهای نورانی پریشان اینجا آن سان تمام وجودت را پر کنند که بعد از این هر کجا رفتی ، عطری و رنگی از شهیدان داشته باشی و چونان سوختن شمعی در تاریکی ، بسوزی و روشن کنی پیرامون خویش را به مدد الطاف شهیدان.
به اندک نسبتی عاشق تسلی می شود ورنه / به آهو نسبت دوری است چشم شوخ لیلی را




برچسب ها :

یک شاهکار فرهنگی در دانشگاه
از آدمهای بی‌ریشه تا نرم باش!
 
 
آن هم در دانشگاهی که دختران بی حجاب با دامنهای کوتاه و شلوارکهای چسبان تسخیرش کرده و بدون ساز و موسیقی مشغول حرکات موزون‌اند!...

به گزارش پایگاه خبری انصارحزب‌الله،هفته‌نامه یالثارات‌الحسین(ع) در ستون سیاست به روایت همولایتی نوشت:

آدمهای بی‌ریشه
*منتجب نیا (معاون کروبی) : تعداد اندکی بی ریشه که سر سفره انقلاب حاضر شده و هزینه‌ای نپرداختند و حتی یک روز هم زندان نرفته و حتی در دفاع مقدس هم حضور نداشته اند با آیت الله هاشمی رفسنجانی مخالفت می کنند. (آرمان ۱۶/۱۲/۹۳)

۱- کاملاً موافقیم! اولین کسانی که در این مملکت از سال ۱۳۶۸رسماً و عملاً با آیت الله هاشمی مخالفت کرده و چوب لای چرخ ایشان گذاشتند عبارتند از کروبی و معاونش (منتجب نیا) ، میرحسن موسوی و عیالش ، الیاس حضرتی ، مجیدانصاری ، محمدخاتمی ، سعید حجاریان ، موسوی لاری ، موسوی تبریزی ، محمدعلی ابطحی، یوسف صانعی ، سیدهادی خامنه ای، موسوی خوئینی ها ، هادی غفاری ، و.....

۲- جناب «منتجب نیا» در همین مصاحبه فرموده اند که: «بعد از مقام معظم رهبری شخصیتی مانند آیت الله هاشمی رفسنجانی نداریم» این سخن آقا رسول را حمل بر تواضع ایشان می نماییم؛ زیرا شخصیتهایی بزرگ تر از هاشمی در این مملکت فراوان داریم که اولین آنها خود آقای منتجب نیاست!

نرم باش

یکی از نهادهای فرهنگی - مذهبی دانشگاه تهران که وظیف ترویج دیانت در دانشگاه را برعهده دارد در یکی از شاهکارهای فرهنگی اش تابلوی بزرگی در مقابل در ورودی دانشگاه نصب کرده با عنوان :نرم باش!

آن هم در دانشگاهی که دختران بی حجاب با دامنهای کوتاه و شلوارکهای چسبان تسخیرش کرده و بدون ساز و موسیقی مشغول حرکات موزون‌اند!

احتمالاً این تشکل از این پس و تحت عنوان فعالیتهای فرهنگی - مذهبی تابلوهایی با این عنوان در سر در دانشگاه تهران نصب کند:
خوشگل باش ! ملوس باش! عروسک باش!و.....

* وقتی یک نهاد که فلسفه وجودی اش دفاع از شریعت و دیانت در دانشگاه است بی اعتنا به وضعیت افتضاح حجاب و عفاف در دانشگاه خودش را با اقداماتی مثل تابلوی «نرم باش!»مشغول کرده، دیگر از مسئولین شِبه‌مشارکتی دانشگاه تهران در مقابله قانونی با مفاسد شایع در دانشگاه چه توقعی می توان داشت؟




برچسب ها :