منوي اصلي
موضوعات وبلاگ
دانشنامه مهدویت
مهدویت امام زمان (عج)
لينک دوستان
پيوندهاي روزانه
نويسندگان
درباره

اگر از سرهایمان کوه ها بسازند هرگز در کتاب های تاریخ نخواهند خواند "خامنه ای" تنها ماند... ------------------------------------ امام خامنه ای (مدظله العالی) : ای جوانان و ای بسیجیان عزیز ، در هر جای کشور که هستید ، این بصیرت را روز به روز افزایش دهید .
جستجو
مطالب پيشين
آرشيو مطالب
لوگوی دوستان
ابزار و قالب وبلاگ
کاربردی

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1350
بازدید دیروز : 629
بازدید هفته : 1350
بازدید ماه : 6053
بازدید کل : 71506
تعداد مطالب : 735
تعداد نظرات : 2
تعداد آنلاین : 1

روزشمار محرم عاشورا ساعت فلش مذهبی سوره قرآن مهدویت امام زمان (عج)
روزشمار فاطمیه
دعای فرج اوقات شرعی ذکر روزهای هفته ذکر روزهای هفته آیه قرآن پخش زنده حرم حدیث موضوعی
پیج رنک گوگل
دعای فرج
زیارت عاشورا
ابر برچسب ها


[ مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ ]

[ Designed By Ashoora.ir ]

بهداشت حنجره یک مقدار بزرگتر بشود تبدیل می شود به پلیپ. میآید و وسط دوتا تار را میگیرد، و در اثر کشش بیش از حد می گیرد و اصطلاحا به آن می گویند فلج تار های صوتی. تارها تا یک حدی ارتعاش دارند و بیش از حد اگر به آنها فشار وارد شود، قابلیت خود را از دست می دهند و تبدیل می شوند به نخ و دچار عارضه می شود؛ دلایل مختلفی هست برای فلج شدن تارهای صوتی و یکی از آنها فشار عصبی است، حادثه و... ، فشار روحی و روانی رو با اذکار مختلف رد کنید. پس گرم کردن حنجره خیلی مهم است و حنجره را گرم کنید. خدا رحمت کند استاد ما را حاج آقای کربلایی می فرمودند تا آخر عمر این صدای شما باید زنگ داشته باشد همه چیز بخورید همه جور هم بخوانید ولی در محرم خیلی بیشتر باید پرهیز غذایی داشته باشید اما وقتی بر روی حنجره کار کردید صدا تقویت میشود. توصیه به ورزش یک مقدار بدوید، یک مقدار ورزش کنید توصیه میکنم این چند روز باقی مانده تا محرم را طناب بزنید، حاج محمود آقای کریمی در جلسه ما گفتند من که الان آمده ام اینجا قبل از اینجا یک ساعت و نیم فوتبال بازی کردم و حاج منصور آقای ارضی دوشنبه و پنج شنبه فوتبالش ترک نمی شود چرا تو این سن ایشان آنطور می خوانند چون یک بخشی اکتسابی است و یک بخشی انتصابی است، پس ورزش کردن مداوم، گرم کردن قبل از خواندن و سکوت بعد از خواندن. بهترین درمان گرفتگی صدا بهترین درمان گرفتگی صدا سکوت است و آتل بندی تارهای صوتی سکوت است و اگر هم قرار شد صحبتی کنید بدون جوهره صدا (حالت در گوشی)صحبت کنید پرهیز از بالا بردن و پایین آوردن دمای حنجره با آب سرد وآب جوش و هر دو به شدت ضرر دارد. دانه های گیاهی مفید برای حنجره در محرم این سه دانه گیاه همیشه همراهتان باشد: 1. تخم بالنگو 2. قدومه شیراز 3. تخم مرو این سه تا در آب جوش که حل میشود لزج می شود و آن مایع بسیار مفید است و در نگهداری از حنجره بسیار مفید است. موارد مضرّ برای صدا یکی از چیزهایی که حنجره را خراب می کند ریفلاکس معده است که فضای معده را گرفته است و مجبور می شوید که از آمپولهای مختلف استفاده کنید، حالا طرف مشکلش اسید معده است، یبوست و درست عمل نکردن سیستم گوارش است و گاهی کسانی که دچار گرفتگی رگها می شوند برای سیستم گوارش و معده است، داروهای دیگر استفاده می کند لذا مشکلش برطرف نمی شود. آقا غذا را می خورد و بین غذا آب هم می خورد که هر نوع مایعات بین غذا ضرر دارد و اسید معده هم حنجره هم لثه هم دندانها را از بین می برد، لقمه ای را که بر می دارید 40 بار بجوید بهتر است با دست های شسته و سه انگشت خورده شود، نوع غذا، خذف چای، تا غذا را خوردید نخوابید در اسلام دو وعده غذا داریم یک سحر دو غروب . دارو های گیاهی 1. شکر تیخال : پیله را بردارید آسیاب کنید و یک قاشق آن را بریزید در شیری که در حال جوشیدن است خاموش کنید تا دم بکشد بعد مصرف کنید، بهترین دارو است برای گرفتگی صدا. 2. جعفری را خورد کنید در شیر میپزید صاف می کنید و کم کم میل می کنید. 3. نارج را از وسط نصف کرده و جای هسته ها پودر نبات بگذارید و با پوست بگذارید روی گاز، اون وسط یک شربتی می دهد که یکی از بهترین داروهای گرفتگی صداست. 4. حتما هنگام خواب قرقره با آب و نمک انجام دهید .


برچسب ها :

مرثیه خوانی نکاتی درباره روش مرثیه خوانی - در مرثيه خواني به « خدا » توکل کنيم. 2- در مرثيه خواني توسل به معصومان و کمک از آنان بويژه حضرت فاطمه‏ي زهرا و امام حسين و حضرت مهدي - عليهم‏السلام - را فراموش نکنيم. 3- در مرثيه خواني ، از خاندان عصمت و طهارت - عليهم‏السلام - با احترام ياد کنيم ، مثلا براي مرد ( عليه‏السلام ) و براي زن ( عليهاالسلام ) را به کار بريم. 4- از خدا بخواهيم تا خاندان عصمت و طهارت بويژه حضرت مهدي - عليهم‏السلام - به جلسات مرثيه خواني ما عنايت کنند و در اين گونه مجالس تشريف بياورند و چشمان گنهکار ما را به جمال دل آراي خويش نوراني بفرمايند. 5- اگر به مرثيه خواني علاقه داريم از خاندان عصمت و طهارت بويژه حضرت فاطمه‏ي زهرا و امام حسين و امام زمان - عليهم‏السلام - بخواهيم تا ما را در زمره‏ي مرثيه خوانان واقعي خود قرار دهند. 6- مرثيه خواني از نعمتهايي است که خداوند و خاندان عصمت و طهارت - عليهم‏السلام - به دوستان خود عطا مي‏کند ، پس آن را دست کم نگيريم و کم ارزش نکنيم. 7- مي‏توانيم ثواب مرثيه خواني خود را به معصومان - عليهم‏السلام - يا مراجع تقليد - رضوان الله عليهم - و يا پدر و مادر و فاميل و مانند آن هديه کنيم. 8- خواندن مرثيه را به عنوان انجام عبادت و وظيفه‏ي شرعي بدانيم. 9- در هنگام مرثيه خواني با طهارت و با نظافت باشيم. 10- مي‏توانيم پيش از مرثيه خواني دو رکعت نماز بخوانيم و از خدا بخواهيم تا ما را در مرثيه خواني موفق بدارد. 11- شايسته است پيش از خواندن مرثيه جمله‏ي « يا اباعبدالله ادرکنا » يا جمله‏ي « يا صاحب الزمان ادرکنا » و يا جمله‏ي « يا فاطمة الزهراء ادرکينا » را از قلب خود بگذرانيم و يا بر زبانمان جاري نماييم. 12- پيش از مرثيه خواني درباره‏ي آن فکر نماييم که چگونه آن را آغاز کنيم ، چگونه آن را ادامه دهيم و چگونه آن را به پايان بريم و بطور کلي چگونه آن را بيان نماييم. 13- مرثيه را با نام و حمد خدا و درود و صلوات بر پيامبر گرامي اسلام - صلي الله عليه و آله - و ائمه‏ي معصومين - عليهم‏السلام - و بيزاري از دشمن آنان آغاز کنيم. مثلا بگوييم : « بسم الله الرحمن الرحيم ، الحمد لله رب العالمن ، ثم الصلوة و السلام علي سيدنا و نبينا ابي‏القاسم محمد و علي اهل بيته الطيبين الطاهرين و لعنة الله علي اعدائهم اجمعين من الآن الي قيام يوم الدين » . 14- مي‏توانيم مرثيه را نيز با نام خدا و ياد صفات خدا آغاز کنيم. مثلا بگوييم : « بسم الله الرحمن الرحيم ، يا رحمان يا رحيم... » . 15- پس از ذکر نام و صفات و حمد خدا و درود بر معصومان مي‏توانيم چند بيت شعر بخوانيم و يا خاطره و داستاني را ذکر کنيم و سپس اصل مرثيه را بازگو نماييم. 16- اگر شعر يا خاطره و يا داستاني پيش از خواندن اصل مرثيه مورد استفاده قرار مي‏گيرد ، سعي شود آن قدر طولاني نگردد که از اصل مرثيه بيشتر شود و اصل مرثيه و هدف و محتواي آن را تحت الشعاع خود قرار دهد. 17- چناچه شعر يا داستان يا خاطره و يا نظاير آن در مرثيه خواني مورد استفاده قرار گرفتند ، بايد از نظر محتوا درست و از نظر مدرک صحيح و معتبر باشند. 18- شايسته است از اشعار عرفاني مربوط به مرثيه در همه جا استفاده نشود ، زيرا عرفان ، زمينه و يا زمينه سازي مي‏خواهد. 19- در آغاز راه و پيش از خواندن مرثيه ، آن را در خانه يا مانند آن تمرين و حفظ کنيم ، تا در هنگام خواندن مرثيه دچار اشتباه و يا فراموشي نشويم. 20- اگر شنوندگان براي شنيدن مرثيه بطور پراکنده نشسته‏اند ، در صورت امکان از آنان بخواهيم به صورت جمعتر بنشينند. 21- سعي کنيم تا مرثيه را بدون مقدمه چيني و زمينه سازي شروع ننماييم. به قول معروف ، فوري به « گودال قتلگاه » نرويم. 22- براي مقدمه چيني و زمينه سازي مي‏توان مرثيه را با عرض سلام بر معصوم يا شهيد مورد نظر ، و يا همان گونه که گفته شد با خواندن شعر و ذکر داستان و خاطره‏اي مربوط به مرثيه‏ي مورد نظر آغاز کنيم. 23- گاهي براي آغاز يا پايان مرثيه‏ي سرور شهيدان مي‏توانيم اين سلامها را بخوانيم : « السلام عليک يا اباعبدالله و علي الارواح التي حلت بفنائک عليک مني سلام الله ابدا ما بقيت و بقي الليل و النهار و لا جعله الله اخر العهد مني لزيارتکم السلام علي الحسين و علي علي بن الحسين و علي اولاد الحسين و علي اصحاب الحسين [و رحمة الله و برکاته ] » . 24- در آغاز يا پايان مرثيه‏ي هر معصومي - عليه‏السلام- مي‏توانيم قسمتي از دعاي توسل را که مربوط به آن معصوم است بخوانيم ، مثلا براي مرثيه‏ي امام حسين - عليه‏السلام- عرض کنيم : « [السلام عليک] يا اباعبدالله يا حسين بن علي ايها الشهيد يابن رسول الله يا حجة الله علي خلقه يا سيدنا و مولينا انا توجهنا و استشفعنا و توسلنا بک الي الله و قدمناک بين يدي حاجاتنا يا وجيها عند الله اشفع لنا عندالله » . 25- معمولا مرثيه داراي سه مرحله است : يک : مقدمه ، دو : اوج و سه : فرود. بعد از رسيدن مرثيه به مرحله‏ي اوج و سوزناک خود ، آن را زياد طول ندهيم ، يعني مرحله‏ي فرود مرثيه را کوتاه کنيم ، که گاهي مرثيه حتي بدون فرود نيز خوانده مي‏شود. 26- مرحله‏ي اوج مرثيه ، مرحله‏اي است که گره مرثيه گشوده مي‏شود و سوزناک ترين قسمت مرثيه است. بدين جهت مرحله‏ي اوج مرثيه را زود بيان نمي‏کنيم. 27- وقتي مرثيه به مرحله‏ي اوج خود رسيد سوز و گدازي را در شنوندگان برانگيزانيم و « تحولي دروني » در آنها به وجود آوريم به گونه‏اي که حالت توجه به معارف بلند عاشورايي با آن سوز و گداز همراه گردد. 28- در اوج مرثيه با کلماتي مانند « يا حسين » و « يا زهرا » توسل را بيشتر و داغتر کنيم. 29- اگر مرثيه را همراه با سخنراني انجام مي‏دهيم شايسته است که ارتباط موضوع سخنراني با موضوع مرثيه را فراموش نکنيم و ارتباط بين آن دو را در نظر داشته باشيم ، و به اصطلاح سخنوران مرثيه خوان « گريز » بزنيم. 30- شايسته است مرثيه را با خواندن دعا و فاتحه و صلوات و قيام براي حضرت مهدي - عجل الله تعالي فرجه الشريف - به پايان بريم. 31- پس از پايان مرثيه مي‏توان آيه‏ي « و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون : و ستمکاران بزودي خواهند دانست که به چه مکاني باز مي‏گردند. » و يا آيه‏ي « الا لعنة الله علي الظالمين : آگاه باشيد نفرين خدا بر سمتمکاران است » ، را خواند. 32- بعد از خواندن آياتي که گفته شد مي‏توانيم براي استجابت دعا پنج بار آيه‏ي « امن يجيب المظطر اذا دعاه و يکشف السوء » را بخوانيم. 33- مي‏توانيم پس از « امن يجيب » اين دعا را بخوانيم « اللهم انا نسئلک و ندعوک باسمک العظيم الاعظم الاعز الاجل الاکرم بحق محمد و علي و فاطمة و الحسن و الحسين و التسعة المعصومين من ذرية الحسين » و سپس ده بار « يا الله » بگوييم و آن گاه دعاهاي ديگر را بخوانيم. 34- اگر هنگام مرثيه خواني ، مطلب يا شعر بعدي را فراموش کرديم ، مطلب يا شعر قبلي را تکرار مي‏کنيم و شرح مي‏دهيم و در ضمن اين کار به جستجوي مطلب يا شعر بعدي مي‏پردازيم تا آن را به ياد آوريم. 35- براي مرثيه خواني اگر مي‏توانيم در جايي قرار گيريم که مشرف بر شنوندگان باشيم. 36- شايسته است موانع تمرکز حواس را از محل مرثيه خواني حذف کنيم. گاهي اين کار با تذکري از سوي مرثيه خوان مي‏تواند انجام گيرد. 37- در آغاز مرثيه مي‏توانيم از شنوندگان بخواهيم تا سرها را به زير بيندازند ، دلها را روانه‏ي کربلا کنند و زانوي غم در بغل بگيرند. 38- تا مي‏توانيم مدت و مقدار مرثيه را در مدت زماني که از ما خواسته‏اند انجام دهيم ، يعني مرثيه را بموقع شروع کنيم و بموقع خاتمه دهيم. 39- در ابتداي مرثيه صداي خود را خيلي بالا نبريم و بلند نکنيم ، تا براي ادامه‏ي مرثيه نيز نفس داشته باشيم. 40- گاهي گلو و دهان مرثيه خوانهاي مبتدي خشک مي‏شود و يا نفس آنان کم مي‏آيد ، اين امري طبيعي است که به مرور زمان از بين مي‏رود. ولي نکات مرثيه خواني مانند نکته‏ي قبلي را نيز بايد رعايت کرد ، تا با چنين مشکلي روبرو نشد. 41- اگر صداي شما گرفته يا سرما خورده و يا ناصفاف است ، چنانچه مي‏توانيم در رفع آن بکوشيم و يا خودمان پيش از خواندن مرثيه به شنوندگان آن را بگوييم. 42- سعي کنيم براي خواندن مرثيه ، شروع خوب ، گيرا و جذابي داشته باشيم. 43- تلاش کنيم خودمان نيز همراه خواندن مرثيه بسوزيم و اشک بريزيم و گريه کنيم که گفته‏اند : « آنچه از دل برآيد ، لا جرم بر دل نشيند » . 44- اگر هنگام خواند مرثيه ، خودمان گريه نمي‏کنيم ( بکاء ) ، دست کم حالت گريه به خود بگيريم ( تباکي ) . 45- سوز و حال و گريه در مرثيه خواني را از خود خدا و معصومان - عليهم‏السلام - طلب کنيم. 46- خود را برتر از مرثيه خوانهاي ديگر ندانيم و متواضع باشيم. مثلا نگوييم : « من يک ساعت مرثيه خواني کردم ولي فلاني کم آورد » . 47- علاقه و تمرين و صدق و اخلاص و تقوا از عوامل موثر در مرثيه خواني است؛ پس به آنها توجه بيشتري کنيم. 48- تعدا کم يا زياد جمعيت در اخلاص ما براي مرثيه خواني تاثير نگذارد. مثلا نگوئيم : « ديشب در مجلسي مرثيه خواني کردم که غلغله بود و جاي سوزن انداختن نبود » . 49- اگر از مرثيه خواني ما انتقاد سودمندي کردند ، ناراحت نشويم و آن را بپذيريم. 50- از تحقير مرثيه خوانهاي ديگر به گونه‏هاي مختلف خودداري کنيم ، مثلا نگوئيم : « روي فلاني را کم کردم » . 51- اگر براي مرثيه خواني به ما هديه‏اي ندادند ناراحت نشويم ، زيرا پاداش اصلي و حقيقي اين کار نزد خدا است. 52- به خاطر حضرت فاطمه‏ي زهرا و امام حسين - عليهاالسلام - براي مرثيه خوانها احترام ويژه‏اي قائل باشيم. پس حداقل مي‏توانيم به احترامشان از جاي خود برخيزيم و يا دست آنان را ببوسيم. 53- هنگام مرثيه خواني با مديريت خود ، کنترل مجلس را به عهده بگيريم ، زيرا ممکن است در بعضي موارد ، کنترل مجلس را از دست بدهيم و يا ديگران بخواهند نظم مجلس را به هم بزنند. 54- تجربيات مرثيه خواني خود را در اختيار ديگران قرار دهيم و در اين مورد نيز سخاوتمند باشيم ، که خير و برکت نزد خداست. 55- حتما بر موضوع و محتواي مرثيه تسلط کافي داشته باشيم. مثلا بدانيم در آغاز و مقدمه‏ي مرثيه چه چيزهايي را بايد بخوانيم و در اوج و فرود مرثيه چه چيزهايي را بايد بگوييم. 56- در آغاز راه و پيش از خواندن مرثيه ، يک بار ديگر مرثيه را مطالعه و مرور کنيم تا مرتکب اشتباهي نشويم. 57- مي‏توانيم در ابتداي مرثيه خواني موضوع مرثيه را به شنوندگان بگوييم ، مثلا به آنان بگوييم : « امشب مي‏خواهم روضه‏ي حضرت علي اکبر -عليه‏السلام- را براي شما بخوانم » . 58- اگر چراغهاي مجلس مرثيه خواني خاموش شوند ، شايد حزن و اندوه بيشتري بر آن مجلس حاکم گردد؛ پس در مواردي به اين نکته توجه داشته باشيم. 59- در مرثيه خواني از طرح سئوالات و شبهات بدون پاسخ پرهيز نماييم. مثلا در مرثيه‏ي حضرت فاطمه‏ي زهرا - عليهاالسلام - اين سوال را مطرح نکنيم که چگونه ممکن است حضرت فاطمه‏ي زهرا - عليهاالسلام - بعد از مرگش ، دستهاي خود را از کفن بيرون آورد و امام حسن و امام حسين - عليهاالسلام - را در آغوش بگيرد و بعد پاسخ آن را هم ندهيم. 60- مطالب احتمالي و مشکوک در مرثيه خواني مانند حضور حضرت ليلا - عليهاالسلام - در کربلا را به صورت قطعي و يقيني ذکر نکنيم و يا حتي از ذکر آنها خودداري نماييم. 61- بدون ضرورت ، مرثيه را تکرار نکنيم و از دوباره خواني بپرهيزيم. 62- مي‏توانيم از آيات ، روايات ، شعر ، داستان و خاطره ، مثال و تشبيه ، ضرب المثل ، آمار و اخبار صحيح و دقيق ، سخنان عالمان و بزرگان و دانشمندان نظير حضرت امام خميني - قدس سره الشريف - و جملات و قطعه‏هاي ادبي و زيبايي که متناسب با موضوع و محتواي مرثيه باشند استفاده نماييم. 63- اگر در خواندن مرثيه داراي سبک خاصي هستيم ، آن قدر تمرين و ممارست داشته باشيم تا آن سبک را از دست ندهيم. 64- در آغاز راه مي‏توانيم پيش از مرثيه خواني چند نفس عميق بکشيم ، تا ترس و دلهره‏ي ما از بين برود و آرامش جاي آن را بگيرد. 65- بطور طبيعي مرثيه خواني کنيم و خود را به تکلف و زحمت نيندازيم. 66- نزد عموم از به کارگيري کلمات و لهجه‏ي خاص و محلي در مرثيه خواني خودداري کنيم و از داشتن تکيه کلام پرهيز نماييم. 67- تا مي‏توانيم از ابتکار و خلاقيت و ذوق و سليقه‏ي خود و ديگران در انتخاب مراثي و کيفيت بيان و شيوه‏ي آغاز و پايان آنها استفاده کنيم. 68- اگر در خواندن مرثيه اشتباهي کرديم ، در همان جلسه و اگر نتوانستيم در جلسه‏ي بعد ، آن اشتباه را تصحيح نماييم. 69- مي‏توانيم هنگام خواندن مرثيه ، تحمل در برابر مشکلات و صبر در مقابل مصايب را براي شنوندگان زمينه سازي کنيم ، زيرا معصوم - عليه‏السلام - فرموده است : « صبر نيمي از ايمان است » . 70- به مرثيه‏اي که مي‏خوانيم ، خودمان اعتقاد داشته باشيم ، تا اين اعتقاد در شنوندگان نيز تاثير معنوي و عاطفي بگذارد. 71- کيفيت بعضي گريه کردنها زننده است ، از انجام چنين گريه‏هايي خودداري کنيم. 72- از دروغها و تحريفاتي که در مرثيه‏ها صورت گرفته است با اطلاع باشيم تا آنها را نخوانيم. 73- مواظب باشيم براي گرياندن مردم ، مرثيه‏ها را کم و زياد و تحريف نکنيم تا مثلا سوزناک شوند و مردم را به گريه اندازند. 74- اگر نگاه جمعيت يا افراد خاصي مانع مرثيه خواني ما مي‏شود ، مي‏توانيم گاهي چشمان خود را روي هم بگذاريم. 75- توجه داشته باشيم که مرثيه خواني با زبان محاوره‏اي دلنشين‏تر از مرثيه خواني با زبان مکاتبه‏اي است. 76- مرثيه خوان با تجربه‏اي مي‏گفت : « مراثي و اشعار مربوط به آن را پيش از خواب حفظ کنيد تا در ذهن شما کاملا نقش ببندد » . 77- از هر حالت و يا حرکتي که متناسب با مرثيه خواني و شخصيت مرثيه خوان نباشد خودداري کنيم. 78- براي مرثيه خواني و جاري ساختن اشکها ، سعي کنيم احساسات و عواطف شنوندگان را برانگيزانيم. 79- براي برانگيختن شور و احساس شنوندگان بايد خودمان در هنگام مرثيه خواني شور و سوز و احساس نيز داشته باشيم. 80- بين محتواي مرثيه و شرايط و احساسات شنوندگان ارتباط برقرار کنيم ، تا غم و اندوه بيشتري را احساس نمايند و اشک بيشتري را جاري سازند. 81- هنگام مرثيه خواني به همه‏ي جمعيت نگاه کنيم تا توجه همگان را جلب نماييم. و نيز براي جلب توجه و تاثير بيشتر مي‏توانيم در حد ضرورت و متناسب و هماهنگ با محتواي مرثيه از حرکات سر و صورت و دست استفاده کنيم. 82-براي مرثيه خواني ترس به خود راه ندهيم ، و از جمعيت زياد شنوندگان و سشخصيت آنان هراسان نشويم. 83- در آغاز مرثيه خواني ترس و لرز و دلهره و ضربان شديد قلب امري طبيعي است ، از اين رو ياس را به خود راه ندهيم و مرثيه خواني را در « جاهاي مختلف » و در حضور « جمعيتهاي گوناگون » تمرين و دنبال کنيم تا ترس و دلهره‏ي ما از بين برود. 84- آثار و فوايد معنوي مرثيه خواني را به خاطر بياوريم ، تا علاقه‏ي ما به مرثيه خواندن بيشتر شود که نعمتي بزرگ است و متاسفانه برخي از آن غافلند. 85- اگر مرثيه را همراه با سخنراني مي‏خوانيم مواظب باشيم که مرثيه‏ي ما ناقض سخنراني‏مان نباشد و بعکس ، مثلا - بنا به فرض - اگر در سخنراني مي‏گوييم : « توبه در آخر عمر پذيرفته نمي‏شود » در اين صورت نبايد مرثيه‏ي حضرت حر را بخوانيم ، زيرا حضرت حر در آخر عمرش توبه کرد و امام حسين - عليه‏السلام- توبه‏ي او را پذيرفت. 86- هدف نهايي از مرثيه خواني « گرياندن » نيست ، اگر چه مرثيه‏ي همراه با گريه بهتراست. 87- مرثيه خوان بايد آنچنان ورزيده باشد که اگر به او گفتند در سه دقيقه مرثيه خواني کند بتواند ، و چنانچه به وي گفتند در سي دقيقه مرثيه خواني کند باز هم بتواند. 88- اگر در آغاز راه هستيم به خود « تلقين » کنيم که مي‏توانيم مرثيه خواني نماييم ، زيرا تلقين يکي از راههاي تعليم و تعلم است. 89- در همه جا نبايد مرثيه خواند ، بلکه بايد يا شرايط مرثيه خواني موجود باشد و يا شرايط آن را به وجود آورد و سپس مرثيه خواند. 90- مرثيه‏ها را مطابق فهم و موقعيت فردي ، سني ، زماني و مکاني شنوندگان انتخاب کنيم و بخوانيم. مثلا براي نوجوانان مرثيه‏ي حضرت قاسم - عليه‏السلام- و براي کودکان مرثيه‏ي حضرت رقيه - عليهاالسلام - و براي بانوان مرثيه‏ي حضرت زينب - عليهاالسلام - را بخوانيم. 91- مي‏توانيم از مرثيه‏ها نکات اخلاقي ، تربيتي ، سياسي ، تاريخي و نظامي را استفاده کنيم و آنها را براي شنوندگان بازگو نماييم. يک فرمانده‏ي نظامي مي‏گفت : « گاهي مواقع از مراثي امام حسين - عليه‏السلام- و پيکار او با دشمنانش ، نکات نظامي را برداشت مي‏کنيم » . 92- معمولا از تعابيري که مخصوص همان زمانها بوده است استفاده کنيم ، مثلا به جاي خيمه کلمه‏ي چادر يا سنگر و به جاي عمود ، کلمه‏ي گرز را به کار نبريم. 93- مجالس دعا ، ختم و مانند آن زمينه‏ي خوبي براي يادگيري و شروع مرثيه خواني است. 94- فقط براي ديگران مرثيه نخوانيم ، بلکه در بعضي اوقات و در تنهايي براي خود يا خانواده‏مان نيز مرثيه بخوانيم. 95- جلسه‏ي مرثيه مي‏تواند براي مخاطبان ، جلسه‏ي توبه و بازگشت به سوي خدا نيز باشد ، به آن توجه کنيم و از آن استفاده نماييم. 96- مرثيه خوان نبايد بر مسموعاتي ( شنيده‏ها ) که به نظر دروغ و غير صحيح يا غير قابل قبول است تکيه کند. 97- در مجالس مرثيه خوانهاي خبره و مشهور شرکت نماييم ، تا از روش و کيفيت مرثيه خواني آنان نيز بهره‏مند شويم. يکي از مرثيه خوانها مي‏گفت : « براي يادگيري مرثيه خواني بايد در جلسات مرثيه خوانها شرکت کنيد تا با چشم خود ببينيد که چگونه مرثيه مي‏خوانند » . 98- مرسوم است که در هر يک از روزها يا شبهاي دهه‏ي محرم ، مرثيه‏ي يکي از وقايع يا شهداي کربلا را مي‏خوانند ، از مرثيه خوانان با تجربه اين را سوال کنيم که مثلا در شب تاسوعا يا عاشورا چه مرثيه‏اي بايد خوانده شود؛ البته اين امر در جاهاي مختلف متفاوت است. 99- اگر مثلا در دو جا مرثيه خواني مي‏کنيم بهتر است براي هر کدام مرثيه‏ي جداگانه و يا دو قسمت مختلف از يک مرثيه را بخوانيم ، زيرا در بعضي موارد ممکن است برخي از شنوندگان هر دو جا يکي باشند. 100- مرثيه‏ها را طوري بازگو نکنيم که خواري و ذلت خاندان عصمت و طهارت - عليهم‏السلام - از آن برداشت شود. 101- در مرثيه مي‏توان به جاي آمار و اعدادي که از نظر صحت مورد ترديد و يا انکار است ، به کلماتي از قبيل ( جمعيتي بسيار ) ، ( عده‏اي زياد ) ، ( تعدادي فراوان ) اکتفا نمود ، مثلا به جاي اينکه بگوييم : « امام حسين - عليه‏السلام- چندين هزار نفر از دشمنان را کشت » ، بهتر است بگوييم : « امام حسين - عليه‏السلام- تعداد فراواني از دشمنان را کشت » . 102- شايسته است از ذکر مراثي يا آماري که موجب انکار يا عکس العمل منفي شنوندگان مي‏شود خودداري کنيم. بويژه در مقابل شنوندگاني که کمتر از اعتقاد راسخ و ايمان بالا برخوردار هستند. مثلا در چنين مجالسي شايد لازم نباشد که بگوييم : « نوجوان کربلا حضرت قاسم - عليه‏السلام - سي و پنج نفر از دشمنان را کشت » . 103- مي‏توانيم برخي از قسمتهاي مرثيه يا اشعار و رجزهاي آن را با همان زبان عربي بخوانيم و سپس آنها را ترجمه کنيم ، مگر در مواري که ترجمه‏ي آنها لازم نباشد. 104- اگر از کلمات و جملات عربي در مرثيه خواني استفاده مي‏کنيم آنها را بطور صحيح تلفظ کنيم ، بويژه در مجالسي که آشنايان به زبان عربي مانند علما و طلاب حضور دارند. 105- اگر به زبان عربي آشنايي داريم ، مراثي حضرت فاطمه‏ي زهرا - عليهاالسلام - در جلد ( 43 ) بحار الانوار و مراثي امام حسين و اصحابش -- عليهم‏السلام - در جلدهاي ( 44 ) و ( 45 ) بحار الانوار گردآوري شده‏اند. 106- اگر بعد از غذا و يا با حالت کسالت ، بيماري ، خستگي ، عصبانيت ، ناراحتي ، خواب آلودگي و مانند آن مرثيه خواني نکنيم ، بهتر و موثرتر است. از اين رو آرامش ، سلامت و استراحت کافي پيش از مرثيه خواني را فراموش ننماييم. 107- مي‏توان براي يادگيري مرثيه‏ها و اشعار زيبا دفتري مانند کلاسور را تهيه کرد و آنها را در آن دفتر نوشت ، تا در هنگام مرثيه خواني به تناسب موضوع از مرثيه‏ها و اشعار آن استفاده نمود. 108- کسب تجربه از خود و ديگران از رموز موفقيت در امر مرثيه خواني است. 109- دقت کنيم محتواي مرثيه را اشتباه نگوييم. مثلا توجه داشته باشيم که حضرت عباس - عليه‏السلام- مشک آب را اول به دست راستش گرفت و يا به دست چپش؟ يا مثلا امام حسين - عليه‏السلام - زبانش را در دهان حضرت علي اکبر - عليه‏السلام - گذاشت و يا بعکس؟ 110- در مرثيه خواني از اين شاخه به آن شاخه نپريم ، بلکه همان موضوع و محتواي مرثيه را براي شنوندگان بازگو کنيم. 111- سعي کنيم مرثيه را براي شنوندگان « مجسم » نماييم. 112- در مرثيه خواني مواظب باشيم به جاي تقويت روحيه ، تضعيف روحيه نکنيم. 113- اگر مرثيه خوانهاي ديگري براي خواندن در مجلس حضور دارند ، وقت آنان را نيز در نظر داشته باشيم. 114- خواندن مرثيه را بيش از حد ، طولاني نکنيم ، تا موجب ملال و خستگي شنوندگان نشود و بر آنان اثر منفي نگذارد؛ بويژه در مجالسي که علاقه و زمينه‏ي کمتري نسبت به مرثيه در آنها وجود دارد ، از طولاني کردن مرثيه خودداري نماييم. 115- در غير موارد ضروري ، مرثيه را متناسب با زمان خود بخوانيم ، مثلا مرثيه ورود امام حسين - عليه‏السلام- به کربلا را در همان اوايل محرم و مرثيه‏ي ورود جابر بن عبدالله انصاري به کربلا را در روز اربعين بخوانيم. 116- سعي کنيم حتما در ايام خاص و ويژه ماند ماههاي محرم و صفر و ايام فاطميه و شبهاي قدر و وفات و شهادت مرثيه بخوانيم. و شايسته است در اين ايام از خنده و مزاح پرهيز کنيم. 117- از کتابهاي مقتل ( مقاتل ) و مرثيه‏هايي که داراي مدرک و سند و مأخذ صحيح و معتبر هستند استفاده کنيم ، و از هر مرثيه خواني ، مرثيه‏ها را نقل ننماييم و براي ديگران نخوانيم. کتابهاي منتهي الامال ، نفس المهموم و بيت الاحزان محدث قمي ، لهوف سيد بن طاووس ، جلاء العيون مجلسي و ارشاد شيخ مفيد در زمينه‏ي مرثيه خواني کتابهاي خوب ، مفيد و معتبري هستند. 119- اگر مأخذ و مدرک مرثيه را به شنوندگان بگوييم بهتر است ، بخصوص در مجالسي که طلاب ، علما و بزرگان حضور دارند. 120- آرام و شمرده شمرده مرثيه را بخوانيم و با فرياد و با شتاب و سرعت بيش از حد ، مرثيه خواني نکنيم. 121- هنگام خواندن مرثيه فاصله‏ي مناسب دهان خود با ميکروفون را رعايت کنيم ، تا صدا خوب منتقل شود و بلندگو سوت نکشد. و توجه داشته باشيم که صداي بلندگو بيش از اندازه ، کم يا زياد نباشد. 122-اگر مرثيه را با صوت زيبا بخوانيم دلنشين‏تر است. و اگر صوت زيبا نداريم ، مرثيه را به صورت عادي و معمولي و بدون صوت بخوانيم ، ولي مرثيه خواني را به خاطر نداشتن صوت زيبا ترک و رها نکنيم. 123- در جاهايي که مرثيه ، سوزناک و حزين مي‏باشد ، بهتر است هماهنگ با آن ، صدايمان را سوزناک و حزين و چهره‏مان را اندوهناک نماييم. 124- شايسته است صوت ما هنگام خواندن مرثيه يکنواخت نباشد ، بلکه صوت خود را به تناسب محتواي مرثيه و به گونه‏اي که زننده نباشد بالا و پايين ببريم و بلند و آهسته کنيم. 125- اگر در شيوه و سبک مرثيه خواني از کسي تقليد مي‏کنيم آن را به مرور زمان ترک نماييم تا خودمان صاحب سبک شويم ، البته گفته‏اند در آغاز راه ، تقليد از مرثيه خوانهاي ديگر اشکالي ندارد. 126- اگر مرثيه خوانهاي ديگري نيز در مجلس حضور دارند از روي احترام ، از آنان کسب اجازه کنيم و به آنها تعارف نماييم. 127- کتابها و اشعار مرثيه و نوحه خواني را مطالعه کنيم ، و به نوارهاي مرثيه و نوحه خواني گوش فرادهيم. 128- از باني و مؤسس و دست اندرکاران مجلس روضه خواني تشکر و قدرداني نماييم ، اما به صورت مبالغه‏آميز و خارج از حد و فراتر از واقعيت نباشد.


برچسب ها :

اموزش مداحی:تمرینات صداسازی به طور معمول تمرينات صوتي با سه رويکرد مختلف قابل طراحي و تنظيم است. بايد توجه داشت که در برخي از ويژگي هاي صوتي تمرين نمي تواند نقش چندان مؤثري در بهبود وارتقاء آن ويژگي داشته باشد. براي مثال در طنين ذاتي صوت و يا تحرير، اگر استعداد اوليه قابل توجهي وجود نداشته باشد، با تمرين نمي توان آن را بهبود بخشيد اما در ساير ويژگي هاي صوتي تمرينات حساب شده و مستمر يقيناً موجب بهبود هر چه بيشتر آنها خواهد شد. تمرين انعطاف و وسعت اين تمرينات بهتر است صبح ها پيش از صرف صبحانه و يا عصرها پس از استراحت بعد از ظهر و به مدت 15 تا 20 دقيقه در روز و در يک برهۀ زماني 4تا6 ماهه صورت پذيرد. ابتدا لازم است يک دياپازون يا تيونر(Tuner) تهيه نموده تا بوسيله آن بتوانيد تمرينات مربوطه را انجام دهيد. توجه داشته باشيد دياپازون ها معمولاً دو نوع هستند. نوع معمولي که خود به دو شکل مختلف يعني دايره شکل و نعل اسبي است و نوع ديجيتالي آن که به نام تيونر شناخته مي شود. آنچه که بيشتر در دسترس علاقمندان است نوع دايره شکل دياپازون است. دياپازون وسيله اي است که به واسطه ي آن مي توان صداي نت هاي موسيقي را اجراء و فرکانس صحيح و استاندارد هر نت را شناخت. به همين سبب آن را متر صدا مي دانند همان طور که به وسيله متر مي توان قد را اندازه گيري کرد به وسيله دياپازون نيز مي توان وسعت يک صدا را شناخت. در اطراف دايرۀ دياپازون سوراخ هايي به تعداد 13 عدد وجود دارد که در مقابل هر سوراخ حروف يا علامت هايي درج گرديده است. حروف A، B، C، E، F و G به ترتيب نشان گر نت هاي لا(La)، سي(Si)، دو(Do)، ر(Re)، مي(Mi)، فا(Fa) و سُل(Sol) مي باشند. علامت هاي b(بمل) و #(دييز) هم در بين اين حروف به معناي اين است که نت اصلي نيم پرده بم يا زير گرديده است. اگر در هر سوراخ فوت کنيم صداي آن نت شنيده مي شود فاصله هر سوراخ با بعدي نيم پرده و با سوراخ يکي پس از آن يک پرده است. البته به ياد داشته باشيد که در موسيقي بين نت هاي سوم و چهارم يعني مي(Mi)، فا(Fa) و هفتم و هشتم يعني سي(Si) و دو(Do) به طور طبيعي نيم پرده وجود دارد. به همين دليل است که روي دياپازون بين اين نت ها علامت بمل و دييز وجود ندارد. براين اساس مجموع پرده هاي موجود در يک گام موسيقايي يعني از نت Do تاDo بعدي 6 پرده است. ابتدا با استفاده از يک دياپازون، پائين ترين فرکانس صداي خود را پيدا نمائيد. سپس از همان نت يا درجه شروع به کشش صدا به صورت آواي(آ) به مدت يک تا دو دقيقه(البته همراه با اعاده نفس) نمائيد. دقت کنيد که در حين کشش هر نت، فرکانس صدا بالا و پائين نرفته و ثابت بماند. سپس در سوراخ بعدي نت شروع (با فاصله نيم پرده) دميده و همين عمل راتکرار نمائيد. مجدداً به همين شکل يعني به صورت نيم پرده، نيم پرده صداي خود را بالا برده و تا جايي که احساس فشار و ناراحتي در حنجره خود نمي کنيد اين کار را ادامه دهيد. در اين تمرين چند نکته حائز اهميت است: اولاً: بايد حداقل به مدت يک ماه اين تمرين را روزي يک يا دو جلسه انجام داده سعي کنيد در لابلاي تمرينات گاهي بدون استفاده ازدياپازون و باتکيه برذهن و گوش خود نت ها را اجرا نمائيد. ثانياً: پس از يک ماه اول که گوش شما به فواصل نيم پرده آشنا شد. مدت يک ماه هم روي فواصل بيشتر از نيم پرده مثلاً 1،1 يا 2 پرده تمرين نمائيد تا گوش شما به خوبي با درجات و فواصل بين آنها مأنوس گردد. اين کار موجب مي شود تادر آينده از ناکوکي ها و فالش هاي احتمالي که ممکن است در اثناي تلاوت براي شما پيش آيد کاسته شود. ثالثاً: در ماه هاي بعدي سعي نمائيد از مدت کشش هر نت(1تا2دقيقه) کاسته و بر سرعت اجراي نت ها بيفزائيد. در اين حالت ممکن است به مرور به مرتبه اي برسيد که تمامي نت ها يادرجات صداي خود رادر کمتر از 5 ثانيه اجراء نمائيد. رابعاً: تلاش نمائيد همان طور که صداي خود رادر جه به درجه بالا مي بريد. به همان شکل هم به جاي اوليه بازگردانيد درواقع لازم است اين تمرينات هم به شکل صعودي و هم به شکل نزولي انجام پذيرد. خامساً: پس از دو هفته اول تمرينات، سعي نمائيد يک تا دو درجه به بالاترين حد صداي خود اضافه نمائيد. دقت کنيد که اين افزايش بايد با يک شيب ملايم و بدون فشار غير منطقي به حنجره صورت پذيرد. سادساً: توجه داشته باشيد اين تمرينات به شکل خلاصه تر و کوتاه تر مي تواند به منظور گرم کردن صدا، مورد استفاده قاري پيش از تلاوت هاي تمريني وي قرار گيرد. تمرين پردازش صوت(صدا سازي) اين تمرينات معمولاً بادو رويکرد متفاوت انجام مي گردد: اول: تمرينات کنترل شدت يا ولوم صدا دوم: تمرينات بهبود طنين صوت(پردازش طنين) پيش از هر سخني در خصوص اين تمرينات لازم است نکاتي را به استحضار شما خوانندگان گرامي برسانيم: نکته اول اين که اگر چه هرانساني از نظر طنين ذاتي صدا، داراي شخصيتي خاص مي باشد که صداي او را از ديگران متمايز و مشخص مي سازد و حتي به اين اعتبار، زير و بمي صداي فرد نيز جزوي از اين شخصيت است که ممکن است يک صدا را گيرا و جذاب و ديگري راغير جذاب جلوه دهد. اما بايد دانست که تا حد قابل توجهي مي توان به مدد تمرين و ممارست طنين صدا راتغيير داده و بهبود بخشيد. نکته دوم، در مورد شدت و حجم صداي افراد مختلف است، همانگونه که در منابع فيزيک صوت آمده است صداها از نظر شدت و حجم داراي مراتب مختلفي هستند. در انسان ها هم اين شدت ورسايي متفاوت است گاهي برخي از افراد حتي هنگام صحبت کردن معمولي هم، به قدري صدايشان داراي شدت و قوت است که گوش اطرافيان خود را مي آزارد و در مقابل عده اي هم هستند که هنگام تکلم صدايشان به سختي به فاصله يک تادو متري مي رسد. يکي ازمسايل مهم در هر نوع فعاليت خوانندگي و از جمله هنر تلاوت قرآن بکارگيري ميزان مشخص و مطلوبي از اين شدت و حجم است، به طوري که بر دامنۀ زيبائي صدا و آهنگ ها افزوده شود. به چنين موضوعي کنترل شدت و حجم يا استفاده صحيح از ولوم صدا گفته مي شود. اول) تمرين روي کنترل شدت و حجم فرض نمائيد راديوي منزل شما در حال پخش تلاوت قرآن است اما ولوم صداي راديو به اندازه اي نيست که شما کلمات آيات مورد تلاوت را به خوبي تشخيص دهيد در اين حالت شما با زياد کردن ولوم راديو ميزان انرژي صوتي بيشتري را وارد فضاي اطراف راديو مي نمائيد و به اين ترتيب ضمن اين که خودتان صدا را با وضوح بيشتري مي شنويد ديگر اهالي منزل هم که در اتاق هاي ديگر هستند مي توانند از تلاوت قرآن بهره مند گردند. عملي که در اين حالت اتفاق افتاده است افزايش ارتفاع يا فرکانس صداي قاري نيست بلکه افزايش شدت و توان صداي اوست که با واحدي به نام وات و علامت(W) مشخص مي گردد که ارتباطي بابم و زير خواندن وي ندارد. علت تأکيد روي اين مطلب اين است که بسياري به اشتباه حجم، شدت، بلندي و رسايي صدا را بازير و بمي يکسان مي انگارند در حالي که گاه دو صداي هم فرکانس ممکن است از شدت و حجم يا بلندي متفاوتي برخوردار باشند. در مثال ياد شده، شدت و حجم به وسيله فن آوري و توسط تنها يک پيچ ولوم که خارج از اراده قاري است افزايش يا کاهش مي يابد. اما اين امکان وجود دارد که انسان با ميل و اراده خود اين ولوم را در صداي خود و به هنگام صحيت کردن يا خواندن ايجاد کند. براي دستيابي به اين موضوع بايد تمرينات زير انجام گردد: ابتداء بااستفاده از همان روش قبلي و با بهره مندي ازدياپازون واجراي صداي نت ها از پائين به بالا عمل کرده و اين بار هنگام امتداد صوت در هر نت سعي نمائيد از بالاترين شدت، کم کم صدا را به اندازه اي ضعيف نمائيد که به مرز زمزمه(در گوشي صحبت کردن) و بي صدايي برسد و در مرتبه دوم همان نت را به شکل عکس يعني از صداي ضعيف به صداي قوي اجراء نمائيد و اين کار را روي تمامي درجات و نت هاي موجود در صدايتان ادامه دهيد. مدت اين تمرين همانند تمرين قبلي است. اما ذکر دو نکته مهم درباره اين تمرينات لازم است: نخست اينکه: برخي از صداها که ذاتاً شديدتر و قوي تر هستند نياز افزون تري به اين تمرينات دارنددر حالي که ممکن است صداهاي لطيف تر به طور ذاتي از شدت و حجم مناسبي براي تلاوت برخوردار بوده و نياز کمتري به اين نوع تمرينات داشته باشند. نکته دوم اين که لازم است ابتدا تکنيک يافن کم و زياد کردن ارادي صدا را فرا بگيريد تا سپس در جاي خود بتوانيد از اين فن درتلاوت استفاده مناسب بنمائيد. پس از گذراندن اين مرحله از تمرينات، بهتر است آن را به شکل عملي در تمرينات تلاوت خود به کار گيريد براي اين کار شايسته است هر رديف لحني را 3 تا 4 بار با شدت هاي مختلف(در همان درجه صوتي) تکرار نموده صداي خود را ضبط کنيد تا پس از پايان تلاوت و استماع مجدد آن به درک لازم از بهترين و مناسب ترين اندازه شدت در صداي خود دست يابيد. استفاده از اين تمرينات درتلاوت قرآن دو کاربرد مختلف دارد. اولاً: با اين تمرينات، قاري مي آموزد به طور کلي چه اندازه اي از شدت يا ولوم صداي خود را در تلاوت مورد استفاده قرار دهد که اين استفاده مناسب از شدت و حجم موجب افزايش عمر صدا خواهد شد، اين کاربرد بيشتر رويکرد صوتي دارد تا لحني. ثانياً: گاه استفاده از ولوم براي تزئين و تجميل نغمات و الحان صورت مي پذيرد به طوري که اگر در بعضي از مواضع نغمه يا لحن از کم و زياد کردن ولوم استفاده شود آن نغمه يا لحن زيباتر جلوه مي کند. که اين کاربرد بيشتر رويکرد لحني دارد. دوم تمرين بهبود طنين(پردازش طنين) توجه داشته باشيد که هدف از اين تمرين تنها بهبود کيفيت صداي موجود است و اگر کسي تصور کند که با اين گونه تمرينات مي تواند شخصيت و ذات صداي خود راعوض کند، کاملاً در اشتباه است اما اين تمرين به شخص کمک مي نمايد به شکل تصنعي، صداي خود را از مناسب ترين موضع در دستگاه تکلم، تشديد و خارج نمايد. شايع ترين مورد استفاده اين تمرينات براي کساني است که عادت به خيشومي يا توي بيني خواندن دارند. همانگونه که ميدانيد وقتي هوا از حنجره عبور کرده و تارهاي صوتي را به ارتعاش در مي آورد در مسير عبور در فضاهاي مختلفي تحت تأثير قرار مي گيرد اين فضاها عبارتند از حلق و گلو(فارنکس)، دهان(جوف)، بيني(خيشوم) و سينوس ها. صدا پس از خروج از دستگاه تکلم با رنگ ها و کيفيت هاي متفاوتي به گوش ما مي رسد و اگر نقش حلق بيشتر باشد صدا کمي خفه تر و به اصطلاح ته چاهي شنيده شده و به همان ميزان هم خش ها و فرکانس هاي زايد صدا کمتر مي گردد. حتي زاويه باز و بسته بودن لب ها هم در نوع صدا و حالت آن تأثيري مستقيم دارد. در اين تمرين ياد مي گيريد که چگونه با جابه جا کردن محل تشديد صدا، بهترين و مطلوب ترين کيفيت صداي خود را پيدا کنيد. ابتدا براي فهم بيشتر موضوعي سعي کنيد، صداي شخصيت هاي مختلف تلويزيوني يا کارتوني را تقليد نمائيد. در اين کار اتفاقي که مي افتد اين است که شما با تغيير محل تشديد صدا سعي مي کنيد به صداي فردي که از او تقليد مي کنيد نزديک شويد. از اين موضوع استفاده کرده و تلاش کنيد ابتدا صداي خود را درون گلو يا حلق تشديد و کم کم محل تشديد را به سمت بالاتر انتقال داده، اين کار را بارها تکرار و تمرين نمائيد. بديهي است در اين جابه جايي ها صداهاي مختلفي با شخصيت هاي متفاوت قابل توليد است. براي مثال، افرادي که در صداي آنها فرکانس هاي اضافي وجود دارد و به عبارت ديگر صدايشان خش دار يا رگه دار شنيده مي شود مي توانند با عقب بردن محل تشديد صدا به سمت حلق از ميزان فرکانس هاي زايد صدا کاسته و به اصطلاح صداي صاف تري توليد نمايند يا اشخاصي که عادت به تشديد صدا در بيني و خيشوم دارند مي توانند با مسدود کردن حفره هاي بيني به وسيله دست در هنگام توليد صدا مسير صدا را از بيني و سينوس ها به سمت جوف يا فضاي دهان سوق دهند. اين کار نياز به استمرار زيادتري داشته تا به مرور عادت خيشومي خواندن از بين برود. مسئله حائز اهميت در اين بخش اين است که گاه ممکن است در پرده هاي پائين صدا طنين يا رنگ صوتي مناسبي داشته باشد اما در طبقات بالاتر، از رنگ مناسبي برخوردار نباشد. بديهي است چنين افرادي بايد تمرينات مربوطه را در طبقات پر فشار بيشتر انجام داده و با استفاده از روش ياد شده در پرده هائي که احساس مي نمايد صدا زيبائي و رنگ مناسبي ندارد تغييرات لازم را ايجاد نمايند. به ويژه در هنگام تلاوت قرآن که صدا از حالت محض تبديل به الفاظ و حرکات در قالب نغمات مي گردد، مسئله تغيير رنگ صدا بيشتر مشخص مي گردد. بنابراين علاوه بر تمرينات ياد شده بهتر است مدتي هم صرف تمرينات با کلام در قالب تلاوت قرآن، آن هم در پرده هاي متوسط و فوق متوسط گردد، تا قاري بتواند به وضعيت ثابتي از نظر رنگ صدا دست يابد. تمرين استقامت صدا از آنجا که کاربرد صدا در هنر تلاوت قرآن با تمامي انواع هنرهاي آوازي متفاوت بوده و در اين هنر قاري هيچگاه نمي تواند در اثناي برنامه به استراحت لازم بپردازد، مسئله استقامت صدا و نحوۀ استفاده از صوت امري بسيار مهم به حساب مي آيد. معمولاً مدت استفاده بهينه از يک صدا در افراد گوناگون با يکديگر تفاوت دارد. برخي اوقات ديده مي شود که يک قاري پس از 10 تا 15 دقيقه تلاوت به مرور کيفيت صداي اوليه خود را از دست داده و دچار خستگي زودرس مي شود. در حالي که برخي از افراد مي توانند به راحتي در حدود 1 تا 5/1 ساعت به تلاوت بپردازند بدون اين که توان و استقامت خود را از دست بدهند. اين تفاوت ها به يک مسئله مهم باز مي گردد: نخست) عوامل ارثي(ژنتيک) يا نژادي مي تواند يکي از دلايل کم يا زياد بودن استقامت صدا باشد. زيرا همان طور که استقامت برخي نژادها به لحاظ بدني و يا برخي افراد به لحاظ ژنتيک بيشتر از ساير نژادها و افراد است ممکن است در خصوص صوت هم اين تفاوت ها وجود داشته باشد. بنابراين در چنين مواردي براي اصوات کم استقامت نمي توان کار چنداني انجام داد. دوم) نوع استفاده از صوت، همان طور که در قسمت هاي پيشين بيان گرديد، مطمئناً آنهائي که صداي خود را با شدّت و قوت بيشتري در تلاوت مورد استفاده قرار مي دهند و يا به طور پيوسته و متوالي از طبقات صوتي بالا و پر فشار استفاده مي کنند، سريع تر به انرژي اندوخته شده صداي خود پايان داده و متعاقباً خستگي زودتر به سراغشان مي آيد. از همين دست مي توان به کساني اشاره نمود که پيش از ايجاد آمادگي لازم که در تلاوت از طريق اجراي پرده هاي بم و متوسط حاصل مي شود. خيلي زود اوج گرفته و به اين ترتيب تارهاي صوتي را در معرض خستگي زود هنگام قرار مي‌دهند. به هر حال براي کسي که مي خواهد به مدت 25 تا 30 دقيقه تلاوت نمايد. اجراي پرده هاي بم و ماقبل متوسط به مدت 5 تا 6 دقيقه امري ضروري به شمار مي رود. سوم) تمرين هاي مناسب، کاملاً روشن است يک دونده ماراتن که معمولاً در مسابقات رسمي بيش از 40 کيلومتر را در دو ساعت و اندي مي دود، هيچگاه در روزهاي نخست ورزشي خود قادر به طي چنين مسافتي در مدت زمان ياد شده نبوده است. يقيناً او از مسافت هاي بسيار کوتاه تر آغاز و رفته رفته بر استقامت خود افزوده است. در به کار گيري صدا نيز چنين موضوعي کاملاً صادق است. معمولاً افراد مبتدي در روزهاي آغازين قادر به تلاوت هاي بيش از 5 تا 7 دقيقه نمي باشند اما به مرور و طي يک روند منطقي و با استفاده از برنامۀ تمريني همراه با شيب ملايم مي توانند روز به روز بر مدت تلاوت خود افزوده و اين مدت را به 25 تا 35 دقيقه که زماني کاملاً طبيعي و استاندارد براي افرادي است که به طور بالقوه چنين ظرفيتي را دارند، افزايش دهند. در اينجا ذکر يک نکته ضروري است و آن اين که گاهي مشاهده مي شود افراد با سابقه در امر خوانندگي تنها پس از دقايقي از شروع برنامه صدايشان دچار مشکل شده و رخش و گرفتگي اجازه هنر نمائي به آنها نمي‌دهد. قطعاً چنين مسئله‌اي ريشه‌اي غير طبيعي داشته و بايد علل و درمان آن را نزد پزشکان متخصص حنجره جستجو نمود، زيرا به احتمال فراوان اين موضوع ناشي از نوعي بيماري در حنجره يا تارهاي صوتي است و ربطي به استقامت صداي فرد ندارد. اولاً: تمرينات مربوط به تحرير و جنبه هاي مربوط به آن بهتر است در قالب تمرينات لحني همراه با کلام صورت پذيرد تا علاوه بر بهبود کميت تحريرها، کيفيت آنها هم بهينه گردد. ثانياً: تمرينات صوتي حتماً بايد در مکان هايي صورت گيرد که قاري بتواند بازگشت صداي خود را بشنود. بنابراين تلاوت در فضاي باز و يا فضاهايي که صوت را جذب مي کند موجب فشار بيشتري به حنجره مي شود و چنين مسئله اي قطعاً به صداي قاري آسيب وارد مي کند. ثالثاً: استمرار در تمرينات و پرهيز از شتابزدگي، امري کاملاً ضروري است و بايد دانست که بسياري از کيفيت هاي صدا به مرور و در بستر گذر زمان بروز مي کند به عبارت ديگر پختگي صدا مقوله اي است که با مرور زمان و گذشت ايام حاصل مي شود به شرط آن که تمرينات منظم و متناسبي وجود داشته باشد. اول) تمرينات افزايش تنفس ابتدا بايد توجه نمود که به طور کلي انسان ها از نظر جسماني و فيزيکي کاملاً با يکديگر متفاوت بوده هر کسي ويژگي ها و قابليت هاي خاص خود را دارد. همان طور که توان بدني افراد تفاوت هاي آشکاري با يکديگر دارد ممکن است کمي يا زيادي نفس در انسان ها هم متفاوت بوده و امري کاملاً طبيعي به نظر آيد. امّا با اين وجود نقش تمرينات و ممارست ها را در ازدياد نفس نمي توان انکار کرد هر چند افراد نادري هم يافت مي شوند که بدون تمرين و به طور ذاتي از نفس طولاني بهره مند هستند. مي دانيد که تنفّس در انسان از دو بخش متفاوت «دم» و «بازدم» تشکيل شده است که هر کدام در جاي خود از اهميت ويژه اي برخوردار است بنابراين تمرينات مربوطه بايد به گونه اي انجام شود که هر دو عمل را در بر گيرد. براي انجام تمرينات مربوطه به دم و بازدم، بهتر است سه دورۀ زماني 20 تا 30 روزه را در نظر بگيريد.در دورۀ اول به تمرينات «دم» دوره دوم به تمرينات «بازدم» و بآلاخره دورۀ سوم هم به تمرينات ترکيبي(دم و بازدم) اختصاص دارد. نحوۀ تمرين به اين شکل است که در هر دوره، بايد روزي سه مرتبه به مدت 10 تا 15 دقيقه تمرينات زير را انجام دهيد: در دوره اول سعي کنيد عمل دم را به شکل «تلمبه وار» و با شمارش توسط انگشتان دست، انجام دهيد. ممکن است ريه هاي شما در نوبت اول با 4 الي 5 شماره پر شود. پس از پر شدن ريه ها مدت 15 تا 30 ثانيه نفس را نگه داشته و پس از اينکه احساس سنگيني در شقيقه ها و سر خود نموديد نفس را به يکباره رها کرده، مجدداً همين عمل را تکرار نمائيد. نکتۀ قابل توجه اين است که در روزهاي بعد تلاش کنيد تعداد شماره ها را افزايش داده و مدت حبس نفس را تا جائي که امکان دارد بيشتر نمائيد. پس از طي دوره اوّل نوبت به بخش دوم تمرينات که نقش مهمّي در کنترل بيرون دادن نفس دارد مي رسد. در اين بخش تمرينات عکس دورۀ اوّل انجام مي شود. در دوره اوّل عمل نفس گيري با شماره انجام مي شود امّا در اين دورۀ نفس گيري(دم) به طور دفعي و يکجا صورت مي گيرد و پس از مکث 15 تا 20 ثانيه اي به همان شکل «تلمبه وار» و با شماره، عمل باز دم و يا بيرون دادن نفس انجام مي پذيرد. در اين دوره نيز سعي کنيد بر تعداد شماره هاي بيرون دادن نفس و نيز مکث در هنگام حبس نفس بيفزائيد. اما تمرينات دورۀ سوم ترکيبي است از دو دورۀ قبلي، به اين شکل که در اين تمرينات بايد تلاش کنيد هم با شماره نفس گيري کرده و هم با شماره نفس را بيرون دهيد. اين مرحله از تمرينات سخت ترين مرحلۀ تمرينات افزايش نفس است. به همين دليل لازم است ابتدا از شماره هاي کمتري استفاده کنيد و ميزان مکث فيما بين دو عمل دم و بازدم را از کم به زياد تنظيم نمائيد. بديهي است تعداد شماره ها تا 10 الي 12 شماره به مرور زمان قابل افزايش است و به همين نسبت طول نفس شما را هم زيادتر خواهد نمود. براي درک بهتر افزايش نفس خود بهتر است پيش از شروع تمرينات ياد شده ميزان نفس خود را در طول قرائت يک قطعه قرآني اندازه گيري و ثبت نمائيد تا پس از طي مراحل سه گانه فوق بتوانيد متوجه پيشرفت خود و ميزان افزايش نفس تان شويد. دوم) تمرينات تنفس صحيح آنچنان که معروف است تنفس در انسان به دو شکل سينه اي(صدري) و شکمي (بطني) انجام مي شود. معمولاً در حالت بيداري و به ويژه انجام فعاليت هاي بدني يا ورزشي، نفس هاي انسان سريع تر و کوتاه تر و به گونه اي است که بيشتر قسمت شانه ها و سينه تکان مي خورد. در حالي که در هنگام استقرار و آرامش بدن و به ويژه خواب، نفس ها کندتر و طولاني تر بوده و به شکلي است که قسمت شکم انسان را تحت تأثير قرار مي دهد. به همين دليل است که در هنگام خواب به جاي شانه و قفسۀ سينه، شکم انسان بالا و پايين مي رود. کاربرد هر کدام از اين دو نوع تنفس با يکديگر متفاوت است. حتي در تلاوت قرآن هم گاه نياز به تنفس صدري است و گاه نياز به تنفس بطني. همان طور که مي دانيد مسئله تنفس و طول نفس در هيچ يک از فنون آوازي به اندازۀ تلاوت قرآن کريم از اهميت برخوردار نيست. زيرا همان طور که پيش تر آمد امکان تجديد نفس در اثناي اجراي يک نغمه يا رديف لحني براي قاري وجود ندارد. در حالي که در ساير فنون آوازي مانند ابتهال يا آواز سنتي چنين ضرورتي وجود ندارد. اکنون با يادآوري مجدّد اين مسئله لازم است توجه نمائيد که نوع تنفس در تلاوت قرآن تا چه اندازه مي تواند اثر گذار باشد با اين توضيح که مثلاً تمامي قطعات قرآني را نمي توان با نوع تنفس صدري تلاوت کرد، بلکه در برخي اوقات ناچار است نفس هايي را مورد استفاده قرار دهد که طول و عمق بيشتري برخوردار است و البته اين گونه نفس گيري، تنها در نوع دوم يعني تنفس بطني امکان پذير است. بنابراين يک قاري قرآن بايد تلاش کند تا خود را به نفس گيري بطني عادت دهد. هر چند کاربرد نفس هاي صدري در تلاوت بيشتر است. براي دست يابي به تنفس بطني لازم است روزي سه مرتبه تمرينات زير را به مدت 10 دقيقه انجام دهيد. به پشت بخوابيد و سعي کنيد بدون تکان خوردن قفسه سينه و شانه ها به گونه اي نفس گيري نمائيد که هواي داخل شده به ريه ها به قسمت پائين تر يعني پشت ديافراگم منتقل مي شود. سعي کنيد به مدت 15 ت 20 ثانيه نفس را نگه داشته سپس رها کنيد. در هر بار تلاش نمائيد نفس هاي شما عميق تر از قبل شود. پس از آن که نيمي از آن تمرين را در حالت خوابيده به پشت انجام داديد لازم است نيمۀ ديگر را در حالت چهار زانو انجام دهيد اين مسئله به شما کمک مي کند تا در حالت نشسته يعني وضعيت تلاوت قرآن هم به اين گونه تنفس عادت نمائيد. در اينجا لازم است به يکي از مشکلاتي که معمولاً در تلاوت برخي از قاريان ديده مي شود و ارتباط مستقيمي با مسئله نفس دارد اشاره کنيم و آن اين است که گاهي وجود فشار نفس در پشت حنجره موجب تغيير حالت اصلي صوت در شخص گرديده و اجازۀ بروز قابليت هاي صدا را به وي نمي دهد. اين موضوع بيشتر به دليل اضطراب هاي ناشي از عدم اعتماد به نفس و در نتيجه افزايش ضربان قلب در موقع تلاوت است. همان طور که مي دانيد در موقع افزايش ضربان قلب بدن نياز به نفس هاي سريعتر پيدا مي کند و چون در اثناي تلاوت اين امکان براي قاري وجود ندارد، فشار نفس رفته رفته زيادتر و به حنجره منتقل مي شود. در نهايت صدا قادر نخواهد بود کيفيت واقعي خود را بروز دهد. در چنين و ضعيتي حال قاري مانند کسي است که گوئي بُغضي در گلو دارد و روشن است که حالت بُغض هم نخستين تأثير خود را روي تارهاي صوتي مي گذارد. براي رفع اين حالت علاوه بر اين که هيچگونه بر اضطراب خود در هنگام قرار گرفتن در شرايط استرس زا غلبه و آن را کنترل نمايند، اما پاره اي ديگر خود به تنهائي قادر انجام به چنين کاري نبوده حتماً نيازمند آن هستند که تحت نظر متخصص قرار گرفته و احياناً حتي در نوع شديدتر اضطراب نيز از داروهاي لازم استفاده نمايند. واضح است گروه دوم در وضعيت غير عادي قرار داشته و به احتمال فراوان هم قادر به انجام فعاليت هائي نظير بازيگري،خوانندگي، تدريس يا سخنراني که نيازمند اعتماد به نفس بالائي است نخواهند بود. بر اين اساس مسئلۀ تلاوت قرآن در حضور مردم را هم بايد از آن دسته کارهائي دانست که انجام آن براي افرادي که مبتلا به اضطراب شديد هستند امکان پذير نيست. پس روي سخن ما بيشتر با کساني است که قادر هستند با انجام تدابيري چند اضطراب خود را کنترل و آن را کاهش دهند. اضطراب و علل پديد آمدن آن چيست؟ اضطراب را مي توان يک احساس مبهم ناخوشايند هراس و دلواپسي با منشاء ناشناخته دانست که وقتي به فرد دست مي دهد موجب عدم اطمينان، درماندگي و برانگيختگي فيزيولوژيک او مي شود. وقوع مجدد موقعيت هائي که قبلاً استرس زا بوده اند و يا فر از آن موقعيت ها آسيب ديده و يا عدم شناخت از موقعيت هاي جديد باعث اضطراب در انسان مي شود. همه انسان ها در زندگي خود دچار اضطراب مي شوند اما اضطراب شديد و مزمن امري غير عادي و مشکل ساز است. تحقيقات نشان داده است که اضطراب عموماً در خانم ها، طبقات و اقشار کم درآمد و محروم و افراد ميان سال و سال خورده بيشتر از سايرين است. در هنگام اضطراب، مکانيسم هاي دفاعي بدن فعال شده و به دنبال آن ترشح آدرنالين از غدد فوق کليوي افزايش يافته و موادي که از تجزيه آدرنالين در بدن جمع مي شوند در نهايت بخش هاي مختلف بدن را تحت تأثير قرار مي دهد. جالب است بدانيد تلاش براي پرهيز از اضطراب و يا تفکر به آن خود موجب اضطراب بيشتر در فرد مي شود. بنابراين فرآيند غلبه بر اضطراب، فرآيندي زمان بَر است که به مرور حاصل مي آيد. منشاء اضطراب ممکن است در افراد متفاوت و گوناگون باشد. سابقه خانوادگي، اعتماد به نفس پائين(عدم خودباوري)، خستگي و کار زياد، ايده‌آل گيرئي غير منطقي، وقوع موقعيت هايي که قبلاً استرس زا بوده اند از مهمترين عوامل ايجاد اضطراب در اشخاص هستند. اما از نظر متخصصان عوامل فرعي ديگري هم در وقوع اضطراب نقش دارند که از آن جمله مي‌توان به موارد زير اشاره کرد: دور بودن از خود واقعي و نقش بازي کردن در صحنه هاي مختلف زندگي، به اين مفهوم که برخي از افراد ويژگي هاي واقعي خود اعم از ظاهري مانند نوع چهره، قد و وزن و يا صفات شخصيتي خود را نپذيرفته و همواره در تلاش هستند چيزي غير از آنچه هستند را جلوه دهند. اين دوگانگي خود منجر به افزايش نگراني و تشويش در فرد مي شود. وجود فاصله زياد بين خود واقعي و آرمان هاي فرد هم اين گونه است. به هر حال هر انساني براي خود، ويژگي هاي مطلوب و ايده آلي را تصور مي کند که دوست دارد به آنها برسد اما زماني که اين ايده آل ها با ويژگي هاي واقعي او فاصله زيادي داشته و دسترسي به آنها براي وي مقدور نباشد، چون فرد نمي تواند آن طور که دوست دارد باشد اين مسئله موجب ايجاد اضطراب و نگراني در وي مي گردد. نپذيرفتن شرايط واقعي زندگي و امکانات محيطي و عدم سازگاري با آن، ضعف و بيماري هاي جسمي و عدم درمان به موقع آن، احساس تنهايي و عدم حمايت روحي و رواني در زندگي، مصائب و مشکلات زندگي و فشارهاي محيطي پيوسته و مداوم به ويژه زماني که فرد قدرت حل مسئله و سازگاري اش ضعيف باشد، اختلال در غدد تيروئيد، بيکاري و کم تحرّکي، نداشتن نظم و بزنامه ريزي در زندگي هم از ديگر عوامل اضطراب زا هستند. شايع ترين علامت هاي اضطراب در انسان را مي توان خشک شدن دهان، خشونت، گرفتگي و لرزش صدا، مشکل در عمل بلع، تند شدن ضربان قلب و تنفّس(تپش قلب) لرزش يا پرش عضلات بدن، انقباض و گرفتگي عضلات، سردرد، کمر درد، عرق کرن، تهوّع، اسهال، سرگيجه، برهم خوردن تمرکز، ايجاد مشکل در حافظه و بروز اختلال در روابط اجتماعي و شغلي بر شمرد. روش هاي پيشگيري و کاهش اضطراب اول) بالا بردن اعتماد به نفس يکي از راه هاي غلبه بر اضطراب بالا بردن اعتماد به نفس در شخص است. اين کار مي تواند از طرق مختلفي انجام پذيرد. نخستين موضوع تقويت ارتباط با خدا است. اصولاً افرادي که ارتباط مؤثر و خوبي با خداي خود دارند از اطمينان قلبي و اعتماد به نفس خوبي هم برخوردار هستند. تحقيقات نشان داده است که بيماري هاي رواني ناشي از ناراحتي هاي روحي و مصائب زندگي که امري معمولي در امور تمام انسان هاست در ميان افراد مذهبي که ارتباط معنوي خوبي با خداي خود دارند بسيار کمتر از ساير افراد است. مؤمن واقعي با تکيه بر رابطۀ صميمانه و خالصانه اي که با معبود خود دارد با عناصري همچونن ترس، اضطراب و تزلزل بيگانه است. عبادات به خصوص نماز، دعا و استماع تلاوت قرآن تأثير به سزائي در روحيۀ ما دارد زيرا توجه کامل به خداي متعال و دوري از اشتغالات فکري که در حين نماز و دعا به وجود مي آيد و حتي تا مدتي پس از نماز آثار آن باقي است، باعث ايجاد حالتي از آرامش رواني در فرد مي شود که تأثير مستقيمي در بالا بردن روحيه و در نتيجه افزايش اعتماد به نفس او دارد. قرآن کريم هم سخن لطيفي در اين زمينه دارد آنجا که مي فرمايد: الذّينَ آمنوا و تَطمَئِنَ قُلُوبُهُم بِذِکرِ اللهِ ألاَ بِذِکرِ اللهِ تَطمَئِنُ القُلوبُ حتي برخي مطالعات نشان داده که پخش تلاوت قرآن براي بيماراني که از بيماري هاي روحي رنج مي برند تأثير بسيار شاياني در بهبود بيماري آنها داشته است. بر اين اساس اگر کسي نماز مي خواند اما از سوي ديگر آرامش قلبي لازم را هم ندارد بايد در نحوه ارتباط با خداي خود و نمازش تجديد نظر کند. علاوه بر اين براي بالا بردن اعتماد به نفس، توجه به توانائي ها و استعداد هاي خود و تکرار آنها در ذهن و به تعبير متخصّصان امر، دادن پيام هاي مثبت به خود نظير «من مي توانم»، «منن از ديگران چيزي کمتر ندارم» و «خدا به من توانائي هاي خوبي داده است که بايد آنرا به ظهور برسانم» و امثال اين پيام ها تأثير شگرفي در روحيه و اعتماد به نفس انسان دارد و البتّه در مقابل آن بايد از دادن پيام هاي منفي استرس آور هم خودداري کرد. يکي ديگر از راه هاي افزايش اعتماد به نفس به ويژه در مسئلۀ مداحي در حضور جمع، «ميدان ديدن» تدريجي و قرار گرفتن در محيط هائي است که ممکن است استرس زا باشند. مداح بايد به مرور خود را با عرصه هاي مختلف آشنا کرده آنها را تجربه کند و هر بار ياد بگيرد که چگونه بر اضطراب هاي خود غلبه نمايد. اعتماد به نفسي که از آن صحبت مي کنيم چيزي نيست که به يکباره حاصل آيد بلکه تنها گذر زمان و در يک کلام عبور از ميدان ها و عرصه هاي مختلف است که چنين محصولي را به دنبال دارد. دوم) انديشيدن به زمان حال انديشيدن به زمان حال و کنار گذاشتن سوابق گذشته از يک سو و رؤياها و آرزوها از سوي ديگر، آرامش ذهني فرد را افزايش مي دهد. اصولاً از ديدگاه متخصّصان امر، مشغول کردن ذهن به کاري که در حال انجام آن هستيم و فکر نکرن به زمينه هاي استرس زاي آن بسيار در کاهش اضطراب مؤثر است. بسياري از افراد در هنگام اجراي مداحي يا اندکي پيش از آن فکر خود را معطوف به اين موضوع مي کنند که ديگران چه قضاوتي دربارۀ نحوۀ خواندن او انجام خواهند داد؟ و يا گاهي بر اساس يک سابقۀ اجراي ناموفق قبلي فکر خود را بي جهت مشغول و درگير آن سابقۀ قبلي ساخته و در نتيجه زمينه هاي اضطراب را براي خود فراهم مي آورند. در حالي که اگر در لحظۀ اجراي مداحي فکر خود را روي اشعار و نحوۀ ارائه بهتر و مطلوب تر متمرکز کنند و به گذشته و يا عواقب احتمالي بعدي فکر نکنند به خودي خود استرس آنها به نحو چشمگيري کاهش خواهد يافت. سوم) کسب اطلاعات لازم در مورد شرايط تنش زا اساساً کسي که از محيطي پر نور و روشن وارد فضايي تاريک مي شود، به دليل عدم آگاهي و شناخت از محيط جديد و نداشتن ديد کافي به طور طبيعي دچار اضطراب مي شود. در حالي که اگر بيشتر بداند، فضاي جديدي که در آن وارد شده است داراي چه ابعاد هندسي است و يا چه وسايل و تجهيزاتي در کجاي آن قرار دارد حتي با وجود تاريکي و نبود ديد کافي، بدون هيچ نگراني وارد آن مي شود. بي اطلاعي از موقعيت جديدي که فرد با آن روبرو مي شود نيز همين گونه است. کسب اطلاعات و آگاهي از شرايط موجود در موقعيت تازه اي که فرد با آن مواجه خواهد شد سبب مي گردد وي کمتر دچار دلوالپسي و نگراني شود. چهارم) ارتباط با افراد و دوستان(اجتماعي بودن) معمولاً بيشتر کساني که دچار اضطراب مي شوند، تمايلي به برقراري ارتباط با ديگران ندارند و البته خود اين «انزوا طلبي» باعث افزايش استرس و اضطراب در آنها مي شود. در حالي که ارتباط با افراد مختلف به ويژه آنان که مي توانند فرد را به خنده(حتي براي مدتي کوتاه) وادار کنند باعث از ياد بردن نگراني و تشويش در فرد مي شود.. بنابراين کساني که سعي در ارتباط با ديگران دارند طي يک روند زماني بر اضطراب خود غلبه مي نمايند. اصولاً افراد اجتماعي که به سرعت با ديگران ارتباط برقرار مي کنند از آرامش روحي بيشتري هم برخوردار هستند. پنجم) رژيم غذايي مناسب و سالم مطالعات دانشمندان نشان داده است که نوع غذايي که مصرف مي کنيم تأثيرات مستقيم و غير مستقيمي در افزايش يا کاهش اضطراب در ما دارد. براي مثال مصرف غذاهاي پر چرب و شيرين، نمک زياد و کافئين و نيز استفاده بيش از اندازه ويتامين هائي مانند A،D ، E وK که با ذخيره شدن در بدن مي توانند اثرات سمّي داشته باشند باعث ايجاد اختلال در بدن و در نتيجه افزايش اضطراب مي شوند. در حالي که استفاده از غذاهاي متنوع و حاوي انواع مواد لازم براي بدن به ميزان متعادل و همچنين نوشيدن حدود 2 ليتر آب در روز، عدم پرخوري و حفظ وزن مناسب موجب کاهش اضطراب مي شود. ششم) فعاليت بدني منظم انجام ورزش هاي منظم يکي از راه هاي جلوگيري و درمان اضطراب است. پژوهشگران مي گويند پياده روي تند و سريع به مدت 40 دقيقه در روز به نحو چشمگيري ميزان اضطراب را کاهش مي دهد. علاوه بر اين ورزش کرن باعث بالا رفتن کارآئي دستگاه تنفّس و گردش خون و در نتيجه شادابي فرد مي شود و شادابي، دشمن اضطراب و استرس است. هفتم) خنديدن مطالعات روانشناسي ثابت کرده است که خنده از سالم ترين راه هاي جلوگيري از فشار رواني است زيرا به هنگام خنده، جريان خون در مغز افزايش يافته و هورمون هاي ضد درد که موجب احساس خوشي و سلامتي در شخص مي شوند، در مغز آزاد شده و در مقابل ميزان هورمون هاي استرس زا در خون پائين مي آيد و البته کاهش اين هورمون ها در بدن خود به خود اضطراب شخص را کاهش مي دهد. هشتم) انجام تمرين هاي مخصوص امروزه بسياري از متخصصان به جاي تجويز داروهاي آرام بخش، از درمان هاي غير داروئي براي درمان بيماراني که از اضطراب رنج مي برند استفاده مي کنند. هر چند استفاده از اين روش ها بيشتر مربوط به کساني است که از اضطراب هاي شديد رنج مي برند اما برخي از آنها مي تواند حتي براي افرادي که در پاره اي از اوقات دچار استرس مي شوند نيز مورد استفاده قرار گيرد. از آن جمله مي توان به دو موضوع«آرميدگي» و «حساسيت زدائي» اشاره نمود که به طور خلاصه شرح داده مي شود: در روش آرميدگي(آرام سازي) به فرد ياد داده مي شود تا ماهيچه هاي بدن خود را به مرور و به ترتيب به آرامش کامل در آورد بدين شکل که درمانگر از فرد مي خواهد پس از کشيدن چند نفس عميق ابتدا ماهيچه هاي يک قسمت مانند دست راست را به حالت انقباض در آورده و بعد آن را شل کند تا وي بتواند احساس شل شدن و آرميدگي را در عضلات آن قسمت درک نمايد. سپس اين تمرين را به ترتيب در مورد تمامي قسمت ها مانند پيشاني، فکّ، گردن و پا ها به اجرا در مي آورد و به اين ترتيب پس از مدت زماني در حدود 15 تا 20 دقيقه فرد به حالت آرميدگي کامل بدن دست مي يابد. احساس آرامش و راحتي که هر بار پس از انقباض عضلات يک فرد به او دست مي دهد به او کمک مي کند تا بتواند به تدريج بر تنش ها و استرس ها ي خود غلبه کند. به دنبال اين مرحله، مرحله حساسيت زدائي انجام مي شود. در اينجا از فرد تحت درمان خواسته مي شود روي يک کاناپه يا صندلي راحت دراز کشيده و يک صحنه آرامش بخش مانند يک منظره يا چشم انداز زيبا را در ذهن تجسّم کند. سپس از وي خواسته مي شود تا اولين صحنه اضطراب آور را به ترتيب اهميت تجسّم نمايد. در اين حالت اگر وي کمترين اضطرابي را در خود احساس کرد بايد بلافاصله فکر کردن به آن صحنه را قطع و مجدداً به صحنه آرامش بخش قبلي باز گردد. پس از 15 تا 30 ثانيه حالت آرامش، دوباره از وي خواسته مي شود تا همان صحنه اضطراب آور را در ذهن مجسم و مجدداً به حالت قبل بازگردد و اين عمل تا آنجا تکرار مي شود که فرد از تجسم صحنه يا لحظه اضطراب زا، ديگر هيچ اضطرابي را تجربه نکند. از ديگر روش هاي کاهش تنش و اضطراب در انسان که توسط برخي از افراد متخصص به بيماران توصيه مي شود نوشتن سادۀ هيجانات و احساسات بر روي کاغذ است زيرا نوشتن موجب تسکين فشارها و تنش هاي رواني ناشي از مشکلات و رويدادهاي سخت زندگي مي شود. در واقع نوشتن نوعي تخليه رواني است که اجازه تجمّع آسيب هاي روحي را در شخص نمي دهد همانگونه که بسياري از افراد با صحبت کردن با ديگران خود را تخليه مي کنند. منظور از خش در صدا چيست؟ وقتى كه دقيق به صداى خش دار گوش كنيم مى‏بينيم كه در بين صدا رگه‏اى شبيه به يك خط مستقيم وجود دارد كه جنس صداى آن خشن و نامطلوب است و موجب مى‏گردد طراوت، زيبايى، رسايى، شادابى و لطافت صدا از بين برود و خيلى زود خسته شود. دلايل ايجاد خش در صدا عبارتند از: 1 - گرم نكردن صدا 2 - عدم استفاده صحيح از تارهاى صوتى 3 - نداشتن تكنيك صحيح 4 - استفاده زياد و بيش از حد تارهاى صوتى نكته‏اى كه لازم است دوستان مداح به آن توجه ويژه‏اى بكنند اين است كه براى آنكه عمر صدايشان كم نشود بايد خيلى مراقب صداى خود باشند. اگر به طرز صحيح و اصولى از صداى خود استفاده نكنند، خيلى زود صداى خود را از دست داده و برطرف كردن خش از صدا، تقريبا غير ممكن مى‏گردد اما راه‏هاى برطرف كردن آن عبارتند از: 1 - استراحت صوتى ( يعنى به فراخور گرفتگى خشى كه در صدا ايجاد شده، مدتى را كه حد اقل 1 ماه مى‏باشد، آواز نخوانيم حتى كمتر صحبت كنيم ( 2 - فراگيرى اصول صداسازى و تكنيك آوازى 3 - داشتن آرامش روحى، روانى در همه حال و دورى از فشارهاى عصبى )عصبانيت و فشارهاى عصبى يكى از آفت‏هاى صدا است(. با توجه به اينكه مداحان عزيز در اكثر به فراخور حال مجلسى كه در آن قرار دارند شروع به داد زدن و استفاده نادرست از صداى خود مى‏كنند بعضا شاهد آن هستيم كه مرتبا دچار گرفتگى صدا مى‏شوند. اين استفاده نادرست از تارهاى صوتى خود باشند. به موقع و به جا از صداى بپردازند مى‏بايست خيلى خيلى مواظب تارهاى صوتى خود باشند. به موقع و به جا از صداى خود استفاده كنند، از داد و فريادهاى بى مورد خوددارى كنند، حتما قبل از اجرا سيستم صوتى را به دقت چك كنند، سيستم‏هاى صوتى فاقد كيفيت كه صدايى شبيه بلندگوهاى بوقى دارند باعث خسته شدن صدا، فشار به صدا و در نهايت بروز خش مى‏گردد.


برچسب ها :

آموزش سبک مداحی دشتی - حاج اسماعیلی آواز دشتی: این آواز را آواز چوپانى نیز نامیده‌اند. این آواز با آن که غم‌انگیز و دردناک است؛ در عین حال بسیار لطیف و ظریف است. غم و حزنی که در آواز دشتی وجود دارد می تواند ناشی از فراق یار ، رنج و سختی زمانه و ... باشد. در خواندن این آواز احساس نقش مهمی را ایفا می کند. هر چند که آواز دشتی امروزه در بین مردم گیلان رواج یافته و گوشه هایی مانند دیلمان و گیلکی متعلق به شمال ایران است، اما اصل آواز دشتی متعلق به منطقه دشتی در جنوب کشور است و نغمه دردهای زمانه و روزگار پر از مشقت و سختی عشایر و چوپانان و مردمان کوهپایه نشین زاگرس است سبک مداحی دشتی به دو روش متداول است : 1- سبک دشتی مناجاتی: این سبک را بیشتر برای مناجات خوانی (مخصوصا سحر خوانی) ، بیان پندیات (مجالس ترحیم) و در مجالس عزاداری و سوگواری اجرا می کنند در این نوع سبک تقریبا اکثر گوشه های آواز دشتی اجرا می شوند . از مداحان معروف تهرانی؛ حاج منصور ارضی، حاج حسن خلج ، حاج محمود کریمی گاها با این سبک مداحی می کنند ولی این سبک بین تمام اقوام مختلف ایرانی جایگاه ویژه ای دارد در استانهای لرستان ، فارس ، بوشهر ، خوزستان ، گیلان سبک دشتی طرفداران بیشتری دارد. 2- سبک دشتی معروف به محلی: این سبک معمولا بعد از باز کردن گره روضه ، برای اینکه فرصت گریه بیشتر و تامل در عمق مصیبت را به مستمع بدهیم و جهت تکمیل روضه اجرا می شود هیچ گاه این سبک را از ابتدای جلسه اجرا نمیکنند زیرا ملودی های آن تکراری شده و باعث خستگی در جلسه می شود این سبک با سبک شور از یک خانواده هستند و معمولا بعد از شور اجرا می شود و می توان گفت تکمیل کننده سبک شور محلی است ، در خواندن سبک دشتی محلی بیشتر از اشعار دوبیتی استفاده می شود اشعار باباطاهر با لهجه خاصی که دارند گوئیا برای سبک دشتی سروده شده اند: دو چشمونت پیاله پر ز می بی خراج ابروانت ملک ری بی همی وعده کری امروز و فردا نمیدونم که فردای تو کی بی در ادامه مجموعه ای از دو بیتی های بابا طاهر را آوردیم دوبیتی‌های بابا طاهر از بابا طاهر ' برگرفته از کتاب‌خانهٔ دیجیتال ری‌را خوشا آنانکه الله یارشان بی بحمد و قل هو الله کارشان بی خوشا آنانکه دایم در نمازند بهشت جاودان بازارشان بی *** دلم میل گل باغ ته دیره درون سینه‌ام داغ ته دیره بشم آلاله زاران لاله چینم بوینم آلاله هم داغ ته دیره *** به صحرا بنگرم صحرا ته وینم به دریا بنگرم دریا ته وینم بهر جا بنگرم کوه و در و دشت نشان روی زیبای ته وینم *** غمم غم بی و همراز دلم غم غمم همصحبت و همراز و همدم غمت مهله که مو تنها نشینم مریزا بارک الله مرحبا غم *** غم و درد مو از عطار واپرس درازی شب از بیمار واپرس خلایق هر یکی صد بار پرسند تو که جان و دلی یکبار واپرس *** دلت ای سنگدل بر ما نسوجه عجب نبود اگر خارا نسوجه بسوجم تا بسوجانم دلت را در آذر چوب تر تنها نسوجه *** خوشا آندل که از غم بهره‌ور بی بر آندل وای کز غم بی‌خبر بی ته که هرگز نسوته دیلت از غم کجا از سوته دیلانت خبر بی *** یکی درد و یکی درمان پسندد یکی وصل و یکی هجران پسندد من از درمان و درد و وصل و هجران پسندم آنچه را جانان پسندد *** ته که ناخوانده‌ای علم سماوات ته که نابرده‌ای ره در خرابات ته که سود و زیان خود ندانی بیاران کی رسی هیهات هیهات *** خدایا داد از این دل داد از این دل نگشتم یک زمان من شاد از این دل چو فردا داد خواهان داد خواهند بر آرم من دو صد فریاد از این دل *** دلا خوبان دل خونین پسندند دلا خون شو که خوبان این پسندند متاع کفر و دین بی‌مشتری نیست گروهی آن گروهی این پسندند *** دلا پوشم ز عشقت جامه‌ی نیل نهم داغ غمت چون لاله بر دیل دم از مهرت زنم همچون دم صبح وز آن دم تا دم صور سرافیل *** بی ته اشکم ز مژگان تر آیو بی ته نخل امیدم نی بر آیو بی ته در کنج تنهایی شب و روز نشینم تا که عمرم بر سر آیو *** به والله و به بالله و به تالله قسم بر آیه‌ی نصر من الله که دست از دامنت من بر ندارم اگر کشته شوم الحکم لله *** التماس دعا


برچسب ها :

تکنیک های صداسازی تكنيك صداسازى: براى شروع فراگيرى آواز ابتدا بايد نحوه صدا دهى و يا به قولى صدا سازى را فراگرفته و تمرين نمود 1 - راحت بنشينيد، به طورى كه اعضاى بدن شما به خصوص مسير تنفسى و حنجره تحت فشار نباشد. 2 - مجارى تنفسى خود را به كمك ديافراگم از هوا پر نمائيد و سپس بر تارهاى صوتى پرتاب كنيد. هواى پرتاب شده سبب ارتعاش در آمدن تارها و توليد صدا مى‏گردد. اين كار را بدون اعمال هيچگونه فشار و نيرويى انجام دهيد در اين مرحله كنترلى بر صدا اعمال نكرده و تنها صداى نت‏ها را ايجاد كنيد، زيرا در غير اين صورت ممكن است صداى شما به طور مصنوعى توليد شود. 3 - جهت انجام نمودن تمرين از يك دياپازون (سيله‏اى كه با آن مى‏توان صداى نت‏ها را دقيقاً توليد نمود)استفاده نماييد تا گوش خود را به صداى صحيح نت‏ها عادت دهيد. 4 - از فراگيرى درست اداكردن نت‏ ها، از هجاهاى (آ - اى - او - اَ - اِ - اُ) براى ادا كردن نت‏ها استفاده كنيد. دقت كنيد صدا به سقف دهان پرتاب شود و زنگ خاص خود را به دست آورد اين كار در روانخوانى مؤثر است و باعث مى‏شود كه به اندازه ظرفيت خود كلام، به كلمات نيرو وارد شده و كلمات بی دليل سنگين نشوند. 5 - براى آنكه تغييرى در صورت و احياناً بدن انجام نشود بهتر است تمرين را مقابل آئينه انجام دهيد. دهان خود را به اندازه يك سكه يا يك بند انگشت باز نموده و هجاها و صداها را با حنجره ادا نمائيد. دقت كنيد كه صدا در بينى و در حلق نرود (زمانى كه زبان كوچك به عقب كشيده مى‏شود، صدا در بينى شنيده مى‏شود و زمانى كه انتهاى حنجره به كار برده شود صدا در حلق شنيده مى‏شود) 6 - براى تمرين تنفس و اينكه بتوانيد يك جمله، بيت يا مصراع را در يك نت يا فاصله بدون اعمال فشار و بريده شدن اجراء نمائيد، هر صدا را قبل از اينكه نفستان تمام شود، قطع كنيد. ميزان تنفس‏گيرى را از بم‏ترين صدا تا اوج‏ترين صدا با فواصل يكسان در نظر بگيريد. عوامل مؤثر در زنگ صدا: 1 - تارهاى صوتى (در صورت بيمارى تارهاى صوتى، تغيير در صدا ايجاد مى‏شود). 2 - فضاى دهان 3 - زبان (با تغييرات حركت آن، صدا عوض مى‏شود) 4 - دندان‏ها (يك خواننده يا مداح كه زياد از تارهاى صوتى خود استفاده مى‏كند بايد به دقت مواظب سلامتى دندان هايش باشد. كشيدن دندان يا گذاشتن دندان مصنوعى زنگ صدا را تغيير مى‏دهد) 5 - لب‏ها 6 - فك 7 - حلق 8 - سينوس ها 9 - ريه 10 - عضلات شكم و ديافراگم 11 - ناى (اگر ترشح داشته باشد صدا خراب میشود) 12 - تنفس (بايد به ازاى كمترين دميدن، بهترين صدا را ايجاد نمود. شدت بيش از حد، نفس را زود تمام مى‏كند) نكات مهم در اجراى تمرينات نكات مهمى كه در اجراى تمرينات مى‏بايست رعايت نمود عبارتند از: 1 - از دزديده خواندن (آرام خواندن، زمزمه كردن) و آزاد نبودن صدا اجتناب كنيد. 2 - اكيداً توصيه مى‏شود صداى خود را ضبط نمائيد و به صداى خود گوش دهيد. بدينوسيله مى‏توانيد به عيوب صداى خود واقف شويد. 3 - در اثر تمرين مى‏توان به وسعت صداى بالاتر و يا پايين‏تر رسيد. هنگام تمرين در صورت گرم بودن صدا، هر روز يك ربع پرده به صداى خود اضافه كنيد و سعى نمائيد بر روى اين صدا بايستيد. دقت كنيد كه فشار بى مورد بر تارهاى صوتى شما وارد نشود. 4 - سيستم حنجره هر شخصى مختص به خود اوست و بايد نحوه تمرينات صدا سازى منطبق با حنجره خود شخص باشد. 5 - براى آنكه راحت‏تر بتوانيد كلمات را ادا كنيد، بهتر است اشعار شعرا و بزرگان را با صداى بلند (نه در دل) دكلمه كنيد تا اگر اشتباهى در تلفظ كلمه‏ اى وجود داشته و يا حساسيتى به حرف‏هاى “س” و “ش” و.... وجود دارد، نسبت به برطرف كردن آن اقدام نمائيد. افرادى كه به كلام فشار می ‏آوردند، مسلماً دكلمه خوبى از شعر را به اجرا نمیگذارد. همچنين بايد به وزن شعر و معنا و قواعد دستورى آن توجه كافى داشته باشند. هر كسى بايد در مرحله اجراى آواز از احساس درونى خويش براى اداى كلمات استفاده كند. تا از هرگونه تقليدى جلوگيرى شود. شناخت ريتم (وزن خوانى) امرى ضرورى براى مداحان جهت ساخت آهنگ: در اين مجال مختصر چگونگى فراگيرى ريتم بسيار سخت است. وزن خوانى و شناخت ريتم خود يكى از مباحث مهم و اساس موسيقى ايرانى به خصوص در حوزه آهنگ سازى است. اما از آنجا كه مداحان محترم مى‏بايست با اين مسأله تا حد ممكن كه زمان كلاس‏ها اقتضا مى‏كند آشنا شوند، اشاره ‏اى مختصر به اين مسأله مینمايم. ان شاء الله در حين برگزارى كلاس‏ها در اين مورد بيشتر با هم كار خواهيم كرد. اكثر مواقع اشعار مناسبى به دست شما می‏رسد كه داراى محتوا و مفهوم بسيار غنى است ولى از آنجا كه با ريتم و چگونگى ساخت يك آهنگ مناسب آشنايى كافى نداريد به مشكل بر میخوريد. علم آهنگ‏سازى، درياى وسيع و بیكرانى است كه فراگيرى آن به سال‏ها تلمذ، نياز دارد. براى آنكه بتوانيد بر روى آن شعر آهنگى مناسب، جديد و وزين بگذاريد، لازم است قبل از هر چيز به محتوا و مفهوم شعر به دقت توجه كنيد، ببينيد هدف شاعر از آن سروده چيست؟ و آن شعر چه پيامى دارد؟ سپس چندين بار آن را با صداى بلند دكلمه كنيد تا حال و هواى بهترى از شعر نصيب شما شود. آنگاه با توجه به موضوع شعر بايد ديد كه بهتر است در چه دستگاه و يا گوشه‏اى اجرا شود. قطعاً همان طور كه قبلاً نيز عرض كردم شعرى كه داراى مضمون غم و اندوه است نبايد در چهارگاه، شور و يا ماهور اجرا گردد يا بر عكس. سپس مدتى را در دستگاه يا گوشه مورد نظر آواز بخوانيد تا بهتر بتوانيد با حال و هواى آن دستگاه ارتباط درونى برقرار كنيد. سپس ذوق و خلاقيت و احساسات درونى شماست كه به شما كمك مى‏كند تا بتوانيد با استفاده از ريتم‏هاى مناسب آهنگى وزين، زيبا و دلنشين كه حق مطلب شعر را ادا كند بر روى آن بگذاريد. سعى كنيد از گذاشتن آهنگ‏هاى تكرارى جداً خوددارى كنيد. براى شروع كمى سخت است ولى اگر ذهن خود را به اين كار عادت بدهيد به مرور زمان خواهيد ديد كه با الهام از ذهن خلاق و احساسات درونى معنوى خود مى‏توانيد آهنگ هايى بسازيد كه درخور نام ائمه اطهار باشد. پيشنهاد مى‏كنم كه عزيزان مداح در صورت امكان حتماً كتاب آموزش وزن خوانى 1 و 2 نوشته استاد على اكبر شكارچى را مطالعه كنند. دلايل نامگذارى رديف ايرانى به نام‏هاى خاص: همان گونه كه قبلاً اشاره شد، رديف موسيقى اصيل ايرانى شامل 7 دستگاه و 5 آواز است كه از تعداد زيادى گوشه كه با يك نظم خاص و زيبايى خيره كننده‏اى در كنار هم قرار گرفته‏اند تشكيل شده است. هر دستگاه و هر گوشه نام مخصوصى دارد كه بنا به دلايلى آن نام را بر روى آن گذاشته‏اند. هر چند كه علت نامگذارى از دستگاه‏ها و گوشه‏ها مشخص نيست، اما به صورت مختصر و مفيد بايد اظهار داشت كه دليل نامگذارى آن‏ها به شرح زير مى‏باشد: 1 - بعضى از لغات و اصطلاحات زيبا و پر معناى زبان فارسى يكى از دلايل اين نامگذارى است. مثلاً “شور” همان گونه كه مى‏دانيد شور در لغت به معناى شوق، اشتياق، ذوق و شادابى است. از آن جا كه وقتى يك خواننده در دستگاه شور مى‏خواند حس و حال شور و شوق در شنونده زياد مى‏شود به همين دليل نام “شور” را براى آن انتخاب كرده‏اند. لازم به ياد آورى است دستگاه شور، دستگاه بسيار شاد و نشاط آورى است و عزيزان مداح مى‏توانند در مولودى خوانى‏ها از اين دستگاه و متعلقات آن استفاده كنند. 2 - بعضى نام‏ها از مناطق گوناگون سرزمين ايران گرفته شده‏اند مانند: گيلكى، بختيارى، شوشترى و... لازم به توضيح است كه به ملودى اين آوازها با دقت گوش كنيم مى‏بينيم كه بر گرفته از موسيقى آن مناطق مى‏باشند. 3 - گروهى از نام‏هاى قهرمانان يا موسيقى‏دانان گرفته شده‏اند مانند “محمد صادق خان حسينى”، “حاجيانى”، “بيات درويش حسن” و... 4 - برخى توصيف طبيعت و جهان هستند مثل سپهر، بحر نوروز، نوروز و... 5 - گروهى از مسائل عاطفى و احساسى حكايت دارند مثل حزين، خجسته، فرح. 6 - گروهى ديگر از تصوف و عرفان حكايت دارند مثل راز و نياز، سوز و گداز، جامه داران. 7 - گاهى هم از داستان‏هاى ادبى استفاده شده مثل ليلى و مجنون، خسرو و شيرين. 8 - گروهى هم از نام پرندگان استفاده كرده‏اند مثل چكاوك. منبع: سایت تخصصی مداحان زنجان


برچسب ها :


صفحه قبل 1 ... 20 21 22 23 24 ... 29 صفحه بعد